تفسیر آیاتی از قرآن پیرامون قدرت مطلقه خداوند، یکی از دلایل امکان معاد
فارسی 2869 نمایش |یکی از راههای اثبات امکان بازگشت به زندگی مجدد در قیامت، توجه به قدرت بی پایان خدا است. زیرا بحث درباره معاد، بعد از قبول اصل توحید و قبول صفات ثبوتیه و سلبیه حق است، و می دانیم یکی از صفات ثبوتیه او «قدرت مطلقه» و توانائی بر هرچیز است، و بهترین راه برای اثبات قدرت او بر هر کار، علاوه بر اینکه واجب الوجود دارای هستی نامحدود و طبعا قدرت نامحدود است، ملاحظه عظمت جهان آفرینش است. وسعت آسمانها و منظومه ها و کهکشانها، کثرت و عظمت کواکب ثوابت و سیارات، تنوع گوناگون موجودات زنده، اعم از گیاهان و حیوانات، ریزه کاریهای عجیب ساختمان سلولهای زنده و دانه های اتم. همه اینها نشانه قدرت بی پایان او است، و با قبول چنین اصلی جائی برای این ایرادها باقی نمی ماند که چه کسی می تواند استخوان پوسیده را زنده کند، و چگونه ممکن است خاکهای پراکنده جمع شوند و لباس حیات در تن بپوشد؟! این عصاره مطالبی است که در این بخش به سراغ آن می رویم، و در آیات متعددی از قرآن مجید به آن اشاره شده، قبل از توضیح بیشتر به این آیات گوش جان فرا می دهیم:
1- لخلق السموات والارض اکبر من خلق الناس ولکن اکثر الناس لا یعلمون (مومن/57)
2- اولم یروا ان الله الذی خلق السموات والارض قادر علی ان یخلق مثلهم و جعل لهم اجلا لا ریب فیه فابی الظالمون الا کفورا (اسراء/99)
3- اولم یروا ان الله الذی خلق السموات والارض و لم یعی بخلقهن بقادر علی ان یحیی الموتی بلی انه علی کل شیء قدیر (احقاف/33)
4- اولیس الذی خلق السموات والارض بقادر علی ان یخلق مثلهم بلی وهو الخلاق العلیم (یس/81)
5- قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدأ الخلق ثم الله ینشی النشاه الاخره ان الله علی کل شیء قدیر(عنکبوت/20)
ترجمه:
1- آفرینش آسمانها و زمین از آفرینش انسانها مهمتر است ولی اکثر مردم نمی دانند.
2- آیا ندیدند خدائی که آسمانها و زمین را آفرید قادر است مثل آنها را بیافریند؟ (و به زندگی جدید بازشان گرداند) و برای آنها سرآمدی قطعی قرار داد، اما ظالمان جز کفر و انکار را پذیرا نیستند.
3- آیا آنها نمی دانند خداوندی که آسمانها و زمین را آفرید، و از آفرینش آنها ناتوان نشد، قادر است مردگان را زنده کند؟ آری او بر هر چیز توانا است.
4- آیا کسی که آسمانها و زمین را آفرید قدرت ندارد همانند آنها (انسانهای خاک شده) را بیافریند؟ آری (می تواند) و او آفریدگار دانا است!
5- بگو: در زمین سیر کنید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده؟ سپس خداوند (همین گونه) جهان آخرت را ایجاد می کند، خداوند بر هر چیز قادر است.
تفسیر وجمع بندی:
همه چیز برای او آسان است
در نخستین آیه خداوند مسأله احیای مردگان را به آفرینش مجموعه آسمانها و زمین مقایسه کرده، می فرماید: «آفرینش آسمانها و زمین از آفرینش انسانها مهمتر است، ولکن بیشتر مردم نمی دانند» (لخلق السموات والارض اکبر من خلق الناس ولکن اکثر الناس لا یعلمون).
فخر رازی در تفسیر این آیه می گوید: این یک استدلال واضح است برای بیان این حقیقت که خداوند قادر بر اعاده حیات انسان است، و نشان می دهد که منکران معاد بدون هیچ گونه دلیل و برهان بلکه تنها به خاطر حسد و جهل و کفر و تعصب راه جدال و انکار می پوئیدند. مفسران دیگر مانند «طبرسی» در مجمع البیان و «قرطبی» و «روح البیان» نیز تصریح کرده اند که این آیه ناظر به منکران رستاخیز است می گوید: کسی که قادر بر انجام امور مهمتری مانند آفرینش آسمانهای با عظمت و زمین (با آن همه مخلوقات شگرف و شگفت انگیز) می باشد چگونه قادر به اعاده حیات مردگان نیست. جمله "ولکن اکثر الناس لا یعلمون" همانگونه که جمعی از مفسران گفته اند نه به این معنی است که واقعا «برتری آفرینش آسمانها را با آن عظمت و نظم و حساب بر آفرینش مجدد انسان» نمی دانند، به خاطر آن است که چون از این امر مهم غفلت می کند و در آن نمی اندیشند و به خاطر تعصب و پیروی از هوای نفس، از آن نتیجه گیری لازم را در امر معاد نمی کنند لذا آنها را به منزله جاهلان بیخبر معرفی کرده است.
جالب اینکه در آن عصر و زمان هنوز عظمت آسمانها به خوبی شناخته نشده بود، و کمتر کسی از اسرار عظیمی که امروز در پرتو علم و دانش شناخته شده است آگاهی داشت، تنها صورت ظاهری آن را می دیدند ولی قرآن که از علم بی پایان خدا جوشیده است پرده از روی این اسرار برداشت. ضمنا باید توجه داشت که لام در«لخلق» ظاهرا «لام ابتداء» است، و برای تأکید آمده.
دومین آیه بلافاصله بعد از نقل کلام منکران معاد که آفرینش مجدد انسان را بعد از پوسیده شدن استخوانها و خاک شدن نفی می کردند، می فرماید: «آیا آنها نمی دانند خدائی که آسمانها و زمین را آفرید قادر است که همانند آن انسانها را بیافریند»؟ (اولم یروا ان الله الذی خلق السموات والارض قادر علی ان یخلق مثلهم ).
تعبیر به «مثل» ممکن است اشاره به آفرینش مجدد انسانها باشد چرا که همانند سابق است، و نیز ممکن است اشاره به این باشد که خداوند قادر است انسانهای دیگری همانند این انسانها از نو ایجاد کند، وقتی بر چنین چیزی قادر است تجدید حیات انسانهای موجود از آن سهل تر می باشد. این احتمال نیز داده شده که بدنها هر چه باشند عین بدن سابق نیستند، چرا که مواد پیشین با کیفیتهای تازه ای باز می گردد، به همین جهت تعبیر به مثل شده، ولی روح انسان همان روح است، و بعد از تعلق به جسم وحدت شخصیت از هر نظر حاصل است، بنابراین انسانها به هنگام بازگشت هم مثل گذشته هستند و هم از یک نظر عین آن (دقت کنید).
سپس در ذیل آیه به جواب سئوال دیگر منکران می پردازد. آنها می گفتند: اگر قیامت حق است پس چرا نمی آید. قرآن می گوید: «خداوند برای بازگشت آنها سرآمدی قطعی قرار داده و باید منتظر آن بود» "و جعل لهم اجلا لا ریب فیه". به تعبیر دیگر او به قدرت کامله اش دقیقا وقت آن را نیز تعیین کرده که بدون کوچکترین تخلفی درست در آن زمان رخ می دهد. «ولی ظالمان جز کفر و انکار را نمی پذیرند» (زیرا هوای نفس و تعصب و دشمنی با حق پرده بر افکار آنها افکند) (فابی الظالمون الا کفورا).
همین معنی در سومین آیه با تعبیر دیگری بیان شده، می فرماید: آیا آنها نمی دانند خدائی که آسمانها را (با آن عظمت) و زمین را (با آن همه شگفیتهایش) آفریده، و هیچگاه از آفرینش آنها ناتوان نشده قادر است که مردگان را زنده کند؟ آری او بر همه چیز توانا است» (اولم یروا ان الله الذی خلق السموات والارض و لم یعی بخلقهن بقادر علی ان یحیی الموتی بلی انه علی کل شیء قدیر).
جمله "اولم یروا" (آیا ندیدند) به معنی مشاهده با چشم عقل است، و لذا مفسران آن را به معنی "اولو یعلموا" (آیا ندانستند) تفسیر می کنند، بعضی نیز آن را به معنی علم و آگاهی توأم با بصیرت و دقت معنی کرده اند. "لم یعی" از ماده «عی» به معنی عجز و ناتوانی است که به واسطه راه رفتن بسیار به انسان دست می دهد، و نیز به معنی هرگونه عجز و ناتوانی که به خاطر عهده دار کار یا سخن گفتن به کسی دست می دهد گفته می شود، و تعبیر «داء عیاء» به معنی درد بی درمان نیز از همین جهت است که چنان دردی به راستی خسته کننده است.
بعضی نیز آن را به معنی «جهل» تفسیر کرده اند، ولی این معنی در این آیه مناسب نیست. بدیهی است خستگی و ناتوانی در موردی تصور می شود که قدرت شخص محدود باشد، ولی در مورد خداوند که قدرتش نامحدود است خستگی و عجز مفهومی ندارد. به هرحال این تعبیر ممکن است اشاره به خرافه یهود باشد که می گفتند: خداوند بعد از آفرینش آسمانها و زمین خسته شد! و روز شنبه را روز استراحت قرار داد! و از آن به بعد این معنی به عنوان یک سنت باقی ماند. بطلان این سخن به قدری روشن است که نیاز به بحث ندارد.
در چهارمین آیه ضمن پاسخهای متعددی که در برابر منکران معاد و کسی که خدمت پیامبر آمده بود و استخوان پوسیده در دست داشت و می گفت: "من یحیی العظام و هی رمیم" «چه کسی استخوان پوسیده را زنده می کند؟» می فرماید: «آیا کسی که آسمانها و زمین را (با آن وسعت و عظمت و شگفتیها) آفرید، قادر نیست همانند این انسانها را بیافریند» "اولیس الذی خلق السموات والارض بقادر علی ان یخلق مثلهم"، «آری او توانائی دارد و او آفریدگار دانا است» "بلی و هو الخلاق العلیم".
بدیهی است هنگامی که سخن از آسمانها گفته می شود تمام کرات و ستارگان و کهکشانها را در برمی گیرد، و می دانیم آخرین اکتشاف دانشمندان نشان می دهد که منظومه شمسی ما جزء کهکشان معروف راه شیری است، و می گویند: این کهکشان بالغ بر یکصد میلیارد ستاره! دارد که خورشید ما یکی از ستارگان متوسط آن است! و نیز می گویند تلکسوپهای عظیم توانسته است در حدود یک میلیارد کهکشان را کشف کند! هر گاه این ارقام را در یکدیگر ضرب کنیم آنگاه می توانیم به عدد سرسام آور کرات آسمانی اجمالا پی ببریم، تازه اینها همه در حدود معلومات انسان امروز است، و شاید فردا و فرداها عوالمی کشف شود که آنچه امروز از جهان می دانیم در مقابل آن کوچک و ناچیز باشد و هنگامی که زمین گفته می شود تمام اسرار و شگفتیهای آن را نیز در بر می گیرد. آیا کسی که این جهان عظیم و عجیب و منظم را آفرید، از بازگرداندن انسان به آفرینش مجدد ناتوان است؟!
تعبیر به «خلاق» (بسیار خلق کننده) ممکن است اشاره به این باشد که خداوند پیوسته در کار خلقت است، و همه روز موجودات تازه ای را می آفریند، و موجوداتی را از بین می برد، به این ترتیب همه روز احیاء جدید و معاد تازه ای است، و لذا واژه «خلاق» که صیغه مبالغه است بر او اطلاق شده.
«علیم» نیز می تواند اشاره به این نکته باشد که اگر انسانها می میرند و خاک می شوند و ذرات آنها همه جا پراکنده می گردد جمع آوری آن برای خداوندی که عالم و آگاه است مشکل نیست، همانگونه که نگهداری حساب اعمال آنها در طول تمام عمر مطلب پیچیده ای نخواهد بود (باید توجه داشت که «علیم» در اینجا صفت مشبهه است، و با توجه به اینکه در کنار خلاق که صیغه مبالغه است قرار گرفته برای تأکید است).
در پنجمین و آخرین آیه مورد بحث منکران معاد را به یک طرق حسی و تجربی دعوت می کند و به پیامبر می فرماید: «به آنها بگو بروید و روی زمین سیر کنید، سپس بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس ( بدانید همان خداوندی که قدرت بر ایجاد این همه مخلوقات گوناگون دارد) جهان آخرت را ایجاد می کند، چرا که بر همه چیز توانا است» (قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدأ الخلق ثم الله ینشی النشاه الاخره ان الله علی کل شیء قدیر).
«سیر در ارض» و گردش در روی زمین از این نظر به انسان آگاهی بر آغاز آفرینش می دهد که آثار موجودات زنده از نخستین روزهائی که حیات در کره زمین پیدا شده به صورتهای مختلف در لابلای قشرهای زمین باقی مانده، و امروز دانشمندان از مطالعه آنها بسیاری از اسرار آفرینش موجودات زنده را در می یابند. و نیز ممکن است منظور پی بردن به اسرار آغاز خلقت کره زمین و موجودات بیجان آن باشد که از مطالعه طبقات مختلف زمین و عناصر گوناگون و انواع ترکیبها آشکار می گردد. و نیز ممکن است اشاره به آفرینش های مکرری باشد که همه روز در این کره خاکی صورت می گیرد، افراد زیادی از موجودات زنده پا به عرصه وجود می گذارند و افراد زیادی می میرند. خداوندی که قادر براین همه خلقت و تطورات حیات است چگونه از احیاء مردگان عاجز خواهد بود؟ و به این ترتیب از قدرت مطلقه حق برای اثبات امکان حیات مجدد انسان بهره گیری شده. ولی این احتمال نیز وجود دارد که آیه اشاره به خلقت نخستین انسان و قیاس عقلی بر خلقت اول باشد که در این صورت این آیه در سلک گروه اول از آیاتی که در سابق اشاره کردیم قرار خواهد گرفت. ولی به هرحال شاهدی است بر اصل مدعا.
از آنچه در تفسیر آیه گفتیم پاسخ این سوال به خوبی روشن می شود که چگونه قرآن به انسانها دستور می دهد که در زمین گردش کنند و چگونگی آغاز آفرینش را ببینند، در حالی که آغاز آفرینش یه میلیونها یا میلیاردها سال قبل از این برمی گردد و امروز قابل مشاهده نیست. در پاسخ این سوال سه بیان در شرح بالا داشتیم( دقت کنید).
قابل توجه اینکه در اینجا از معاد تعبیر به «نشاه آخرت» شده است. «نشاه» چنانکه راغب در مفردات می گوید به معنی ایجاد و تربیت چیزی است، و این نشان می دهد که در قیامت هم آفرینش تازه ای است و هم تربیت و نمو جدید.
نتیجه بحث
این بخش از آیات به منکران امکان معاد این حقیقت را گوشزد می کند که آیا شما قدرت مطلقه خداوند را پذیرفته اید یا نه؟ اگر نپذیرفته اید نگاهی به جهان آفرینش بیفکنید: آسمانها، ستارگان ثوابت و سیار، کهکشانها، منظومه ها، و نگاهی به زمینها بیفکنید، با آن همه شگفتیها و عجائب، و با آن همه نظم و قانون که بر سرتاسر آنها حکمفرما است آیا ممکن است این همه نشانه های قدرت را مشاهده کنید و باز هم در قدرت مطلقه حق تردید داشته باشید؟! و اگر ایمان به قدرت مطلقه او دارید چگونه در مسأله معاد و احیای مردگان شک و تردید به خود راه می دهید، و آن را عجیب و شگف انگیز و غیر قابل قبول می پندارید؟!
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن (معاد در قرآن مجید)- جلد 5- از صفحه 153 تا 161
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها