مراعات ادب در برابر حق در سیر و سلوک
فارسی 2234 نمایش |مراعات آداب محضر حق در همه حرکات و سکنات و مراقبت جانب او در این امر، یکی از مراتب مراقبه در سلوک است. «یعلم خائنه الأ عین و ما تخفی الصدور» ( سوره مومن / آیه19). منظور از این امر این است که در همه احوال خود را در محضر معبود ببیند، و حضرت او را حاضر و ناظر بر حرکات و سکنات خود بداند، چه حرکات ظاهری باشد، و چه حرکات باطنی، چه حرکات اعضا و جوارح باشد، و چه حرکات فکر و قلب. طاعت او، و رضای او را در همه این حرکات در نظر داشته، و از آنچه معصیت و خلاف رضای اوست اجتناب کند. به عبارتی، مراقب ادب حضور در محضر پروردگار باشد، و آداب ظاهریه و باطنیه، و به عبارتی، قلبیه را مراعات کند که پروردگار متعال به ظاهر و باطن احاطه دارد، و حاضر در ظاهر و باطن است. هم به به ظاهر نظر می کند، هم به باطن، ظاهر در محضر اوست، باطن هم در محضر او. در محضر او، خلاف مراد او، و خلاف رضای او از وی سر نزند. سالک صادق، و طالب مجاهد را وظیفه آن است که به حضور معبود کاملا توجه کند، و از این امر غفلت ننماید، و براساس آن، آداب حضور را ظاهرا و باطنا خوب بشناسد، و خوب هم مراعات نماید. از آنان نباشد که بر اثر جهل و غفلت، از طرفی دعوی طاعت و عبودیت، و دعوی حب و طلب دارند، و از طرفی از حضور معبود در کمال غفلتند، و از آداب حضور در منتهای بی خبری. ادب حضور را به جا نمی آورند، نه آداب ظاهریه را مراعات می کنند، و نه آداب باطنیه و قلبیه را. هم به اذکار و اوراد، و به نماز و دعا می پردازند، و هوای سلوک در سر دارند، هم حرکاتی که خلاف رضای حضرت معبود است انجام می دهند، آن هم در حالی که در محضر او هستند، و دعوی حب و طلب دارند، و طالب قرب می باشند. پیداست که اینان راه به جایی نمی برند، و در این سفر هرگز موفق نمی شوند. در آیه 29 سوره نور می فرماید: "...والله یعلم ما تبدون و ما تکتمون"، «...و خدای متعال می داند آنچه را که آشکار می سازید، و آنچه را که در باطن خویش پنهان می دارید». و در آیه 19 سوره نحل می فرماید: "و الله یعلم ما تسرون و ما تعلنون"، «و خدای متعال می داند آنچه را که در باطن خویش پنهان می کنید، و آنچه را که آشکار می سازید.»
آیه ای که در اول سخن آوردیم می گوید: «خدا می داند نگاههای خیانتکارانه چشمها را، و آنچه را که سینه ها در خود پنهان می دارند.» این آیات برای سالک این پیام را دارد که حضرت معبود به ظاهر و باطن تو احاطه دارد، و ناظر بر احوال تو می باشد. تو در محضر او هستی، و چیزی از حرکات ظاهری و باطنی تو بر او پوشیده نیست. تو، که طالب قرب او هستی و جوار او را می طلبی، مراقب حرکات و سکنات خود باش، و حرکتی نکن که ناخوشایند او باشد. مراقب ظاهر خود باش که او به ظاهر تو احاطه دارد، و حرکات ظاهر تو را زیر نظر گرفته است، تا معلوم شود تو در طلب خویش صادق هستی یا نه. و مراقب باطن خود باش که او به باطن تو نیز احاطه دارد، و حرکات باطن تو نیز زیر نظر اوست تا صدق و کذب تو معلوم گردد. تو، ای سالک، اگر می خواهی در سلوک خویش موفق باشی، و قدم در طریق قرب برداری، و به جوار حضرت محجوب راه یابی، از این اشارات به وظیفه خود آشنا باش. همیشه و در هرحالی خود را در محضر حق بدان، و در حضور او ببین. ادب حضور را مراعات کن چه در ظاهر، و چه در باطن. هر حرکتی که انجام می دهی، هر نگاهی که می کنی، هر کلمه ای که می گویی و هر آنچه در ظاهر از تو سرمی زند، همه در محضر حق است، و از نظر جناب او دور نیست، و اگر حرکت تو، نگاه تو، گفتار تو، و آنچه در ظاهر از تو سر می زند، برخلاف رضای او باشد، چگونه می توانی در حضور او دعوی طاعت او، دعوی صادقانه خواهد بود، و نه دعوی بی حقیقت؟! و در نتیجه، چگونه می توانی از عنایات خاصه پروردگار متعال که مخصوص صادقان است برخوردار شوی، و منازل سلوک و مدارج توحید را یکی پس از دیگری پشت سر بگذاری، و به مقصد نایل بیایی؟!. این، در خصوص ظاهر و حرکات ظاهری تو است. در حرکات باطنی نیز، هر فکری، هر توجهی، هر محبتی، هر عداوتی، هر علاقه ای، هر تمایلی، هر آرزویی، هر خاطره ای، هر سرور و ابتهاجی، هر حزن و اندوهی، هر خصلتی، هر خلقی، هر نیتی، هر خیالی، و هر آنچه در باطن تو می گذرد، همه در محضر حق است، و از نظر او دور نیست، و اگر برخلاف رضای او باشد، چگونه میتوانی در حضور او دعوی طاعت و حب او را داشته و طالب رضوان و قرب او باشی؟! و چگونه دعوی تو صادقانه خواهد بود؟! و بالاخره، چگونه در این طریق که طریق صادقان است موفق خواهی بود؟! آن که در حرکات و سکنات خود جانب حضرت معبود را مراقبت می کند، در حقیقت همیشه به یاد حضرت اوست، و لحظه به لحظه او را یاد می نماید، و رضای او را در نظر دارد، و به عکس، آن که در حرکات و سکنات خود جانب پروردگارش را مراقبت نمی کند، در حقیقت، به یاد او نیست، و از او روی گردان است، و نسبت به رضا و خشنودی او بی اعتنا می باشد، اگر چه به زبان هم مشغول به ذکر باشد، و لااله الاالله، یا الحمدلله، یا سبحان الله، و یا ذکر دیگری بگوید، و به ورد دیگری بپردازد.
از امام صادق سلام الله علیه نقل شده است که فرمود: «از جمله چیزهایی که خدای متعال بر خلق خود واجب فرموده است، ذکر خدای متعال و یاد اوست. سپس امام فرمود: البته توجه داشته باشید که مقصودم سبحان الله و الحمدالله، و لااله الاالله و الله اکبر نیست، اگر چه اینها هم از ذکر خداست، ولیکن مقصود من ذکر خدا و یاد اوست در هر حرکتی که خدا حلال کرده و یا حرام گردانیده است، به این صورت که در حرکتی اگر طاعت اوست عمل کند، و اگر معصیت اوست ترک نماید.»
منـابـع
سیدمحمد شجاعی- مقالات (طریق عملی تزکیه) جلد 3 – از صفحه 149 تا 151 و صفحه 153 تا155
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها