مهمترین مجموعه های حقوقی در تاریخ جهان
فارسی 5021 نمایش |اولین مجموعه حقوقی مدرن
قدیمی ترین مجموعه حقوقی که در کتب تاریخ حقوق و تمدن بشری از آن یاد شده است مجمع القوانین حمورابی است. این مجموعه که در پژوهش های باستان شناسان از شوش به دست آمده و اکنون سنگ نبشته های آن در موزه لوور پاریس و نمونه گچی آن در موزه ایران باستان موجود است شامل 282 یا 285 ماده حقوقی است و تقریبا دو هزار سال قبل از میلاد به وسیله ششمین پادشاه بابل به نام حمورابی تدوین گردیده است. عناوین کلی این مجموعه به نظام پزشکی، قراردادها، بانک داری، حقوق دریایی، آیین دادرسی، روابط خانوادگی، اموال منقول و غیر منقول و انواع جرایم تقسیم می گردد. تاریخ زندگانی حمورابی به خوبی روشن نیست جز اینکه از نظر تاریخی زندگی حضرت ابراهیم (ع) و حمورابی نزدیک به هم بوده است و البته حمورابی از ابراهیم متأخر بوده است. برخی عقیده دارند که مجمع القوانین حمورابی نیز مانند قوانین حضرت موسی (ع) وحی الهی است و برخی دیگر معتقدند که این قوانین از مجموعه قوانین دیگری مانند مجموعه قوانین اشئونا الهام گرفته است. مجموعه اخیر به زبان سومری در دو قرن پیش از حمورابی تدوین گردیده است و گفته می شود سه چهارم قوانین حمورابی از مجموعه «اشئونا» گرفته شده است. ما اکنون در میزان صحت و سقم این احتمالات نمی توانیم قضاوتی داشته باشیم جز اینکه مسلما قراینی وجود دارد که مجموعه قوانین حمورابی از شرایع الهی، که به وسیله پیامبران در آن سرزمین تبلیغ می شده، متأثر بوده است.
حقوق تلمود (شرح تورات)
دومین نظام حقوقی مربوط به دوران قبل از میلاد، نظام حقوقی تلمود است که بر اساس برداشت های دانشمندان یهودی از کتاب تورات تدوین گردیده است. این کتاب دارای متنی است با عنوان «میشنا» یعنی تعلیمات شفاهی همراه با تکرار، و شروحی دارد با عنوان «گمارا» یعنی تکمیل. ابواب متن و شرح تلمود بدین ترتیب است: بخش زراعیم zeraiim (بذرها)، بخش موعد moed (عید)، بخش ناشیم Nashim (زنان)، بخش نزیقین Nazighin (آسیب ها و خسارات)، بخش قداشیم Ghodashim (مقدسات)، بخش طهاروت Teharoth(طهارت ها). تلمود تا امروز مورد قبول دانشمندان و همه پیروان آیین تورات بوده است و متن آن را ربی یهودا هناسی (135-220 م)، از دانشمندان بزرگ یهود، تکمیل و مدون کرده است. هدف او تسهیل مطالعه و آموزش تورات منقول یا تورات شفاهی بود. روشن است که مقصود ما از دومین نظام حقوقی، نظام حقوقی تورات است که بیش از هزار سال قبل از تدوین تلمود بر موسی (ع) پیامبر اولوالعزم الهی نازل گردیده است; چه اینکه در غیر این صورت، نظام حقوقی روم را بایستی دومین نظام حقوقی دانست، ولی تاریخ نزول تورات چندین قرن قبل از تدوین روم است.
حقوق روم
سومین مجموعه حقوقی که در دوران باستان تدوین گردیده و اکنون بخش هایی از آن موجود است نظام حقوقی روم است. اولین متن حقوقی روم در سال 454 ق. م. تدوین گردید. پیش از تدوین این مجموعه حقوقی، قانون روم آمیخته ای از آیین های طایفه ای و احکام شاهان و فرمان کشیشان بوده است. با تدوین الواح دوازده گانه، انقلابی در نظام دادگستری پدید آمد و از آن پس قدرت انحصاری کشیشان محدود شد. این الواح که بارها از راه قانون گذاری و فرمان های شاهانه اصلاح و تکمیل گردید، نهصد سال پایه قوانین روم بوده است. از آن پس، قوانین در دوران جمهوری بر اساس آراء همه شهروندان که نه بنده باشند و نه بیگانه و بر طبق الواح دوازده گانه وضع و تدوین گردید. این الواح یکی از سخت گیرانه ترین مجموعه های قوانین تاریخ بشر به شمار می آید و مظهر برجسته نظام پدرسالاری در جامعه ای کشاورزی و نظامی است. در این قوانین به پدر اجازه داده می شد که هر یک از فرزندانش را تازیانه بزند، به زنجیر بکشد، حبس نماید، و یا حتی بکشد و یا بفروشد. بستانکاران بر بدهکاران خود، همه گونه حقی داشتند. حقوق مالکیت چنان مقدس بود که اگر دزدی در حین عمل گرفتار می شد بنده صاحب مال می شد و یا کشته و احیانا تبعید می گشت. زنان جزء اموال شخصی شوهر محسوب می شدند و فرزند کنیز اگر هم پدرش آزاد بود برده محسوب می شد.
حقوق ایران باستان
بسیاری از دانشمندان معتقدند که ایران باستان نیز همانند رقیب دیرین خود (روم) دارای حقوقی پیشرفته و نسبتا گسترده بوده است. اما از آنجا که این نظام حقوقی با همه سابقه طولانی خود در برابر حقوق الهی و گسترده و پیشرو اسلام قرار گرفت نتوانست اعتبارش را حفظ کند. هم زمان با ورود اسلام، ایرانیان با استقبال فوق العاده ای این آیین حیات بخش را که بر توحید و نفی امتیازات طبقاتی مبتنی بود به جای آیین ثنویت، که بر طبقاتی بودن جامعه تأکید می کرد، پذیرفتند. بدین سان، حقوق کهن ایران به فراموش سپرده شد و حتی اقلیت کوچکی از ایرانیان هم که به آیین زرتشتی باقی ماندند به امتیاز فوق العاده نظام حقوقی اسلام معترف شدند. بنابراین، کوششی برای حفظ حقوق ایران به عمل نیامد و اکنون منابع چندانی در حقوق ایران قبل از اسلام وجود ندارد.
حقوق کلیسا (مسیحیت)
مسیح (ع) بر اساس نقل تاریخ و تأیید قرآن کریم، از نظر حقوقی، نظام جدیدی را معرف نکرد، بلکه تا حدود زیادی دنبال رو موسی (ع) بود. او در احکام و دستورات دینی و اجتماعی یهود تغییر زیادی نداد و تنها بخشی از احکام را، که بنا به نقل قرآن برای عقوبت یهود بر آنان حرام شده بود، منسوخ کرد. بنابراین، مسیحیت دارای حقوقی غیر از حقوق یهود نیست. دانشمندان مسیحی در زمینه احکام و حقوق، برداشت های مستقل از کتاب مقدس و هم چنین حقوق روم داشته اند و این برداشت ها، پس از چندین قرن، به صورت اولین مجموعه حقوقی کلیسا، در حدود سال 1150 میلادی، به دست «گراسیانوس» تدوین گردید. این مجموعه، مواد متعددی چون قوانین و احکام پاپ ها و شوراهای کلیسایی را از تاریخ پیدایش تا سال 1139 م. درباره عقاید و اصول دینی، مراسم و آداب، سازمان و اداره اموال کلیسا، آیین دادرسی و پیشینه های قضایی دادگاه های روحانی، نظامات زندگی رهبانان، عقد ازدواج و احکام مربوط به هبه نظم بخشید. در سال 1234 م. به دستور «پاپ گراگوار» نهم «اناینی» نخستین مجموعه حقوق رسمی تدوین گردید.
دومین مجموعه در عهد «پاپ بنیفاس» و سومین مجموعه در عهد «کلمان پنجم» تدوین شد. این سه مجموعه با مجموعه حقوقی «گراسیانوس» پایه و اساس حقوق کلیسا را تشکیل می دهد. قابل توجه است که حقوق کلیسا، لااقل در برهه ای از زمان، صرفا در محدوده کلیسا قابل اجرا بوده و خود کلیسا در خارج از محدوده داخلی تابع قوانین دولت های متبوع خود بوده است. در واقع، حقوق حاکم بر کلیسا تنها شامل امور دینی و درمان رنج های روحی و حفظ اموال کلیسا و احیانا مجازات کشیش های متخلف می شده است. به هر حال، حقوق مسیحیت، یا به تعبیر صحیح تر، آنچه به نام مسیح و آیین او از سوی کلیسا اعلام شده بود، در طول تاریخ نظام کاملی نبوده; زیرا آیین کلیسا آیینی اجتماعی نبوده است.
نظام حقوق اسلامی
این نظام برخاسته از قرآن و سنت نبوی است و در کمتر از یک قرن بر نیمی از جهان آن روز حاکم گردید و ملت های مختلفی آن را با میل و رغبت پذیرفتند. امتیازات نظام حقوق اسلام از این قرار است:
1. اسلام با نظام طبقاتی مخالف است و یکی از وظایف مهم خود را مبارزه با دوگانگی جامعه، که گروهی ثروتمند و گروه اکثریتی محروم و در فشار باشند، می داند.
«ما أفاء الله علی رسوله من أهل القری فلله و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل کی لا یکون دولة بین الأغنیاء منکم؛ آنچه را خداوند از ساکنان این آبادی ها به رسولش بازگرداند مخصوص خداوند و پیامبر و خویشاوندان (او) و نیز یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است و این به خاطر آن است که این اموال در میان ثروتمندان دست به دست نگردد.» (حشر/ 7) حضرت امیرالمؤمنین (ع) درباره هدف حکومت خویش می فرماید: «و اگر نه این بود که خداوند از دانایان پیمان گرفته است که در برابر شکمبارگی ظالمان و گرسنگی مظلومان آرام نگیرند من افسار آن (ناقه خلافت) را به پشتش می انداختم.»
2. اسلام علم را در اختیار گروه خاصی نمی داند: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم»; «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد».
3. اسلام با تبعیضات نژادی سخت مبارزه می کند: «لا فخر لعربی علی عجمی و لا للابیض علی الاسود إلا بالتقوی».
4. تعلیمات اسلام جهت گیری روشنی در مسیر منافع مستضعفان دارد و در این زمینه نه تنها خود رهبران اسلام با زندگی خویش گرایش قلبی خود را به طرف این دسته ابراز نموده اند، بلکه در دستورات خویش نیز تأمین نیاز این گروه را در درجه اول اهمیت قرار می داده اند. حضرت امیرالمؤمنین (ع) به مالک می فرماید: «ثم الله الله فی الطبقه السفلی من الذین لا حیلة لهم من المساکین... و اجعل لهم قسما من بیت مالک... فان هؤلاء من بین الرعیة احوج الی الانصاف من غیرهم؛ خدا را، خدا را در مورد طبقه پایین (تهیدست) در نظر داشته باش، آن محرومینی که راه چاره ای ندارند... و بخش مهمی از بیت المال را به آنان اختصاص ده... چه اینکه این دسته به انصاف نیازمندتر از دیگران هستند.»
5. اسلام عنصر اخلاق را در روابط اجتماعی و حقوقی کاملا دخالت می دهد. امیرالمؤمنین (ع) در پاسخ به سؤال کارگزار خود، قرطبة بن کعب، درباره به بیگاری گرفتن مردم برای تعمیر نهر آبی که خراب شده بود، فرمود: «لست اری ان اجبر احلا علی عمل یکرهه، و اشعر قلبک الرحمة للرعیة... و لا تکونن علیهم سبعا ضاریا... فانهم صنفان: اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق یفرط منهم الزلل... فاعطهم من عفوک و صفحک مثل الذی تحب و ترضی ان یعطیک الله من عفوه و صفحه؛ محبت مردم را در قلب خودت جای ده و مانند درندگان با آنان برخورد منمای... زیرا مردم دو دسته اند: یا برادر دینی تو و یا انسانی همانند تو که در هر حال لغزش از آن ها سر می زند... بنابراین، آنان را آنچنان مشمول عفو و گذشت خود بنمای که دوست داری خدا با تو به عفو و گذشت خویش عمل نماید.»
6. اسلام تنها به یک بعد زندگی نمی نگرد، بلکه بعد مادی و معنوی را توأما مورد توجه قرار می دهد و نقص در هر یک را موجب بروز اختلال دیگری می داند. پیامبر اکرم (ص) می فرمود: «کاد الفقر ان یکون کفرا» و نیز فرمود: «اللهم بارک لنا فی الخبز فلولا الخبز ما صمنا و لا صلینا و لا ادینا فرائض ربنا؛ خداوندا! نان ما را برکت ده. زیرا اگر نان نبود، ما روزه نمی گرفتیم و نماز نمی خواندیم و واجبات خدای خویش را ادا نمی کردیم.»
7. اسلام نظام ارزشی تازه ای به جای ارزش های جاهلی ایجاد کرده است که بر محور تقوا دور می زند و همه افتخارات نژادی و حسبی و نسبی را باطل می داند: «یا أیها الناس إنا خلقناکم من ذکر و أنثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا إن أکرمکم عند الله أتقاکم؛ مردم! بدانید که ما شما را از یک پدر و مادر آفریدیم و بدین جهت شما را تیره ها و طایفه های مختلف قرار دادیم که یکدیگر را بشناسید. همانا، گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.» (حجرات/ 12)
منـابـع
محمدمهدي كريمي نيا- مقاله تاريخ فقه و حقوق- مجله معرفت- شماره 93 صفحه 43-59
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها