پیشینه تاریخی آیین سیک
فارسی 8600 نمایش |انشعاباتی در آیین هندو به وجود آمد که آیین سیک (Sikh) یعنى شاگرد، معروفترین آنها است. برخورد اسلام و هندوئیسم در هندوستان در دورانهاى گوناگون مذاهب التقاطى چندى را پدید آورده است. یکى از عرفاى بزرگ مسلمان به نام کبیر (1440-1518) توحید اسلامى را با برخى عقاید هندویى در آمیخت و مریدان بى شمارى گرد آورد. یکى از شاگردان وى نانک (Nanak) بود که پایه گذار آیین سیک و نخستین گورو (Guru) یعنى معلم است. پس از وى نه گوروى دیگر، یکى پس از دیگرى، آمده اند. این فرقه اندک اندک قوت گرفت و به گروهى سیاسى مذهبى تبدیل شد. سیک ها به تجارت گرایش دارند و افرادى از آنان به سراسر جهان مهاجرت کرده و به بازرگانى مشغولند. همچنین افرادى از ایشان به زاهدان و تهران آمده اند و در این دو شهر معبد (گورودواره) دارند. مرکز اصلى فرقه سیک ها در کشمیر است.
این فرقه در کشورهاى دیگر به صورت اقلیت مذهبى وجود دارد. این مذهب یکى از مذاهب شناخته شده هند است. مذهب سیک؛ مذهب سیک (واژه اى پنجابى به معنى شاگرد) مدعى است که چکیده نخستین تعالیم باباگورونانک) پیامبر این مذهب متولد 1469 م) است. این فرقه یا مذهب، محصول اختلافات مذهبى هند قرن 15 میلادى است. نانک در این مقطع فرصت را مغتنم شمرد و تبلیغ خویش را آغاز کرد. مذهب بهاگتى به خداى یکتا ایمان دارد. مشرب عبادى این مذهب عرفان است. پیروان این فرقه به فدیه و قربانى باور ندارند؛ از تعالیم این مذهب: هر کس خویش را گم کند، خدا را پیدا کرده است و هر کس خدا را پیدا کرد، داناترین و بهترین مؤمن است.
بیوگرافى گورونانگ
بنیانگذار و رهبر این مذهب مردى به نام گورونانگ است که در سال 1469 میلادى در دهکده تالواندى شهر تیخویور پاکستان غربى متولد شد. در هفت سالگى به مدرسه رفت. او به گاوچرانى پرداخت. در ضمن اهل ریاضت نیز بود. سپس به تجارت روى آورد. او بعدها یک پست دولتى ایالتى به دست آورد. در این مقام خزانه دارى دولت نواب خان بود که هر روز براى استحمام به کنار رودخانه مى رفت. او یک روز زیر آب رفت و با سه روز ناپدید بود، هر چه گشتند او را نیافتند. روز سوم از آب سر درآورد. نانگ در 38 سالگى با یک مرید مسلمان به نام مردانه که رباب مى نواخت، به سیاحت پرداخت، او سه سفر طولانى کرد. با کشتى عازم مکه شد. او لباس فقراى مسلمان را پوشید؛ عصائى در مشت و آفتابه اى در دست و کتابى زیر بغل داشت. این کتاب سرودهاى او را در خود داشت. او به خانه کعبه رفت. شب در آنجا خوابید و پایش به سوى بیت الله بود. بامداد کسى او را لگدى زد که پایت به سوى بیت است. نانگ گفت: باید به کدامین سو دراز کنم ؟! به کدامین سمت که پروردگار در آن سمت نباشد؟! نانگ به مدینه، شام، مصر، سوریه و ترکیه مسافرت کرد و در بغداد در قبرستان منزل گرفت. وى از بلخ و بخارا و کابل و پیشاور دیدن کرد. در سال 1521 به شهر ایسن آباد بازگشت. این دوره از سیاحت او سه سال طول کشید. او سرانجام به کرنارپور بازگشت. نانگ 18 سال آخر عمر خود را در کرنارپور گذراند و به زراعت پرداخت و به مردم غذا مى داد.
در سال 1539 میلادى فردى به نام بابالهمنا جانشین نانگ شد. این فرد به گور و وانگد مشهور شد. نانگ در هفتاد و پنج سالگى در گذشت. مریدانش به کرنارپور آمدند. هندوان مى خواستند جسدش را بسوزانند و مریدان مسلمان، او را خواستند به خاک بسپارند. وقتى خواستند جسد او را بردارند، فقط چند شاخه گل یافتند. نانگ مى گفت نزد پروردگار هیچ فردى امتیاز ندارد و بین مذاهب و نژادها امتیازى نیست. دربارگاه پروردگار میانجى و واسطه اى در کار نیست. او به ریاضت مکتب یوگا اعتقاد نداشت. مى گفت: مرد و زن در پیشگاه خداوند برابر هستند.
پیشه مذهبى عقیدتى نانگ
نانگ از مریدان کبیر بود که در سال 1538 میلادى بانى مذهب سیک بود. کبیر در صدد بر آمد که میان پیروان مذاهب هندو و فرقه هاى اسلامى تفاهم و توافق به وجود آورد. بنابراین خیلى از مسلمانهاى هندى الاصل مقیم کشمیر هند، اصالت مذهبى سیک داشته اند و بعد از اینکه اسلام آوردند، به عتبات عالیان اسلام شیعه مهاجرت کرده و در کشورهاى همسایه هند ساکن شده اند. گورونانگ تحت تاثیر تصوف اسلامى و آئین بودا قرار گرفت. هر چند جانشینان نانگ عقاید او را تحریف کرده اند. جواهر لعل نهرو مى گوید: پس از آنکه اسلام وارد هند شد و جائى یافت، اصلاح طلبان جدیدى در میان هندوان و مسلمانان پدید آمدند که مى خواستند اسلام و هندوئیسم را به هم نزدیک تر سازند. براى رسیدن به این هدف کوشیدند که هر چه در این دو مذهب مشترک است، بر آن تکیه کنند و از موارد افتراق و اختلاف آن دو مذهب (در مراسم و عبادات) دورى نمایند و حتى کوشیدند یک دین التقاطى از اسلام و هندوئیزم به وجود آورند. این کار بسیار دشوار بود و قرنها بر سر آن کوشش شد. برخى از پادشاهان هند مخصوصا اکبر شاه هندى در این راه سخت کوشید. را مانند که در قرن 14 میلادى در جنوب هند مى زیست، نخستین مصلحى بود که درباره این ترکیب به موعظه پرداخت. در میان پیروان رامانند، فردى به نام کبیر بود که بعدها شهرت و محبوبیتى بسیار به دست آورد و از استاد خود پیشى جست. وى که فردى ریسنده و مسلمان بود، در تقویت وحدت هندوئیزم اسلام کوشید ترانه هاى عارفانه و عاشقانه او امروز در دورترین دهکده هاى شمال هند معروف است. او نه هندو بود و نه مسبلمان و در عین حال هر دوى آنها!! افرادى از طبقات مختلف هند پیرو او شدند. لازم است بدانیم که در اشعار برخى عرفاى مسلمان قرون اخیر آثار سبک هندى شعر و محتواى هندوئى مشهود است. و این، به همان پیشینه مذهبى آنان بر مى گردد که ابتدا سیک بوده اند یا هندو و بعد مسلمان شده اند. و این واقعیت بیشتر در مسلمانان هندى اهل کشمیر هند مشهود است.
وقتى کبیر مرد، جسد او را با پارجه اى پوشاندند، پیروان هندوى او مى خواستند جسدش را بسوزانند و مریدان مسلمان او مى خواستند جسدش را دفن کنند. مدتى مشاجره کردند. وقتى پارچه را برداشند، دیدند چند شاخه گل بیشتر وجود ندارد. هر چند این داستان مى تواند خیالى و عارى از حقیقت باشد، اما بسیار لطیف و دلکش است. کمى پس از فوت کبیر بزرگ، مصلح دیگرى در شمال هند پیدا شد. این شخص همان گورونانگ مؤسس فرقه سیک بود.
پس از گورو نانک 9 گوروى دیگر یکى پس از دیگرى برخاستند.
فهرست اسامى 10 گوروى سیکان و تاریخ تولد و وفات ایشان:
1. گورو نانک (1469-1539)
2. گورو انگد (1504-1552)
3. گورو امر داس (1479-1574)
4. گورو رام داس (1534-1581)
5. گورو ارجن (1563-1606)
6. گورو هر گوبیند (1595-1644)
7. گورو هرراى (1630-1661)
8. گورو هرى کریشن (1656-1668)
9. گورو تیغ بهادر (1621-1675)
10. گورو گوبیند سینگ (1666-1708).
تاریخچه سیاسى سیک ها
سیکها در زمان دهمین رهبر خود به نام گورو گوبیند سینگ بیعت هایى را براى امور سیاسى مرسوم کردند و افرادى جنگجو شدند و از آن هنگام نام خالصه یعنى بى آلایش، بر خود نهادند. آنان براى خود پنج شعار قرار دادند که هر یک در زبان پنجابى با حرف (ک) شروع مى شود:
1. کس: باقى گذاشتن موى سر و صورت
2. کونکا: همراه داشتن شانه
3. کاچک: پوشیدن زیر شلوارى کوتاه
4. کارا: داشتن دستبند (النگوى) آهنین
5. کاندا: حمل شمشیر یا خنجر فولادین.
سیک ها با یکدیگر بسیار متحدند و براى تشکیل کشور مستقل به شدت مبارزه مى کنند. ترور خانم گاندى نمونه اى از فعالیت هاى سیاسى این قوم است. آنان تبلیغات مذهبى نیز دارند و کتبى هم در این باب به زیانهاى دیگر و از جمله فارسى منتشر کرده اند.
منـابـع
عبدالله مبلغى آبادانى- تاريخ اديان و مذاهب جهان- جلد اول- بخش سکیسم
حسين توفيقى- آشنايى با اديان بزرگ- بخش اديان ملل گذشته- آيين سیک- صفحه 50
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها