ناشی اکبر
فارسی 8251 نمایش |مقدمه
اسلام در قرن هفتم میلادی ظهور کرد و هنوز پنجاه سال از تأسیس آن نگذشته بود که بسیاری از مناطق خاورمیانه را به تسخیر خود در آورد. این گسترش باعث اختلافات فکری در میان اندیشمندان اسلامی شد و به مرور زمان این اختلافات تحت تأثیر عوامل مختلف فکری، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی سرعت گرفت. از این رو، نیاز به تدوین علمی برای بیان عقاید گروه های مختلف، بیش از پیش احساس گردید. از قرن دوم بذر این علم افشانده شد و در قرن سوم کتاب های متعددی در این باره به نگارش درآمد. المقالات ابوعیسی وراق (م 247)، کتاب الفرق ابن سکیت (م 244)، المقالات کرابیسی (م 248) و المقالات ابوالقاسم بلخی (م 319) نمونه ای از کتاب هایی است که در قرن سوم در این زمینه به نگارش درآمده است. یکی از کتابهای مهم نگارش یافته در قرن سوم کتاب أصول النحل است که قسمت باقی مانده آن با عنوان مسائل الإمامة به همراه گزیده هایی از کتاب دیگری با نام الکتاب الأوسط فی المقالات به وسیله جوزف فان اس آلمانی تصحیح و منتشر شده است. که این دو اثر اخیر؛ "مسائل الإمامة" و "الکتاب الأوسط فی المقالات" به یکی از متکلمین معتزله یعنی ناشی اکبر منسب شده است. آنچه در ذیل می آید نگاهی است به زندگی وی و نیز بررسی انتساب این اثر به وی.
ناشی اکبر
عبدالله بن محمد معروف به «ابن شرشیر»، (شرشیر نام پرنده ای است دریایی، کمی بزرگتر از کبوتر) (وفیات الأعیان، ج 3 ص 92). مکنی به ابوالعباس و ملقب به انباری و مشهور به ناشی اکبر است. لقب ناشی به علت ورود زود هنگام وی در نقد آراء متکلمان بزرگ به وی داده شده است و لقب اکبر بدین جهت است که با ابوالحسین علی بن عبدالله بن وصیف، متوفای سال 365 هجری که به «الناشیء الأصغر» اشتهار داشته اشتباه نشود. (دکتر عبدالسلام ترمانینی، أحداث التاریخ الإسلامی، ج2، ص 353)
از سال تولد ناشی اکبر اطلاع دقیقی در دست نیست و از آنجا که زادگاه او شهر انبار عراق بوده به انباری ملقب گردیده است. وی سال های متمادی در بغداد می زیست و در گفته ها و نوشته های خود همواره به نقض سخنان شعرا و منطقیون همت داشت. ذهبی او را از بزرگان علم کلام و چهره های برجسته شعر و سران علم منطق شمرده و در قواعد زبان عربی و علم عروض توانمند دانسته است. به گفته او، ناشی اکبر ایراداتی بر قواعد خلیل بن احمد در نحو وارد ساخت و در قالب مثال های دیگری بیان کرد. (سیر أعلام النبلاء، ج14، ص 40) تاریخنگاران از تبحر وی در علم کلام نیز مطالبی بیان کرده اند. گذشته از تعمق وی در قواعد علم کلام و تسلط وی بر قوانین علم منطق و آداب مناظره، مورخان از ذهن متبلور و درک سریع وی سخن گفته و او را فردی حاضر جواب دانسته اند. قاضی عبدالجبار معتزلی ضمن اشاره به کتاب وی در زمینه فرق و مذاهب که ظاهرا مرادش همین کتاب أصول النحل است، به مناظرات فراوان وی اشاره می کند. (فضل الاعتزال و طبعات المعتزلة، ص 300)
ویلفرد مادلونگ، اسلام شناس معاصر آلمانی، هرچند در انتساب کتاب مسائل الإمامة به ناشی اکبر تردید دارد، انحراف گزارش های آمده در این کتاب را از دیگر منابع کلامی قرون نخستین کمتر دانسته و تصریح می کند که «گزارش کهن کتاب مسائل الإمامة منسوب به ناشی که با گزارش های بعدی سخت متفاوت است، ارزشی ویژه دارد» (ویلفرد مادلونگ، فرقه های اسلامی، ص 107ـ 108) از دیگر ویژگی های برجسته مؤلف، توانایی او در سرایش اشعار طولانی است که با قافیه های دشوار و همراه با رعایت قوانین شعری و اوزان عروضی بوده است. ابن کثیر دمشقی با اشاره به توانایی وی در واژگون ساختن اشعار شاعران، به قصیده زیبای وی در خصوص نژاد پیامبر اکرم (ص) اشاره کرده، خاطرنشان می سازد که این قصیده را در کتاب سیره رسول خدا (ص) آورده است. قاضی عبدالجبار و به دنبال او ابن مرتضی نیز به قصیده بلند وی اشاره کرده و از میان اشعار او برای نمونه این شعر را برگزیده اند:
ما فی البریة أخزی عند فاطرها *** ممن یدین باجبار و تشبیه
ترجمه: «خوارترین و رسواترین انسانها نزد آفریدگارشان کسی است که (در مورد خدا) معتقد به جبر یا تشبیه باشد.» (طبقات المعتزلة، ص92)
خطیب بغدادی نیز اشاره دارد که ناشی اکبر همواره به مخالفت با هر موضوعی برمی خاست که شاعران از آن سخن گفته بودند. زرکلی درباره نقاط ضعف وی می نویسد: «او همت خود را همواره در مخالفت با علمای منطق، شاعران و عروضیان مصروف می داشت و سعی می کرد با سخنان خود مبانی گفته های آنان را ابطال کند، ازاین رو در بغداد از چشم افتاد و به ناچار به مصر پناهنده شد.» بنابر نقل خطیب بغدادی، ناشی اکبر سرانجام در سال 293 ق در مصر از دنیا رفت و در همان جا مدفون گشت.
مذهب ناشی اکبر
درباره گرایش مذهبی ناشی اکبر سخنان متفاوتی بیان شده است، ولی چنین به نظر می رسد که به رغم موضع گیری های شیعی نویسنده در جای جای کتاب مسائل الإمامة، نتوان دلیلی بر امامی بودن وی اقامه کرد، چنان که سید محسن امین تصریح دارد که: «الناشی الأکبر... و لا دلیل علی تشیعه» از طرفی دیگر بسیاری از علمای رجال اهل سنت نام وی را در شمار عالمان و نویسندگان مذهب خویش آورده اند. قاضی عبدالجبار معتزلی وی را از طبقه هشتم معتزله دانسته و با ستایش از مناظرات و مباحثات فراوان وی با مخالفان، به کتاب او در موضوع مقالات (علم ملل و نحل) اشاره دارد که احتمالا همین کتاب أصول النحل است. (فضل الاعتزال، ص 300)
همچنین ابن مرتضی نام وی را در طبقه هشتم معتزلیان برشمرده و به بیان شرح حال وی می پردازد. (طبقات المعتزلة، ص 92) ابن کثیر دمشقی نیز در کتاب خود هنگام شمارش شخصیت های متوفا در سال 293 هجری وقتی به نام ناشی اکبر می رسد از او با عنوان ابوالعباس معتزلی یاد می کند و پیش از آنکه به نقل شرح حال او از کتاب وفیات الأعیان بپردازد، قصیده نیکوی او را درباره نیاکان پیامبر اکرم (ص) می ستاید.
کتاب مسائل الإمامة
کتاب مسائل الإمامة قسمتی از کتاب أصول النحل است که توسط جوزف فان اس آلمانی، تصحیح و به چاپ رسیده است. در میان علمای رجال و سیره نویس، تا آنجا که بررسی شده است، کسی کتاب اصول النحل را در زمره تألیفات ناشی اکبر نشمرده است. قاضی عبدالجبار معتزلی می نویسد: «وله کتاب فی المقالات» و از آنجا که عنوان «المقالات» در این گونه کتاب ها به معنای مذاهب و برای تبیین فرقه ها و نحله های مختلف است، چنان که اشعری نیز کتاب مذاهب اسلامی خود را به عنوان مقالات الإسلامیین و اختلاف المصلین نامیده است، ازاین رو گمان می رود که مراد وی همین کتاب حاضر باشد که مؤلف آن را با عنوان أصول النحل و به منظور بیان اختلافات میان اهل نماز نگاشته است. ابن حزم نیز در این باره می نویسد: «قال أبوالعباس عبدالله بن محمد الأنباری المعروف بالناشیء و لقبه شرشیر فی کتاب فی المقالات.» (الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج 5، ص 61)
این کتاب برای اولین بار با عنوان «مسائل الامامة» به همراه ترجمة، تعلیقات وفهارس به زبان آلمانی در سال 1971 میلادی و برای بار دوم در سال 2003 میلادی توسط المعهد الآلمانی للأبحاث الشرقیة در بیروت انتشار یافته است. در این چاپ، کتاب مسائل الإمامة در طی 122 فقره (بند) تنظیم شده و از متن می توان فهمید که متن کتاب ناتمام است و بخش پایانی کتاب در دست نیست، زیرا هنگامی که مؤلف به بیان فرقه های اساسی و انشعابات چهارگانه خوارج می پردازد، پس از ذکر فرقه ازارقه به معرفی نجدیه پرداخته، و سخن را در این باره ناتمام می گذارد و از دو فرقه دیگر یعنی اباضیه و صفریه نیز سخنی نمی گوید و در دیگر مباحث کتاب نیز مانند انشعابات فرقه اسماعیلیه و فرقه های شیعه پس از شهادت امام محمد باقر (ع)، احتمال افتادگی از متن وجود دارد. مباحث کتاب مسائل الإمامة، همچنان که از نامش پیداست، به اختلافات فرقه های گوناگون اسلامی در باب امامت و خلافت پرداخته و به طور مبسوط به آراء مکاتب فکری معتزله، فرقه های شیعه، افکار اصحاب حدیث و فرقه های خوارج پرداخته است.
ویلفرد مادلونگ انتساب این کتاب را به ناشی اکبر انکارکرده و آن را از آثار جعفربن حرب معتزلی (م236) دانسته است. حسن انصاری قمی نیز به استناد همین سخن انتساب کتاب مسائل الإمامة به ناشی اکبر را غلط دانسته است. همچنین در پاورقی کتاب فرقه های اسلامی، اثر مادلونگ آمده است که «گزارش مستقل و کهن منسوب به ناشی درباره خارجیان، مؤید سایر دلیل هایی است که نشان می دهد کتاب، بسی پیش از زمان ناشی اکبر تألیف شده است.»
بررسی تاریخ نگارش کتاب مسائل الإمامه
توضیح این نکته ضروری است که شرح حال نویسان و تاریخ نگاران فرقه معتزله همانند احمد بن یحیی بن مرتضی در طبقات المعتزلة و قاضی عبدالجبار بن احمد در فضل الاعتزال، نام ناشی اکبر را در ردیف علمای طبقه هشتم برشمرده اند در حالی که جعفربن حرب را در شمار معتزلیان طبقه هفتم آورده اند. (طبقات المعتزلة، ابن مرتضی، ص73) ازاین رو باید اذعان کرد، در صورتی که سخن مادلونگ درست باشد تألیف کتاب به یک طبقه پیش تر بازگشته و حداقل شش دهه زودتر نگارش یافته است. اما در کتاب فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة و فهرست ابن ندیم از عنوان کتابی در باب مذاهب برای جعفربن حرب یادی نشده است. (فضل الاعتزال، ص 282؛ فهرست ابن ندیم، ص 213)
با مراجعه به کتاب می توان شواهدی دال بر این که کتاب در حدود سال 230 نوشته شده است، یافت. در بخش شیعه (شماره 81) آخرین مطلب نقل شده درباره امام رضا و واقفیه است که مربوط به اواخر قرن دوم است و حال آنکه بعد از زمان امام حسن عسکری (ع) در سال 260 هجری طیف های گوناگونی در شیعه امامیه پدید آمده که در فرق الشیعة نوبختی و المقالات و الفرق سعد بن عبدالله اشعری آمده است. بنابراین اگر کتاب، تألیف ناشی اکبر باشد به احتمال بسیار باید به این گروه ها نیز بپردازد، زیرا از زمان امامت امام دوازدهم در سال 260 تا مرگ ناشی اکبر سی و سه سال فاصله است و بعید است که او کتاب را قبل از سال 260 نوشته باشد.
در بخش معتزله (شماره 83، 85، 86، 92 و 99) بیشتر، از اندیشمندان طبقه ششم معتزله (شاگرد شاگردان واصل و عمرو بن عبید) نام برده و فقط از سه نفر از طبقه هفتم یاد می کند، ابوموسی مردار (م 226)، ابوعمران قاشی و قاسم بن خلیل دمشقی، و از طبقه هشتم که طبقه ناشی اکبر است، هیچ نامی نیامده است. در فصل اصحاب حدیث از پیروان شافعی، فضل بن دکین (م 219) یحیی بن معین (م 233) و احمد بن حنبل (م 241) نام می برد و درباره ابن حنبل می نویسد: «مشایخ اصحاب حدیث بغداد امامت علی را قبول ندارند مثل یحیی بن معین، ابوخیثمه و احمد بن حنبل که خیال می کنند دوران خلافت علی فتنه بود.»
بنابراین شواهد، باید گفت که نگارش این کتاب از نیمه اول قرن سوم فراتر نمی رود. اما اینکه این کتاب تألیف جعفر بن حرب باشد نیز نه شواهدی در کتاب دارد، و نه شواهد خارجی آن را تأیید می کند. در این میان می توان این احتمال را مطرح کرد که این کتاب همان کتاب معروف المقالات ابویعلی محمد بن شداد معروف به زرقان از شاگردان ابوهذیل علاف و از پیروان نظام باشد که در اواسط قرن سوم از دنیا رفته است. ابن ندیم از این کتاب با عنوان «کتاب لطیف» یاد کرده است. کتاب زرقان مورد پذیرش بسیاری از علما قرار گرفت و ملل و نحل نویسان متأخر از وی مطالب گوناگونی نقل کرده اند. (رک: مقالات الإسلامیین، تعلیقات ریتر، ص 643) تاریخ نویسان و رجالیون سال وفات زرقان را 275 یا 278 ذکر کرده اند. بنابر شواهد موجود، وی نزد ابوهذیل و نظام تلمذ کرده است و از نظر طبقه، در طبقه هفتم از طبقات معتزله جای می گیرد و این طبقه، طبقه شاگردان ابوهذیل، نظام، ابوبکر اصم و هشام بن عمرو فوطی است.
بررسی بیشتر این انتساب احتیاج به تطبیق مطالب این کتاب با مطالب منقول از مقالات زرقان در کتب متأخر دارد. گفتنی است که سبک نوشتاری کتاب مسائل الامامة، که در آخر هر بخش خلاصه مطالب گذشته را می آورد، سبکی است که در قرون متقدم متداول نبوده است واحتمال دارد این خلاصه ها در قرون بعدی به آن افزوده شده باشد.
کتاب الأوسط فی المقالات
قطعات و بخشهایی است از کتاب الأوسط فی المقالات که به وسیله ابوالفضائل ابن عسال نصرانی (متوفای قبل از 1260 میلادی/ 681 قمری) در قرن هفتم هجری جمع آوری شده است. این کتاب نیز به ناشی اکبر نسبت داده شده است، ابن عسال در سطر اول این مجموعه می نویسد: «فأختصر علی تعلیقه من کتاب عبدالله الناشیء فی المقالات و هو الکتاب الأوسط کلمات متصدقة.» از برخی شواهد کتاب نیز به دست می آید که الأوسط از ناشی اکبر است. در شماره شصت کتاب آمده است: «قال مصنف هذا الکتاب: قال أهل الحق: الله واحد، حی، قادر، عالم، قدیم، فی الحقیقه و غیرالله فهذا له بالمجاز.» و در مقالات الإسلامیین اشعری نیز عین همین مطلب به ناشی نسبت داده شده است. وی می نویسد: «قال الناشیء: الباری عالم، قادر... فاعل فی الحقیقة و الإنسان عالم، قادر... فاعل فی المجاز و کان یقول ان الباری شیء موجود فی الحقیقة و الإنسان شی موجود فی المجاز و کان یزعم أن الباری غیرالأشیاء و الأشیاء غیره فی الحقیقه.» (ص 184 و 501 تصحیح ریتر)
گزیده های کتاب الأوسط فی المقالات در بردارنده مباحث گوناگونی است. اعتقاد ثنویان، مجوس، یهود و فرقه های گوناگون مسیحیت اولین موضوع این کتاب است. بحث خدا و اوصافش در مذاهب گوناگون اسلامی، فصل بعدی این کتاب را تشکیل می دهد. آرای گوناگون در افعال انسان، مباحث مربوط به معاد، تعریف ایمان، حقیقت انسان و نفس، کون و فساد، ماهیت افلاک و مباحثی در طب از موضوعات متنوع این کتاب است. اما اطلاعات او از فرقه های مسیحی و اطلاعات او از مطالب فلسفی، کلامی، نجوم، روح وطب، آن هم در قرن سوم برای خواننده شگفت آور است. از این رو برخی معتقدند اطلاعاتی در قرون متأخر به آن افزوده شده است.
گفتنی است که سبک نوشتاری کتاب الأوسط فی المقالات با سبک نوشتاری مسائل الإمامة فرق دارد. در مسائل الإمامة نویسنده فقط ناقل است و نمی توان گرایش و مذهب وی را به طور دقیق مشخص کرد، اما در کتاب الأوسط فی المقالات نویسنده به اظهار عقاید خود پرداخته و برخی را تأیید و بعضی را قاطعانه رد کرده است.
به هر حال، همچنان که در عنوان این اثر نیز آمده، مطالب موجود گزیده هایی از کتاب الأوسط است و افتادگی های فراوانی دارد و از همین جهت مطلب بدون هیچ پیش زمینه ای به پایان می رسد.
منـابـع
عبدالله بن محمد ناشی اکبر- مترجم علیرضا ایمانی- ناشر مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1386
ویلفرد مادلونگ- فرقه هاى اسلامى- ترجمه دکتر ابوالقاسم سرّى
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها