دعای بیست وهفتم صحیفه سجادیه و توصیه امام سجاد(ع) به رعایت مصالح جهانی مسلمین
فارسی 4241 نمایش |دعای بیست و هفتم (27) صحیفه سجادیه درباره سربازان و مامورانی که در مرزهای ممالک اسلامی، به انجام ماموریت مشغولند. آنچه در این دعا، مهم است و باید سرمشق قرار گیرد، نظری است که امام سجاد به مصالح کلی جامعه اسلامی افکنده است. در این نظر، اسلام و مسلمانان را یک طرف قرارداده است و دشمنان و مخالفان اسلام را در یک طرف دیگر. به اختلافات مذهبی مسلمین و تشتتهای فرقه ای توجه نکرده است و در برابر مسائل و مصالح جهانی اسلام آنها را نادیده انگاشته است. و چونان رهبری آگاه و دلسوز و مشرف، برای صفوف مسلمین و مرزبان خاکهای اسلام دعا کرده است. و این طرز فکر و دید را در این دعا تعلیم فرموده است. و بدینگونه رسالت و مقام خویش را، به عنوان مززبان حقیقی اسلام، که باید به یاد همه کس و آگاه از همه چیز باشد، خاطرنشان ساخته است.
اینک جملاتی از این دعا: «اللهم! صل علی محمد و آله، و حصن ثغور المسلمین بعزتک، و اید حماتها بقوتک، و اسبغ عطایا هم من جدتک؛ خداوند! بر محمد و آل محمد درود فرست. خداوند! مرزهای مسلمانان را، با عزت خود، استوار و برآورده دژ بدار. خدایا! نگهبان این مرزها را، با نیروی خود، مدد کن. خدایا! حقوق آنان را، از برکت و غنای خود، فراوان ساز.»
«اللهم! صل علی محمد و آله، و کثر عدتهم، و اشحذ اسلحتهم، و احرس حوزتهم، و الف جمعهم، و دبر امرهم؛ خداوند! بر محمد و آل محمد درود فرست. خدای شماره و تعداد مرزبانان اسلام را بیفزای. خدایا! سلاحهای آنان را (برای حراست سرزمینهای قبله و قرآن، قرآن که دعوت به عدالت کلی می کند و بشریت را به عدل و احسان و خیر عمومی برای همه بشر فرا می خواند) تیرساز، حوزه آنان را حراست کن، میان آنان الفت بر قرار فرمای و امور آنان را به خود تدبیر کن.»
«وعرفهم ما یجهلون، وعلمهم ما لا یعلمون، وبصرهم ما لا یبصرون؛ خدایا! آنچه را نسبت به آن جاهلند به آنان بشناسان. آنچه را نمی دانند به آنان بیاموز و درباره آنچه بینایی و شناخت بده (تا به علت دور بودن از مراکز، از فرهنگ و شناخت بی بهره نباشند).»
«وانسهم عند لقائهم العدوذکر دنیاهم الخداعه الغرور، وامح عن قلو بهم خطرات المال الفتون، واجعل الجنه نصب اعینهم؛ خدایا! هنگامی که با دشمن روبرو شوند، دنیای فریبکار فریبنده را در دل آنان بفراموشان. و وسوسه های شورانگیز مال دنیا را از لوح ضمیر آنان بشوی خدایا! در آن لحظات، بهشت را در پیش چشم آنان درآر.»
«اللهم! و ایما مسلم خلف غازیا او مرابطا فی داره، او تعهد خالفیه فی غیبته، او اعانه بطائفه من ماله، او امده بعتاد، او شحذه علی جهاد، او اتبعه فی وجهه دعوه، اورعی له من ورائه حرمه فاجرله مثل اجره، وزنا بوزن، و مثلا بمثل؛ خداوند! هر مسلمانی که در خانه سرباز به جهاد رفته ای یا مرزداری، بر جای مانده است، هر مسلمانی که سرپرستی خاندان او را به عهده گرفته است، هر مسلمانی که کمک هزینه ای به او کرده است، ساز و برگ به او داده است، یا او را بر رفتن به جهاد تخریض نموده است، یا در پی او و راه او پیام و دعوتی نشر داده است، یا در غیاب او، از او به عنوان یک مجاهد دینی یا مرزدار اسلامی، به احترام یاد کرده است، خدایا این کسان را نیز مانند همان مجاهدان و مرزداران پاداش ده، به همان اندازه و به همان گونه.»
در این دعا، همه جا، تعبیر «مسلم» و «مسلمین» و «اهل ثغور» است، یعنی هر کسی که «لااله الا الله» و «محمد رسول الله» بر زبان آرد، بدون در نظر گرفتن مذاهب و فرقه های اسلامی. و این از نظر سیاست اسلامی، تعلیمی بزرگ است، تا مسلمانان شیعه و سنی بدانند که در روزی که مصالح جهانی اسلام مطرح است و دشمن خارجی رویاروی ایستاده است باید به اسلام (به معنای اعم) اندیشید. این مصالح را ائمه طاهرین (ع) همواره رعایت می کرده اند. در این عین پاسداری موضع راستین حق و نشر معارف و مبانی شیعی از مصالح کلی اسلام و مسلمین غفلت نمی ورزیده اند. اکنون شیعه باید این تعلیم را سرمشق خود سازد. هیچ گوینده ای، هیچ نویسنده ای، هیچ واعظی حق ندارد به نام دین و تشیع، مصالح اسلام را نادیده بگیرد، و به نام ولایت و علاقه مندی به امامان، دستورات صریح خود امامان را زیر پای نهد. این موضعگیری های جاهلانه همه از سر جهل است، جهل به موضع مسئول تشیع، جهل به فرهنگ اصیل دین، جهل به روش پیشینیان شیعه، جهل به میراث و شعور میراثی ما، و جهل به مسائل زمان و سیاستهای جهان.
منـابـع
محمدرضا حکیمی- امام در عینیت جامعه- صفحه 34-36
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها