مواضع و سیاستهای دوران امامت امام سجاد علیه السلام
فارسی 3111 نمایش |امام دوره 35 ساله امامت خویش را، به حراست و نگهبانی شش موضع مصروف داشت. موضع نخست آموزشهای امام سجاد (ع) به مردم در قالب دعاست و بقیه مواضع عبارتند از:
موضع دوم، زنده نگاهداشتن خاطرات عاشورا و شهادت بود، و متبلور ساختن حماسه عظیم به صورتهای گوناگون، و در فرصتهای مناسب.
موضع سوم، مراقبت بر جریانها و امور قضایای داخله جامعه اسلامی بود، به ویژه آنچه در میان روشنفکران و عالمان می گذشت، تا جایی که اگر عالمی از علمای امت، دچار ضعف اراده یا ضعف تشخیص می شد و به تقوای موضعی و سیاسی او خلل وارد می آمد، امام او را هشدار می داد و بیدار می کرد و به خود می آورد. همچنین توجه دادن جامعه به زهد و نگرویدن به دنیا، و یاد کردن فنا جباران بی خبران و مسرفان و نابودی و هلاکت آنان، تا تجمل و تمکن قدرتمندان و توانگران چشم مردم را پر نکنند، و تا مردم، با روحیه زهد، در آنان و هرچه دارند به دیده تحقیر بنگرند و خویشتن را نبازند.
موضع چهارم، توجه به مسیر آینده فرهنگ اسلام و حراست موضع حق بود، از طرق انقال فرهنگ حق، و پرورش فرزندی که پس از او (به امر خدا) امام خواهد بود: امام محمد باقر (ع).
موضع پنجم، توجه به تربیت فرزند دیگر خویش، زیدبن علی بن الحسین بود، به عنوان پرچمدار انقلاب خونینی دیگر، که زیر نظر امام خود بیاشوبد، تا تبلور عاشورا کاستن نگیرد، و به آن رود خونین که در پهنه تاریخ جاری گشت. زمان به زمان، مدد رسد پیداست که قیامی از نوع قیام عاشورا، در زمان خود امام چهارم، یعنی با فاصله ای در حدود 5 تا 30 سال، از هیچ جهت مناسب نبود. از این رو امام چهارم، در آن فاصله نزدیک به تکرار آن آزمون دست نزد، لیکن فرزندی در دامان او تربیت یافت، که 60 سال پس از واقعه عاشورا، دوباره قیامی خونین را به سامان آورد.
شیخ مفید در کتاب منتهی الامال فرموده است: «زیدبن علی بن الحسین (ع) پس از حضرت امام محمد باقر (ع)، از دیگر برادران خود بهتر و از همگی افضل بود، و عابد و پرهیزگار و فقیه و سخی و شجاع بود. او با شمشیر خروج کرد، و امر به معروف و نهی از منکر کرد، و طلب خون حسین نمود. او را «حلیف القرآن» می گفتند، یعنی هم پیمان «قرآن» کسی که پیوسته مشغول قرائت قرآن مجید است.
از ائمه طاهرین، روایات چندی در فضیلت زید و اهمیت قیام اسلامی و اصلاحی او رسیده است، از جمله این روایت از حضرت امام جععر صادق (ع): «همانا زید نیکو عمویی بود. او از برای دنیا و آخرت ما نافع بود. به خدا سوگند، او شهید از دنیا رفت، مانند شهدایی که در خدمت حضرت رسول و علی و حسن و حسین (ع) شهید گشتند.»
از پیامبر اکرم (ص) نیز روایت شده است که به حسین می فرمود: «از صلب تو مردی درآید که او را «زید» نامند او و یاران او، در روز قیامت، از فراز سر و گردن مردم بگذرند و بی حساب وارد بهشت شوند.»
قابل دقت بسیار است که امام محمد باقر (ع) که خود مرزبان بزرگ موضع فکری و فرهنگی بود در آن روزگار، به اهمیت موضع عملی زید توجه تام داشت. از جمله روایت کرده اند که امام باقر می فرمود: «اللهم اشدد ازری بزید؛ خداوند! پشت مرا به زید محکم کن.» نیز هنگامی زید بر او وارد شد، چون امام، زید را دید این آیه را تلاوت کرد: «یاایها الذین امنوا کونوا اقوامین بالقسط، و شهداء لله؛ ای مومنان! برپا دارندگان عدالت باشید و گواهان، خدای را.» (مائده/ 8) آنگاه فرمود: «انت و الله یا زید من اهل ذلک؛ ای زید! به خدا سوگند، تو نمونه عمل به این آیه ای» واقعه شهادت زید، که در برابر هشام بن عبدالملک اموی خروج کرد، و به شهادت رسید (سال 120 یا 122) و بدان او را که سالها بر دار کردند و سپس سوزانیدند، در تاریخ معروف است.
موضع ششم «بزرگداری هنر پیام گستر»: ائمه طاهرین به خوبی توجه داشته اند که از شعر «عالی» و حامل پیام و رسالت طرفداری کنند، و شاعران متعهد و متدینی را که پیام گستران شناختهای درست، حرکتهای بزرگ، و موضهای والا بوده اند، همواره بزرگ دارند، به جامعه معرفی کنند، و مورد نظر قرار دهند. دیگر بزرگان تشیع نیز به پیروی از روش امامان همینگونه عمل می کرده اند، و در غنای فرهنگ تعلیماتی و تبلیغاتی مرام حق، از شعر نفوذگر سازنده بهره می گرفته اند.
سخن حضرت امام سجاد (ع) که در کتاب الغدیر آمده است به شاعر پیام گستر بزرگ شیعی، کمیت بن زید اسدی معروف است: «ثوابک نعجز عنه، ولکن ما عجز نا عنه، فان الله لا یعجر عن مکافاتک؛ ما از پاداش دادن به تو ناتوانیم، لیکن خداوند از اینکه به تو پاداشهای درخور بدهد ناتوان نیست.»
این سخن را امام می گفت، به اینکه به او صله و پاداش نیز عطا می کرد. همچنین عبدالله بن حسین بن علی (ع) و بانوی بزرگوار فاطمه دختر امام حسین (ع) و عبدالله بن جعفر بن ابیطالب، همه، موقعیت این شاعر متعهد مخلص را که همواره صله های آنان رد می کرد و می گفت: «من برای دنیا و مال و منال دنیا نیست که شما را می ستایم و از حق دفاع می کنم.» گرامی می داشتند. اینها مواضع امام سجاد (ع) بود در طول دوران امامتشان که هر کدام درسی بزرگ است برای زنده نگه داشتن اسلام.
منـابـع
محمدرضا حکیمی- امام در عینیت جامعه- صفحه 38- 42
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها