زندگینامه شیخ محمدجواد بلاغی در طبقات اعلام الشیعه
فارسی 7319 نمایش |شیخ آقا بزرگ تهرانی، گزارش زندگی «بلاغی» را در کتاب «طبقات اعلام الشیعه» آورده است. در اینجا ترجمه گفتار ایشان را (با اندکی تلخیص) می آوریم:
شیخ محمد جواد بلاغی نجفی ربعی از قبیله ی مشهور «ربیعه»، از مشاهیر عالمان شیعه، در عصر خویش، علامه ی جلیل، مجاهد بزرگ، و مؤلف آگاه و پرکار.
خاندان بلاغی (آل بلاغی)، از قدیمیترین خاندانهای نجفند و دارای ریشه ی علمی و فرهنگی و ادبی. تنی چند از مردان علم و دین از این خاندان برخاسته اند. ما هر یک از آنان را در سراسر این کتاب در جای خود، ذکر کرده ایم...
اکنون بلاغی، از افراد سرشناس این خاندان است و در علم و عمل از افتخارات این روزگار او (چنانکه خود به من گفت) در سال 1282(هـ ق) در نجف زاده شد. و در آنجا ببالید و دانشهای مقدماتی را نزد استادان فاضل نجف آموخت. در سال 1306 به کاظمین رفت. در سال 1312به نجف بازگشت و نز این استادان درس خواند:
شیخ محمد طه نجف/ -م: 1323 هـ ق
حاج آقا رضا همدانی/ -م: 1322هـق
آخوند ملا محمدکاظم خراسانی/ -م: 1329 هـ ق
سید محمد هندی.
سپس به سال 1326 (هـ.ق) به سامرا مهاجرت کرد و با ما به درس استاد، میرزا محمدتقی شیرازی، بیامد. این درس را ده سال ادامه داد. او چند تا از کتابهای خود را در سامرا نوشت. سپس به کاظمین بازگشت و دوسال در آنجا ماند. در این دو سال همواره با دیگر عالمان دینی در دعوت جامعه به انقلاب و شورش همکاری می کرد و مردم عراق را وادار به استقلال طلبی می نمود. از آن پس به نجف آمد، و به نوشتن کتاب و تألیف ادامه داد.
بلاغی یکی از آن مردان یگانه و نادر روزگار است که همه ی زندگیشان را و سراسر دقایق و لحظه های عمرشان را وقف خدمت به دین و حقیقت کردند.
بلاغی در برابر تبلیغات مسیحیت بایستاد، و رویاروی سیل بنیانکن غرب برپا خاست. او عظمت اسلام و برتری این آیین را بر همه ی شریعتها و دینها نشان داد. او به جایی رسید که [به علت تحقیقات وسیع درباره ی مسیحیت و شناخت درست آن] در میان عالمان و فاضلان بی غرض مسیحی نیز موقعیتی عظیم و رشک زا به دست آورد.
او در خلوص نیت و اخلاص در عمل به مقامی بلند دست یافته بود، تا آنجا که راضی نمی شد اسمش را به هنگام چاپ روی کتاب ها بنویسند. می گفت: «من جز دفاع از حق قصدی نداشته ام، پس فرق نمی کند که کتاب به نام من یا نام غیر من منتشر شود.» و با اینهمه مانند شعله های زیبای آتشی که چوپانان، در شبهای تاریک بیابان بر سر کوهها می افروزند و از هر سوی نمایان است، شناخته شد و انگشت نما گشت. و شهرت او تا دورترین آبادیها برفت. این مقام علمی و شهرت عالمی، به خاطر حلهای علمی بود که درباره ی بسیاری از مشکلات و مسائل علمی دین ارائه کرد، تا جایی که مراکز علمی اروپایی نیز به این حل و تحلیلهای علمی به چشم احترام نگریستند، و برخی از محققان آن دیار با او مکاتبه می کردند و مشکلات خویش را در سؤالات یاد شده از او می پرسیدند. برخی از تألیفات بلاغی به خاطر مطالب مهم آنها به زبان انگلیسی ترجمه شده است.
شیخ محمد جواد بلاغی مردی بود بسیار فروتن و متواضع. چیزهای مورد نیاز خود را خود تهیه میکرد [بارش را بر دوش دیگری نمی گذاشت و هیچ تفرعن و تبختری نداشت که دیگران بیایند و کارهای او را انجام دهند] و خود به بازار می رفت و لوازم روزانه ی خود را می خرید. در مسجدی نزدیک خانه ی خود در نجف نماز جماعت می خواند. افاضل و زبدگان و نیکان مردم، برای خواندن نماز با او و اقتدای به او، در آن مسجد حاضر می شدند، وی شب دوشنبه 22 ماه شعبان سال 1352 (هـ.ق) از این جهان دیده ببست. نجف در مرگ او زیر و رو شد، و از جنازه ی او تشییعی آنچنانکه باید، کرد. پیکر او را در حجره ی جنوبی سوم، از طرف غربی صحن مبارک علی به خاک سپردند... دین اسلام، از مرگ چنین عالمی درد آگین گشت و با رفتن او دیوار دین بشکست.
افسوس که جای اینگونه عالمان عامل بیشتر خالی می ماند. با اینکه باید گفت کسی که آثاری چون بلاغی از خود بر جای نهد، نمرده است و نمی میرد، آثاری که نسلها و نسلها به برکت آنها هدایت می شوند و قهرمانان علم و تحقیق به آنها استناد می کنند. بلاغی در تألیفات خود فرهنگی پخته و ارزنده برای خواهنگان علم و حقیقت برجای هشت...
بلاغی زبان عبری را خوب می دانست، همینگونه زبان فارسی و انگلیسی را. و به جز مقام بالایی که در علوم دینی و الهی و فقه و دین شناسی داشت، ادیبی بزرگ و شاعری نوآور بود. شعری بلند و روان و استوار می گفت...
خلاصه، بلاغی نمونه ای از عالمان گذشته اسلام بود، که در این روزگار مانند اویی اندکیاب است. رحمت بی کران خداوند بر او باد.
مؤلف «ریحانه الادب» نیز، پس از ذکر نام و نسب و پدران او، چنین می گوید: «فقیه اصولی، حکیم متکلم، عالم جامع، محدث بارع، رکن رکین علمای امامیه، و حصت حصین حوزه ی اسلامیه، و مروج علوم قرآنیه، و کاشف حقایق دینیه، و حافظ نوامیس شرعیه، و از مفاخر شیعه، و از شاگردان میرزا محمدتقی شیرازی و حاج آقارضا همدانی و آخوند خراسانی و شیخ محمدطه نجف بوده، و کتابهایی که در موضوعات مختلفه با اصول طریفه، که در همه ی آنها مبتکر می باشد تألیف داده، هر یکی در رشته ی خود بینظیر و مایه ی افتخار شرقیین و انکسار غربیین بوده و محض برای تقدیر زحمات علمی و مدافعات قلمی آن یگانه حامی دین مقدس اسلامی، بعضی از آنها را ثبت اوراق می نماید.»
و خیرالدین زرکلی، در «الاعلام» چنین: «البلاغی، محمد جوادبن حسن بن طالب بن عباس البلاغی النجفی الربعی.»
محقق شیعی. از عالمان نجف از خاندان بلاغی، که خاندانی است بزرگ در نجف. او را تصنیفاتی است، از جمله: «الهادی الی دین المصطفی» و «انوار الهدی» و «نصایح الهدی» و «التوحید و تثلیت» و «آلاء الرحمان فی تفسیر القرآن». بلاغی فارسی و انگلیسی را خوب می دانست، و در نهضت استقلال طلب عراق (در برابر انگلیسی ها) به سال 1920 م (1338 هـ.ق) شرکت داشت.
منـابـع
محمدرضا حکیمی- بیدارگران اقالیم قبله- صفحه 180-183
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها