حس و عقل نظری از دیدگاه مولونا در قلمرو معرفت

فارسی 2319 نمایش |

نتیجه فعالیت های حس و عقل نظری در قلمرو معرفت، از زاویه دید مولانا به هشت قسم تقسیم بندی می شود که عبارتند از:
یکم- کاوش های حسی و عقل نظری نفوذی بر ورای آثار و قانون علیت روبنایی ندارد، بنابراین معرفت حاصل از آن کاوش ها، همان دانش ها و معرفت های محدود به روبناهای عالم هستی خواهد بود.
دوم- حس آدمی رویاروی خود، جز رنگ ها و اشکال و کمیت های متنوع نمی بیند و بدین جهت بعد وحدت جویی آدمی را اشباع نمی کند.
زان سوی حس عالم توحید دان *** گر یکی خواهی بدان جانب بران
سوم- این حس و ادراکات ما در برابر دریای عالم فوق طبیعت چون قطره هایی ناچیزند که قابل مقایسه با یکدیگر نبوده و از عهده دریافت آن دریا برنمی آیند.
چهارم- تعقل جزئی و معمولی یک روشنایی های زودگذر را در اختیار انسان می گذارد و ما با آن این روشنایی های زودگذر نمی توانیم با واقعیات اساسی جهان ارتباط معرفتی برقرار کنیم.
پنجم- فعالیت عقلانی جزئی تنها می تواند حس کنجکاوی و اشتیاق ما را به آن چه که در اصول اساسی عالم هستی می گذرد، همچنین به شناخت مبانی آن اصول، بیدار کند، ولی ما را با آن ها آشنا نمی سازد.
ششم- فعالیت عقلانی جزئی می تواند طبیب بیماری های نادانی ما را به نشان دهد، ولی دوای این بیماری ها در اختیار خود عقل نیست. این شبیه همان مطلب است که از کانت مشهور شده است: «عقل می تواند گرد و خاک برپا کند، یا آن را نشان بدهد، ولی نمی تواند به آن گرد و خاک آب بپاشد.»
هفتم- تناقض گویی مکتب های جهان بینی با این همه آن ها استناد به عقل می کنند، از یک طرف، و تکیه فعالیت های عقلانی بر حواس جزئی بین از طرف دیگر، دو عامل قوی برای شکستن استبداد عقل جزئی است.
هشتم – عقل نمی تواند به ورای خطوط و اشکال طبیعت نفوذ کند.
مولانا معرفت های کلی را محصول حس برین و به قول کانت فهم برین و عقول عالی که گاهی از آن ها به عقل کل و عقل کلی تعبیر می نماید، می داند. در سراسر مثنوی و دیوان شمس می توان با این مطلب روبرو گشت. هر دو نوع معرفت (جزئی و کلی) از دیدگاه مولانا برای انسان دارای اهمیت است. معرفت جزئی که امروزه از رشته های بسیار متنوع علوم به دست می آید، به عنوان علم مورد تأیید و تأکید مولانا است:
خــاتم مـلک سـلیمان است عـلم *** جمله عالم صورت و جان است علم
انسان در آغاز ابدیت مسئول فعالیت های حواس خود خواهد بود که چرا به واقعیت هایی که از راه حواس قابل دریافت بودند اعتنا نکردی؟
گــوهــر دیــده کــجـا فــرسـوده ای *** پــنج حس را در کــجا پــالوده ای؟
گوش و چشم و هوش و گوهرهای عرش *** خرج کردی چه خریدی تو ز فرش؟
با نظر به مجموع تحریکاتی که مولانا درباره جهان بینی از هر دو راه علمی و شهودی (به وسیله عوامل فهم برین) می نماید، به خوبی ثابت می شود که وی گسترش دامنه علوم تحقیقی و روش های گوناگون وصول به جهان عینی را یک ضرورت حیاتی می داند، بدون این که انسان و فعالیت های همه ابعاد و استعدادهای درک او در شناخت جهان بینی عینی منحصر نماید.

منـابـع

محمدتقی جعفری- مولوی و جهان بینی ها- صفحه 36-37

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها