تفسیر آیه 49 سوره نجم درباره ستاره پرستی
فارسی 6103 نمایش | در آیه 49 سوره مبارکه نجم چنین می خوانیم:
«و أنه هو رب الشعری»؛ «و به درستی که اوست پروردگار شعری». «شعری» ستاره ای است در آسمان که ستاره ای روشن است و طایفه خزاعه آن را پرستش می کردند. مفسرین در علت پرستش این ستاره گویند: «چون سایر ستارگان حرکت شان به جهت عرض است، ولی این ستاره به جهت طول حرکت می کند، از این جهت آن را عبادت می کنند که برخلاف افلاک است. و در آیه شریفه - که فقط نام این ستاره را ذکر فرموده- اشاره نموده به بطلان کار خزاعه و دیگران که این ستاره و سایر ستارگان را پرستش می کنند. «و أنه هو رب الشعری» چرا پروردگار او را پرستش نمی کنید؟ شعری یک مخلوق بی شعوری از افلاک است، هر چه که مخلوق باشد قابل پرستش نیست، او هم مثل تو محتاج است، با تو در جهت خلقی و احتیاج، فرقی نمی کند، چرا پروردگار شعری و خودت و سایر مخلوقین را پرستش نمی کنی که احتیاج به کسی ندارد بلکه همه به او محتاجند.
ابوکبشه؛ نخستین پرستش کننده شعری
در تفسیر منهج الصادقین و ابوالفتوح رازی و دیگران ذکر کرده اند که: «اولین کسی که شعری را پرستش کرد ابوکبشه از اشراف خزاعه بود که برخلاف قوم خود بتها را می پرستیدند، رفتار کرد. به همین جهت بود که مشرکین، پیغمبر اکرم (ص) را هم کبشه می گفتند؛ چون با دین ایشان (بت پرستی) مخالفت می فرمود» و باز در منهج است که: «آن ستاره ای که حضرت ابراهیم (ع) در وقت بیرون آمدن از غار مشاهده کرد، همین ستاره بود که در روشنایی مانند زهره می درخشد.» پس خلاصه، معنی آیه این شد که: «به درستی که اوست جل و علا خالق ستاره شعری، پس او سزاوارتر به پرستش است تا این مخلوق محتاج.»
منـابـع
آیت الله عبدالحسین دستغیب- معراج- صفحه 292-294
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها