علی (ع) و ابلاغ سوره برائت به کفار
فارسی 5025 نمایش |در میان سوره های قرآن کریم یک سوره داریم که اول آن فاقد بسم الله الرحمن الرحیم است و آن، سوره برائت، توبه است. قرآن را که می گویند 114 سوره است به اعتبار این است که سوره برائت را هم سوره مستقل و جدا از سوره انفال شمرده اند. راجع به این که چرا این سوره "بسم الله" ندارد دو وجه وجود دارد: یک جهت این است که اساسا سوره "برائت" یا سوره "توبه" یک سوره مستقل نیست، تتمه سوره انفال است. اتفاقا آیاتش هم از سنخ مطالب آیات "انفال" است. ممکن است بگویید اثر این امر چیست که ما بگوئیم این دو تا یک سوره است یا دو سوره. البته اثرش در دو حالت مذکور فرق می کند. به عقیده ما شیعیان، در نماز، بعد از حمد یک سوره کامل را باید خواند. اگر بگوئیم "انفال" و "برائت" یک سوره است پس چنانچه کسی "انفال" را شروع بکند باید برائت را هم بخواند، و اگر بگوئیم "انفال" و "برائت" دو سوره است، یکی از این دو را که بخواند کافی است و بلکه دیگری را نمی تواند بخواند، چون قرآن بین سورتین است و قرآن بین سورتین اشکال دارد. اما جهت دیگر این است که سوره برائت یک سوره مستقل است. اگر بگوئیم سوره مستقل چرا "بسم الله" ندارد، می گویند علتش این است که این سوره، سوره غضب است، سوره اعلام جنگ و اعلام خطر به کفار است. این سوره در سال نهم هجری نازل شده است و با کافرین اتمام حجت می کند که باید سریعا ایمان بیاورند.
ابلاغ سوره برائت
مسلمانان در سال هشتم هجرت در فرهنگ اسلامی مکه را فتح کردند. البته قبلا فتوحاتی نصیب مسلمین شده بود، ولی مکه که فتح شد دیگر اسلام قدرت خودش را در جزیرة العرب تثبیت کرد. «اذا جاء نصرالله و الفتح و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا فسبح بحمد ربک و استغفره انه کان توابا»؛ «آنگاه که یاری خدا و پیروزی فرا رسید و دیدی که مردم گروه گروه در دین خدا داخل می شوند، پس به ستایش پروردگارت تسبیح گوی و آمرزش خواه که او قطعا توبه پذیر است». (نصر). بعد از فتح مکه، کفار قریش، هم پیمان با مسلمین بودند، یک پیمانکی با مسلمین داشتند گو اینکه آن را نقض کرده بودند. ولی هنوز قریش در حال شرک و بت پرستی بسر می بردند. مسلمین هم در حال خداپرستی، اما به همدیگر همزیستی داشتند.
ایام و آثار حج پیش آمد. مسلمین برای انجام حج از مکه خارج شدند، قریش هم خارج شد، با تفاوتی که میان حج قریش و حج مسلمین بود. حج یک سنت ابراهیمی است ولی قریش بدعتهایی در آن به وجود آورده بودند که اسلام آمد آنها را نسخ کرد. از جمله اینکه وقتی به می رفتند دون شأن می دانستند، تا حدود منا و مشعر می رفتند و از همان جا برمی گشتند. یک سال به همین ترتیب حج صورت گرفت یعنی مشرکین حج کردند، مسلمین هم حج کردند، مسلمین یک امیرالحاج داشتند، آنها هم یک امیرالحاج.
در سال نهم هم ابتدا گمان می رفت همین جور خواهد بود یعنی مسلمین برای خودشان هستند و کفار برای خودشان. در همین اوقات بود که گروه زیادی از قریش پیمان خود را شکسته بودند و به همین دلیل اسلام دیگر هم پیمانی با آنها را قبول نمی کرد. در اینجا بود که سوره برائت نازل شد. اینجاست داستان معروفی که باز جزء مفاخر امیرالمؤمنین است. فی الجمله اختلافی میان شیعه و سنی هست که سنی ها یک جور نقل می کنند، شیعه ها جور دیگر، ولی بسیاری از سنیها مثل شیعه ها نقل کرده اند. قضیه از این قرار است: ابوبکر مأمور شد که امیرالحاج مسلمین باشد. حرکت کرد با مسلمین و رفت. وحی نازل شد بر پیغمبر اکرم (این را اهل تسنن هم قبول دارند) که از این سال به بعد دیگر مشرکین حق ندارند در امر حج شرکت کنند بلکه شما با آنها هیچ پیمانی ندارید و در حال جنگ [هستید] و چهار ماه هم به آنها مهلت بدهید. در آن چهار ماه آزادند هر جا می خواهند بروند. و در این مدت تصمیم خودشان را بگیرند.
این اعلام غضبناک را کی باید اعلام بکند؟ وحی شد که تو خودت شخصا باید اعلام بکنی یا کسی از تو. پیغمبر اکرم چون خودشان نمی خواستند بروند اعلام کنند، دادند به علی (ع). علی (ع) آمد و در بین راه به مسلمین رسید، در حالی که آن شتر معروف پیغمبر را سوار بود. ابوبکر در خیمه ای بود. ناگهان صدای شتر پیغمبر را شنید. مضطرب شد که شتر پیغمبر اینجا چه می کند؟! دید علی (ع) آمده است. ناراحت شد. گفت حتما خبر وحشتناکی است برای من. در اینجا حدود نیمی از اهل تسنن می گویند: ابوبکر از علی (ع) پرسید آیا من حج را ادامه بدهم و تو فقط مأمور ابلاغ سوره برائت هستی یا من باید برگردم؟ و علی (ع) فرمود: تو کار حجت را ادامه بده، سوره برائت را من باید اعلام بکنم به حکم این که یا باید پیغمبر اعلام بکند یا کسی که از او است. عده ای دیگر از اهل تسنن مثل همه شیعیان می گویند: نه، ابوبکر به دستور پیغمبر برگشت و اساسا آن سال حج نکرد، علی (ع)، هم امارت حجاج را بر عهده داشت و هم سوره برائت را بر مردم خواند.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 3- صفحه 202- 199
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها