مواعظ، عمده ترین بخش نهج البلاغه
فارسی 4011 نمایش | بزرگترین بخش نهج البلاغه، بخش مواعظ است تقریبا نیمی از نهج البلاغه را این بخش تشکیل می دهد و بیشترین شهرت نهج البلاغه مدیون موعظه ها و پندها و اندرزها و حکمتهای عملی آن است. بگذریم از مواعظ قرآن کریم و یک سلسله مواعظی که از رسول اکرم ولو مختصر باقی مانده است و به منزله ریشه و سر رشته نهج البلاغه به شمار می رود. مواعظ نهج البلاغه در عربی و فارسی بی نظیر است.
بیش از هزار سال است که این مواعظ نقش موثر و خارق العاده خود را ایفا کرده و می کند، هنوز در این کلمات جاندار، آن نفوذ و تاثیر هست که دلها را به تپش اندازد و به احساسات رقت بخشد و اشکها را جاری سازد و تا بوئی از انسانیت باقی باشد این کلمات اثر خود را خواهد بخشید. از مجموع 239 قطعه ای که سید رضی تحت عنوان خطب جمع کرده است (هر چند همه آنها خطبه نیست) 86 خطبه موعظه است و یا لااقل مشتمل بر یک سلسله مواعظ است و البته بعضی از آنها مفصل و طولانی است نظیر خطبه 174 که با جمله «انتفعوا ببیان الله» آغاز می شود و خطبه القاصعه که طولانی ترین خطب نهج البلاغه است و خطبه 191 (خطبه المتقین).
از مجموع 79 قطعه ای که تحت عنوان کتب (نامه ها) گرد آورده است (هر چند همه آنها نامه نیست) 25 نامه تماما موعظه است و یا متضمن جمله هائی در نصیحت و اندرز و موعظه و برخی از آنها مفصل و طولانی است مانند نامه 31 که اندرزنامه آنحضرت است به فرزند عزیزش امام حسن مجتبی (ع) و پس از فرمان معروف آن حضرت به مالک اشتر طولانی ترین نامه ها است و دیگر نامه 45 که همان نامه معروف آن حضرت است به عثمان بن حنیف والی بصره از طرف حکومت امام.
عناصر موعظه ای نهج البلاغه مختلف و متنوع است. تقوا، توکل، صبر، زهد، پرهیز از دنیاپرستی، از تنعم و تجمل، پرهیز از هوای نفس، پرهیز از طول امل، پرهیز از عصبیت، پرهیز از ظلم و تبعیض، ترغیب به احسان و محبت و دستگیری از مظلومان و حمایت ضعفا، ترغیب به استقامت و قوت و شجاعت، ترغیب به وحدت و اتفاق و ترک اختلاف، دعوت به عبرت از تاریخ، دعوت به تفکر و تذکر و محاسبه و مراقبه، یادآوری گذشت سریع عمر، یادآوری مرگ و شدائد سکرات و عوالم بعد از مرگ، یادآوری اهوال قیامت از جمله عناصری است که در مواعظ نهج البلاغه بدانها توجه شده است.
برای اینکه نهج البلاغه را از این نظر بشناسیم، به عبارت دیگر برای اینکه امام علی (ع) را در کرسی وعظ و اندرز بشناسیم، و برای اینکه با مکتب موعظه ای آن حضرت آشنا گردیم و عملا از آن منبع سرشار بهره مند شویم، کافی نیست که صرفا عناصر و موضوعاتی که علی (ع) در سخنان خود طرح کرده شماره کنیم، کافی نیست که مثلا بگوئیم علی درباره تقوا، توکل و زهد سخن گفته است، بلکه باید ببینیم مفهوم خاص آن حضرت از این معانی چه بوده و فلسفه خاص تربیتی او در مورد تهذیب انسانها و شوق آنها به پاکی و طهارت و آزادی معنوی و نجات از اسارت چه بوده است؟ این کلمات، کلمات رائجی است که در زبان عموم خاصه آنان که چهره اندرزگو به خود می گیرند جاری است، اما منظور همه افراد از این کلمات یکسان نیست، گاهی مفهومهای افراد از این کلمات در جهتهای متضاد است و طبعا نتیجه گیریهای متضاد از آنها می شود.
منـابـع
مرتضی مطهری- سیری در نهج البلاغه- صفحه 200-189
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها