دلایل ضرورت وجود امامت در جامعه و ویژگی خاص امام
فارسی 5318 نمایش |مراد از امامت، پیشوایی دین و دنیای مردم است و شخص پیشوا، امام نامیده می شود. شیعه معتقد است که پس از درگذشت پیامبر، (باید) از جانب خدای متعال، امامی برای مردم تعیین شود که حافظ و نگهبان معارف و احکام دین باشد و مردم را به راه حق هدایت کند.
دلیل امامت
مقتضای عنایت و توجهی که پروردگار جهان به سلسله آفرینش دارد، این است که هر آفریده ای از آفریده های خود را به سوی هدف معین (که رسیدن به درجه کمال باشد) هدایت نماید. مثلا درخت میوه به سوی رشد و نمو و شکوفه کردن و میوه دادن رهبری می شود و مسیر زندگی آن، غیر از مسیر یک پرنده است، و همچنین یک پرنده نیز راه ویژه خود را می پیماید و هدف مخصوص خود را تعقیب می کند، نه راه و هدف یک درخت را، و به همین ترتیب، هر آفریده ای جز رسیدن به سر منزل مخصوص خودش و پیمودن راه مناسب آن، به چیز دیگر راهنمایی نمی شود و معلوم است که انسان نیز یکی از آفریده های خدا و مشمول همین قانون کلی هدایت می باشد.
و روشن شد که سعادت زندگی انسان، چون از راه اختیار و اراده به دست می آید، هدایت الهی مخصوص به وی از راه دعوت و تبلیغ و فرستادن دین و آیین به وسیله پیامبران باید انجام گیرد، تا انسان را حجتی بر خدای متعال نباشد، چنان که آیه شریفه: «رسلا مبشرین و منذرین لئلا یکون للناس علی الله حجة بعد الرسل و کان الله عزیزا حکیما؛ پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا بعد از پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند و خداوند شکست ناپذیر حکیم است» (نساء/ 165)، دلالت می کند. همان دلیلی که فرستادن پیامبران و برقرار ساختن دعوت دینی را ایجاب می کرد، عینا اقتضا می کند که پس از درگذشتن پیامبر -که با عصمت خود، نگهبان دین و رهبر مردم بود- باید خدای متعال کسی را که در اوصاف کمالی (به غیر از وحی و نبوت) مانند او باشد، به جای وی بگمارد که معارف و شرایع دین را دست نخورده نگهبانی کند و مردم را رهبری نماید و گرنه برنامه هدایت عمومی به هم می خورد و حجت مردم بر خدا تمام می شود.
از امام نمی توان بی نیاز بود
چنان که عقل به واسطه خطا و لغزشی که دارد، نمی تواند مردم را از پیامبران خدا بی نیاز نماید، همچنین وجود علمای دین در میان امت و تبلیغات دینی آنان، مردم را از امام مستغنی نمی کند، زیرا چنان که روشن شد، بحث در این نیست که مردم از دین پیروی می کنند یا نمی کنند، بلکه سخن در این است که دین خدا باید دست نخورده و بی این که تغییر و تبدیل پذیرد یا از میان برود، به مردم برسد. معلوم است (که) علمای امت، هر چه صالح و باتقوا هم باشند، از خطا و معصیت مصون و معصوم نیستند و تباه شدن یا تغییر یافتن برخی از معارف و قوانین دینی از ناحیه آنان -اگر چه غیرعمدی باشد- محل نیست. بهترین شاهد این مطلب، وجود مذاهب گوناگون و اختلافاتی است که در اسلام به وجود آمده است. پس در هر حال، وجود امامی لازم است که معارف و قوانین حقیقی دین خدا پیش او محفوظ بماند و هر وقت، مردم استعداد پیدا کردند، بتوانند از راهنمایی وی استفاده نمایند.
عصمت امام
از بیان گذشته روشن می شود که امام نیز مانند پیامبر، باید از خطا و معصیت مصون باشد، زیرا در غیر این صورت، دعوت دینی ناقص می ماند و هدایت الهی، اثر خود را از دست می دهد.
فضایل اخلاقی امام
امام باید دارای فضایل اخلاقی، مانند شجاعت و شهامت و عفت و سخاوت و عدالت، باشد، زیرا کسی که از معصیت مصون است، به همه قوانین دینی عامل خواهد بود و اخلاق پسندیده، از لوازم دین است. و باید در فضایل اخلاقی نسبت به همه مردم برتری داشته باشد، زیرا معنی ندارد کسی به بالاتر و برتر از خود پیشوایی نماید و البته عدل الهی منافی آن است.
علم امام
چون امام، حامل دین و پیشوای جهانیان است، لازم است به همه مسایلی که در دنیا و آخرت مورد نیاز مردم و سعادت انسان وابسته به آن است، علم داشته باشد، زیرا پیشوایی جاهل عقلا جایز نیست و از نظر هدایت عمومی الهی، معنی ندارد.
ائمه هدی (ع)
ائمه هدی که پس از پیغمبر اکرم (ص) جانشینان آن حضرت و پیشوایان دین و دنیای مردمند، دوازده تن می باشند. درین باره شیعه و سنی، روایات بسیاری از پیغمبر نقل کرده اند و نیز هر یک از این امامان را امام پیش از او تعیین فرموده است.
نام های امامان
1- امام علی (ع)
2- امام حسن (ع)
3- امام حسین (ع)
4- امام سجاد (ع)
5- امام باقر (ع)
6- امام صادق (ع)
7- امام کاظم (ع)
8- امام رضا (ع)
9- امام جواد (ع)
10- امام هادی (ع)
11- امام حسن عسکری (ع)
12- امام مهدی (عج)
منـابـع
سید محمدحسین طباطبائی- اصول عقاید و دستورات دینی- ج 1-4 صفحه 199-202
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها