بررسی گناه کبیره یاری نکردن ستمدیدگان

فارسی 2242 نمایش |

از گناهانی که به کبیره بودنش تصریح شده، یاری نکرن مظلومین و جلوگیری نکردن از ستم به ایشان است، چنانچه در روایت اعمش از حضرت صادق علیه السلام ضمن شماره کبائر می فرماید "و ترک معونه المظلومین" یعنی از جمله گناهان کبیره، یاری نکردن ستمدیدگان است. در حقیقت یاری کردن مظلوم، نهی از منکر عملی است. پس کسی که ستمدیده را یاری نکند، یکی از بزرگترین واجب الهی را ترک کرده است.
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام می فرماید: «کسی که یکی از برادران دینیش به او پناهنده شود، در پاره ای از حالاتش ( مانند پناهنده شدن برای دفع ستمگری از او) پس او را پناه ندهد و با توانائی از او یاری نکند، پس یاری خدا را از خودش  بریده است»، یعنی خدای تعالی که ولی هر مومنی است، به ترک کننده یاری مومن، خدا ولیش نیست و کارش را به خودش واگذار می فرماید.
حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «هیچ مومنی نیست که کمک به مومن را ترک کند، در حالی که می تواند، مگر آنکه خدای تعالی او را در دنیا و آخرت ذلیل می فرماید».  حضرت باقر علیه السلام می فرماید: «نباید یکی از شما در محلی که سلطان ظالمی، مظلومی را می زند، یا بنا حق می کشد، یا ستمی به او می کند، حاضر شود در حالی که او را ( آن شخص حاضر) یاری نمی کند، ز یرا یاری کردن مومن بر مومن حق واجبی است از واجبات الهی در صورتی  که حاضر باشد و هرگاه حاضر نباشد چنین تکلیفی متوجه او نیست»

عمرو بن قیس می گوید: با پسر عمویم در قصر بنی مقاتل، بر حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام وارد شدیم. بر آن حضرت سلام کردیم، به ما فرمود ( پس از گفتگوی مختصری) آمده ایدکه یاری من کنید؟ من گفتم: مردی عیال وارم و نزد من اموال مردم است و نمی دانم عاقبت کار چه می شود و دوست ندارم امانت کسی را ضایع کنم و پسر عمویم هم مثل همین را در پاسخ امام علیه السلام گفت. پس حضرت فرمود: «اینک که یاری من نمی کنید پس، از این بیابان دور شوید که مبادا ناله مرا بشنوید و مرا نبینید، جز این نیست هر کس ناله بی کسی ما را بشنود یا ما را ببیند و یاریمان نکند حق است بر خدا که او را به روی در آتش اندازد.»

حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «عالمی از یهود را در قبرش تازیانه عذاب زدند که قبرش را از آتش پر کرد، برای آنکه روزی بدون وضو نماز خوانده بود و بر ستمدیده ای  گذشته و او را یاری  نکرده بود».
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «باید مومن را چه ظالم و چه مظلوم یاری  کرد پس اگر  ظالم باشد او را از ستم کردن باز دارد و اگر ستمدیده است او را در گرفتن  حقش از ستمگر یاری کند و او را ترک نکند و  وانگذارد».
حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «نیست مومنی که یاری نکند برادر دینی خود را در حالی که بتواند مگر اینکه خداوند او را واگذارد و در دنیا و آخرت یاریش نکند.»
 و از حضرت باقر علیه السلام است: «کسی که نزد او عیب برادر مومنش ذکر شود و او را یاری نکند و از او عیب را دفع نکند، در حالی که می تواند، خداوند او را در دنیا و آخرت رسوا می فرماید».

از این حدیث و روایت های دیگر معلوم می شود که وجوب یاری کردن مظلوم اختصاص به مظلوم بودن از جهت مال و بدن ندارد. از جهت آبرو هم هست زیرا آبروی مومن، مانند خون و مال او محترم است، چنانچه ریختن خون و بردن مالش جایز نیست، ریختن آبرویش هم حرام است. و در روایات، تهدیدهای سخت بر این امر شده است، و چنانچه یاری کردن مومن در جلوگیری از کشته شدنش و همچنین برده شدن مالش واجب است، همچنین یاری کردنش در حفظ آبرویش واجب می باشد. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «کسی که عیب برادر دینی خود را بشنود پس آن عیب را از او رد کند، خدا هزار باب شر را در دنیا و آخرت از او رد می فرماید. و اگر رد نکند با اینکه می تواند، پس گناه او هفتاد برابر غیبت کننده است».

شیخ انصاری می فرماید: جهت اینکه گناه او هفتاد برابر گناه غیبت کننده است، شاید این باشد که رد نکردن و ساکت شدن شنونده، سبب جرأت غیبت کننده بر این گناه و گناهان دیگر می شود. و نیز می فرماید: مراد از رد غیبت نه تنها مجرد نهی از آن است بلکه باید او را یاری کند، یعنی آن عیبی که به مومن نسبت داده، جدا از او بردارد مثلا اگر آن عیب از امور دنیوی باشد، بگوید: این که عیب نیست زیرا گناهی نکرده و آنچه را خدا حرام فرموده عیب است و اگر از امور دینی باشد، برای آن وجه صحیح پیدا کرده و حمل به صحت نماید. مثلا اگر بگوید فلانی نماز نخواند در جواب بگوید شاید فراموش کرده یا خوانده است و تو نفهمیده ای، یا می گوید فلان کس شراب خورد بگو ید شاید شراب نبوده است و اگر نشود حمل به صحت کرد، بگوید مومن که معصوم نیست گاهی به گناه مبتلا می شود، باید برایش استغفار کرد و دلسوزی نمود، نه اینکه در غیابش او را سرزنش کرد.

اعانت منحصر به اسنتصار کننده نیست، باید دانست که وجوب کمک مظلوم، منحصر به آن مظلومی نیست که از شخص طلب یاری می کند بلکه هر کس خبردار شود و بتواند رفع ستم از مومن بکند، بر او واجب می شود. بلی اگر آن مظلوم استنصار کرد ( طلب کمک نمود) وجوب کمک موکد و شدید می شود. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «کسی که بشنود ناله شخصی را که می گوید ای مسلمانان به فریاد من برسید پس او را اجابت نکند ( و او را فریادرسی ننماید) مسلمان نیست».

و حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «کسی که برادر دینیش حاجتی از او بخواهد و با اینکه می تواند، آن را انجام ندهد، خداوند بر او در قبرش ماری بزرگ ( از مارهای دوزخ) مسلط می فرماید که او را می گزند»، «و در حدیث دیگر است که تا قیامت به این عذاب  گرفتار خواهد بود هر چند آمرزیده شده باشد، و نیز  می فرماید: «ترک نمی کند کسی یاری کردن و مواسات با برادر مسلمان خود را، مگر اینکه مبتلا می شود به یاری کردن و مواسات نمودن با کسی که از او هیچ اجری نداشته باشد بلکه برایش وزر و گناه است»، و به این مضمون  چندین  روایت رسیده است.

حضرت سجاد علیه السلام می فرماید: «گناهانی که سبب بلا آمدن می شود فریادرسی از بیچاره نکردن است». و در دعای  خود عرض می کند: «پروردگارا از تو پوزش می خواهم از اینکه در نزد من به ستمدیده ای ستمی شده باشد پس من او را یاری نکرده باشم. خدایا به تو پناه می برم از یاری نکردن از شخص بیچاره و گرفتار.»

و اخباری  که در این باره رسیده بسیار است و به همین مقدار اکتفا می شود. یاری ستمدیده اختصاص به مومن ندارد: وجوب یاری کردن ستمدیده اختصاص به مومن ندارد بلکه مقتضای اطلاق بعضی دلیل هائی که در مقام رسیده و عموم ادله وجوب نهی از منکر، وجوب یاری کردن از مظلوم در صورت توانائی  است، هرچند آن ستمدیده شیعه نباشد و از سایر فرقه های مسلمین بلکه اگر به به کافر (غیر حربی) یا حیوانی ستم کنند از باب نهی از منکر واجب است جلوگیری کند و آن ستم را برطرف نماید.

منـابـع

شهید عبدالحسین دستغیب- گناهان کبیره(باب اول)- از صفحه 64 تا 68

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها