بررسی اسناد و محتوای روایات سیف درباره طاهر بن ابی هاله، صحابی ساختگی پیامبر(ص)
فارسی 7189 نمایش |اخبار مربوط به طاهر بن ابی هاله به سه دسته تقسیم می شود:
1- مسأله وجود فرزندی بنام طاهر برای ابو هاله و خدیجه، که بی اساس بودن این ادعای سیف از آنجایی مشخص می شود که ام المومنین خدیجه، در آن هنگام که پای به خانه پیغمبر گذاشته، از ابو هاله پسری بجز «هند» برای او نبوده است.
2- موضوع کارگزاری طاهر برای رسول خدا ضمن تنی چند از اصحاب در آخر حیات آن حضرت است که ما برای تحقیق به مصادری غیر از سیف مراجعه کردیم و به این مطلب برخوردیم که «ابن هشام، و طبری به روایت ابن اسحق» تعداد و نام کارگزاران رسول خدا را در سال دهم از هجرت چنین آورده اند: رسول خدا، فرمانداران و کارگزاران خود را در تمام مناطق قلمرو اسلام در سال دهم از هجرت بشرح زیر گسیل داشته است: «مهاجر بن ابی امیه» را به صنعاء مأموریت داد که به هنگام قیام و شورش «اسود عنسی» مدعی پیامبری، همین مهاجر در صنعاء انجام وظیفه می کرده است. «زیاد بن لبید» را به حضرموت مأمور فرمود، و مقرر داشت که صدقات آن ناحیه را نیز دریافت دارد. «عدی بن حاتم» را بر قبایل طی و بنی اسد و صدقات آن مأمور فرمود. «مالک نویره» را بر صدقات بنی حنظله گماشت، و صدقات قبیله بنی سعد را بر عهده دو نفر از همان طایفه به نامهای «زبرقان بدر، و قیس بن عاصم» نهاد، و هر کدام را بر قسمتی از آن ناحیه مأمور ساخت. «علاء حضرمی» را بر بحرین، و «علی بن ابیطالب» را مأمور جمع آوری صدقات نجران، و دریافت جزیه نصاری آنجا فرمود. چون ماه ذی قعده همین سال- سال دهم از هجرت – فرا رسید، رسول خدا عازم سفر مکه شد تا حج بجای آورد و فرمان داد تا مردمان نیز او را در این سفر همراهی کنند. سپس طبری و ابن هشام از قول راوی، بازگشت امام علی را از نجران، و پیوستنش را در مکه به رسول خدا و حجی را که با آن حضرت بجای آورده، در پایان بازگشت پیامبر را به مدینه و رحلت آن حضرت را در ماه صفر، یکی پس از دیگری نقل می کنند.
بررسی اسناد داستان طاهر
ما داستان طاهر ابو هاله را در پنج روایت از روایتهای سیف یافته ایم، که چهار روایت آن را طبری در تاریخ خود آورده است، و تاریخ نویسان بعد از او نیز داستان طاهر را از طبری گرفته و در کتاب خود نقل کرده اند. روایت پنجم سیف درباره طاهر نیز در «کتاب استیعاب» آمده، و دانشمندانی هم آن را از او گرفته و در کتابهای خود آورده اند. اما اسناد آن روایتها:
1- در دو روایت، سیف سند خود را چنین آورده است (سهل بن یوسف، از پدرش) که پدر و پسر، هر دو زائیده خیالات سیف می باشند و وجود خارجی ندارند و در روایتی هم (سهل از قاسم) آمده است که از اینان در کتب رجال سراغی نتوان گرفت زیرا وجود خارجی نداشته اند.
2- در دو روایت نیز نام «عبید بن صخر بن لوذان» در سند آمده است. در یک روایت هم سند آن (جریر بن یزید جعفی) معرفی شده که چنین نامی در هیچیک از کتب رجال و معروف روایت دیده نمی شود، از این روی او را نیز از آفریده های خیالی سیف بحساب آوردیم.
3- و نیز در سند این روایات، نام دو نفر مجهول الهویه چون (ابو عمر، و مولی ابراهیم بن طلحه) آمده است که شناسائی اشخاص (مجهول الهویه) امری ناشدنی است.
4- همچنین سیف برای ایجاد تحیر و سرگردانی محققین در ضمن این اشخاص که خدایشان هنوز نیافریده است تا شناخته شوند، از راویانی حقیقی و مشهور نیز نام می برد و بعنوان سند روایت خود معرفی می کند، ولی با توجه به سابقه ای که از سیف داریم گناه دروغهای سیف را به گردن چنان راویانی نمی گذاریم.
محتوای روایت درباره طاهر
روایات سیف درباره طاهر ناظر بر سه مورد است:
1- طاهر، فرزندی برای خدیجه سیف، پسری برای خدیجه، همسر رسول خدا بنام طاهر، از شوهر قبلی او «ابوهاله» تمیمی اسیدی می آفریند، و با تحقیقی که بعمل آوردیم، ثابت شد که خدیجه را بجز «هند» از ابو هاله پسری دیگر نبوده است! و چون ثابت شد که این فرزند ابو هاله وجود خارجی نداشته است، خود به خود ثابت می شود که داستانهای مربوط به آنها هم بی اساس و ساختگی است.
2- کارگزاری طاهر برای رسول خدا- تمام تاریخ نویسان، عمال و کارگزاران پیغمبر را در سال آخر حیاتش، و بر تمام مناطق زیر نفود اسلام نام برده اند ولی نه از طاهر ابو هاله نامی دیده می شود، و نه از هیچ یک از کارگزارانی را که سیف برای رسول خدا ساخته است. و نیز گفتیم که تاریخ نویسان معتبر آورده اند «مهاجر امیه» از جانب رسول خدا مأمور صنعاء شد، و هم در آنجا بود تا اینکه «اسود عنسی» مدعی پیغمبر، با قیام خود، او را برانداخت. اما سیف می گوید که مهاجر بیمار شد و به محل مأموریتش نرفت و دیگری به نمایندگی از جانب او، وظایفش را انجام می داد، تا اینکه پس از وفات رسول خدا، و بهبودی او، ابوبکر خلیفه اول مهاجر را به محل مأموریتش فرستاد! سیف در پی کسب افتخار و شرف برای قبیله خود تمیم و مضر می باشد، و همین احساس است که او را برمی انگیزد تا برای ابوسفیان و همفکرانش جاه و مقامی بیافریند، و در دستگاه رسول خدا برای او عمل و کارگزاری دست و پا کند، و خاندان بنی عمرو را شرف و افتخار بیفزاید. اما ندانستیم که چه چیز محرک سیف در تحریف خبر (مهاجر ابی امیه) و دیگر کارگزاران و عمال رسول خدا شده است؟! زیرا این خبر برای سیف افتخاری را ثابت نمی کند مگر زندقه و دشمنی او را با اسلام، تا به این وسیله خبر عمال و کارگزاران پیغمبر را، بر تاریخ نویسان و محققین، مشکوک و غیرقابل اعتماد جلوه دهد، و آن را از ارزش واقعی بیندازد.
3- منطقه اخابث! بقول سیف، قبایل «عک و اشعریین» مرتد می شوند، طاهر بدون اینکه منتظر دستور از مقام خلافت شود، و یا برای رسیدن قوای کمکی از مرکز خلافت درنگ نماید، بر سر قبایل مزبور می تازد، و از کشته ها پشته ها می سازد، و منطقه را از لوث وجود آن (اخابث = ناپاکان) پاک می کند، و همین امر موجب می شود تا دیگر عمال و کارگزاران فراری، از ترس جان خود، به این قهرمان تمیمی پناه برند و خاطر آسوده گردانند. در صورتیکه هیچیک از این مطالب درست نیست، و در هیچ یک از مصادر معتبر اسلامی چنین مضامینی نیامده است، بلکه همه آنها زاده خلاق افسانه پرداز قرن دوم هجری، سیف بن عمر تمیمی است تا به آن وسیله برای تمیم و خاندان تمیم از هر در که شده کسب افتخار و شرف کند.!
دست آورد داستان طاهر
1- خلق دست پرورده رسول خدا بنام طاهر ابو هاله از خاندان بنی عمرو، مادری چون خدیجه، نخستین همسر رسول خدا!
2- خلق کارگزاری برای پیغمبر، تا ضمن دیگر عمال آن حضرت نامش برده شود.
3- خلق فردی صحابی و فرمانبردار تمیم برای پیغمبر، تا در ردیف دیگر اصحاب برایش شرح حال نوشته شود.
4- خلق شاعری از تمیم تا در شمار دیگر شعرا و حماسه سرایان نامش را ببرند.
5- ترسیم میدانهای خیالی از جنگهای «رده»، تا ناتوانی و ضعف اسلام را در قلوب اعراب از سوئی، و بی رحمی و سنگدلی آنان را از سوی دیگر نموده باشد که چه سان از کشته های کفار پشته ها ساخته که از بوی گند اجساد به خون آغشته شان صحرای بزرگی را غیر قابل تنفس کرده اند، تا خود دلیلی باشد به پیشرفت اسلام در سایه شمشیر!!
6- با آوردن اشعار حماسی، نامه های سیاسی و رسمی او، کتابهای ادب و سیاست اسلام بهره ها برگیرند.
7- مکانهائی بنام ( اعلاب، و اخابث، و خامر، و.....) آفریده تا صفحاتی را در کتابهای جغرافیائی به آنها اختصاص داده شود. و بالاخره همه اینها افتخاراتی است که سیف برای قبیله تمیم، خاصه اسید آفریده و بچشم قبایل قحطانی یمانی کشیده است.
ریشه و منابع انتشار افسانه طاهر
الف. راویان افسانه های سیف: سیف بن عمر، افسانه طاهر را طی پنج روایت ساخته، و آنها را از زبان راویانی بشرح زیر روایت کرده است:
1- سهل بن یوسف، از پدرش در دو روایت.
2- سهل بن یوسف ، از قاسم در یک روایت.
3- عبید بن صخر بن لوذان، در دو روایت.
4- جریر بن یزید جعفی، در یک روایت.
همگی این روایت ساختگی و زاده خیالات سیف بوده و وجود خارجی نداشته اند. همچنین در سند، اشخاص ناشناخته ای به عنوان راوی معرفی شده اند که شناسائی آنها امکان پذیر نیست، و راویان معروف و سرشناس دیگری که ما هرگز گناه دروغ پردازی های سیف را بگردن ایشان نمی گذاریم، بویژه وقتیکه دانسته ایم که این افسانه ها را فقط و فقط سیف ساخته و روایت کرده است.
ب. دانشمندانی که افسانه طاهر ابو هاله را از سیف نقل کرده اند: دانشمندان زیر، اخبار طاهر را مستقیما از سیف گرفته و در کتابهای خود آورده اند:
1- طبری در تاریخش با ذکر سند از سیف بن عمر.
2-ابن عبدالبر در «استیعاب» با ذکر سند از سیف بن عمر.
3- بغوی در «معجم الصحابه» با ذکر سند از سیف بن عمر.
4- حموی در «معجم البلدان» بدون ذکر سند.
این دانشمندان نیز خبر طاهر را از علمای فوق گرفته و در کتابهای خود نقل کرده اند:
5- مرزبانی در «معجم الشعرا».
6- ابن اثیر در کتاب «اسدالغابه»، از «استیعاب» و تصریح بنام سیف بن عمر.
7- عبدالمومن در «مراصد الاطلاع» از کتاب «معجم البلدان» حموی.
8- ذهبی در «کتاب سیر النبلاء» مستقیما از سیف بن عمر.
9- و باز ذهبی در «کتاب التجرید» از کتاب «اسدالغابه» ابن اثیر.
10- ابن حجر در «اصابه» از «معجم الشعراء » مرزبانی، و مستقیما از سیف بن عمر.
11، 12، 13، 14- ابن کثیر، ابن خلدون، و میرخواند هر کدام جداگانه افسانه طاهر را از طبری گرفته و در تاریخهای خود آورده اند.
منـابـع
علامه سیدمرتضی عسکری- یکصد و پنجاه صحابی ساختگی– از صفحه 259 تا 265
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها