داستانی درباره اطمینان به امامت امام حسن عسکری(ع)

فارسی 1538 نمایش |

حضرت امام حسن عسکری علیه السلام از طرف  حکومت عباسی در سامراء تحت نظر بودند. هر چند روز یک بار آن حضرت را به دربار احضار می کردند. از یکی از دوستدارانشان نقل شده است: آن روز معینی که می خواستند سوار شوند، ما شیعیان سر راهشان رفته و منتظر ایستاده بودیم تا اماممان را از نزدیک زیارت کنیم. وقتی امام علیه السلام از در منزل خارج شدند، سوار بر مرکب بودند. قبلا نامه ای از طرف امام علیه السلام به یکی از افراد ما- که مورد اعتمادمان هم بود- رسیده بود با این دستور که: امروز کسی بر من سلام نکند و با من حرفی نزند، حتی از دور هم کسی مرا با انگشت نشان ندهد، جاسوس ها در اطراف پراکنده اند و شناسایی می کنند و برای شما گرفتاری درست می شود.

راوی گفته است: کنار من جوانی ایستاده بود. دیدم وقتی از مضمون نامه آگاه شد، خیلی پریشان حال گردید. گفتم: چرا این قدر ناراحت شدی؟ گفت: من از مدینه آمده ام، با زحمات زیاد این راه را طی کرده ام تا به اینجا رسیده ام. آنجا امامت امام حسن عسکری علیه السلام مورد اختلاف بود. بعضی قائل و بعضی منکر بودند. من خواستم اینجا بیایم و امامم را بشناسم چون رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است: (من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه)، «هرکس امام زمانش را نشناخته بمیرد، به مرگ زمان کفر و نفاق مرده است». آمدم آقا را از نزدیک ببینم و سوالاتی کنم و اطمینان به امامتش پیدا کنم و حال می بینم که کسی حق ندارد به ایشان سلام کند و با ایشان حرف بزند از این جهت سخت دگرگون شدم. در همین حال امام سوار بر مرکب به محاذات ما رسیدند و توقف اندکی کردند و نگاهی به چهره ی جوان انداختند و تبسمی کرده و فرمودند: «أغفاری انت)، «تو غفاری هستی»؟ او گفت: بله! امام علیه السلام  فرمود: (ما فعلت امک حمدویه)، «مادرت حمدویه چه می کند»؟ جوان عرض کرد: خوب است! امام علیه السلام از مقابل ما رد شد. دیدم آن جوان بسیار خوشحال شد. گفتم تو آقا را تا به حال دیده بودی؟ گفت: نه، به خدا قسم این اولین بار است که زیارتشان کردم و با همین سوال مشکلم را حل کرد و ایمان به امامتش پیدا کردم زیرا نه کسی خبر داشت که من از نسل "ابوذر غفاری" هستم و نه کسی از نام اصلی مادرم آگاه بود و با همین دو سوال از من، دگرگون مساخت و مومنم گردانید.

منـابـع

سیدمحمد ضیاء آبادی- کتاب حبل متین (جلد سوم) – از صفحه 168 تا 170

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها