طواف، نماز و قرآن در مسجدالحرام

فارسی 1607 نمایش |

در مدت فاصله ی بین عمره و حج و یا بعد از فراغت از اعمال حج، چند شب و روزی در مکه ی معظمه و در مجاورت خانه ی خدا، توفیق تشریف داریم. این ایام و لیالی، از نظر موقعیت برای تحصیل سعادت اخروی و ذخیره نمودن بهره های بی پایان معنوی، فرصت فوق العاده گرانقدر و عزیزی است که در تمام مدت عمر انسان، نظیر و مانندی برای آن، تصور نمی شود و به دست آوردن آن، برای هر کسی به این سهولت و آسانی میسر نمی گردد. اگر چه شیطان اغواگر، برای واداشتن انسان به بطالت و غفلت، به فکرش می آورد که دیدی امسال، به چه آسانی آمدی و در ظرف سه ساعت، از تهران به مکه رسیدی. وسایل، آماده است و هر سال هم که بخواهی برایت میسر است باز هم خواهی آمد و مکررا موفق خواهی گشت و به بقیه ی اعمال مستحبه، از عمره ی مفرده و طواف و نماز دیگر کارها، در سال های بعد، ان شاءالله خواهی رسید. با این وسوسه ها، آدمی را در امر عبادت و بهره برداری از فرصت عزیز و زودگذر، سست و بی حال می سازد و از آن طرف، زرق و برق حطام دنیایی و اجناس خوش آب و رنگ سوغاتی را مقابل چشم حضرت «خیر الحاج» می آورد و دلش را می رباید، قیافه های محبوب زن و فرزند و خویشان و دوستان را در نظرش جلوه می دهد و توقعات و خواسته های آن ها را به صورت طوماری پیش چشمش می گشاید و بالاخره او را از مسجدالحرام و مطاف کعبه، به بازار و خیابان می کشاند و بر گرد مغازه ی هر عروسک ساز و قماش فروشی به «سعی ( طواف!)» وا می دارد. و آن ساعات بسیار عزیز و گرانمایه را که هر دقیقه و ثانیه اش برای انسان های بصیر و بینا، بیش از دنیا و مافیها، ارزش دارد و دیگر، تا آخر عمر هم به دستش نخواهد رسید، در میان مغازه ها و هتل های مکه و مدینه و جده، قسمتی برای خرید اشیا و قسمتی هم برای خواب و تفریح و غذا، تلف می کند و به وطن برمی گردد. بنابراین، بسیار توجه و تنبه لازم است که این سرمایه نفیس و فرصت عزیز، از دست نرود. آدمی پیوسته، به خود تلقین نماید که: اینجا، مکه است و بیت الحرام، بازار آخرت است و میدان فعالیت و توشه برداری برای قیامت کبری.

«کلا دلت الارض دکا دکا. وجاء ربک و الملک صفا وجیء یومدذ بجهنم یومئذ یتذکر الانسان و ا نی له. یقول یالیتنی  قدمت  لحیوتی» (سوره فجر / آیات 21-24«زنهار! چون زمین، کوبیده شود؛ کوفتنی سخت؛ و فرمان پروردگارت بیاید و فرشتگان، صف در صف بایستند؛ و در آن روز، جهنم آورده شود، در آن روز، انسان پند پذیرد (به خود آید) و برای او، چه جای پند پذیری است؟!»

«عن النبی صلی الله علیه و آله وسلم انه قال: استکثروا من الطواف فانه اقل شیء یوجد فی صحائفکم یوم القیامه و عنه صلی الله علیه و آله وسلم قال: ان الله یباهی بالطائفین»، «از نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم است که فرمود: زیاد طواف کنید زیرا کمتر چیزی که (از اعمال عبادی) در روز قیامت، در نامه های ( اعمال) شما یافت می شود، طواف است. ( یعنی: توفیق طواف به زودی و آسانی نصیب کسی نمی شود. حال که شده است، حداکثر استفاده را بنمائید و طواف بسیار انجام بدهید». و هم از آن حضرت است که فرمود: خدا به طواف کنندگان، مباهات می کند.

«فقه الــرضا علیه السلام، یستحب ان یطوف الــرجل مقامه بمکه بعدد السنه ثلثماه و ستین اسبوعا عدد ایام السنه فان لم تستطع فثلثماه شوطا لم تستطع فاکثر من الطواف ما اقمت بمکه»، «نقل از فقه الرضا علیه السلام است که: مستحب است مادام که مرد، اقامت در مکه دارد به عدد روزهای سال، سیصد و شصت طواف انجام دهد و اگر نتوانستی پس سیصد و شصت شوط (هر هفت شوط  یک طواف است) و اگر نتوانستی تا در مکه هستی، طواف زیاد انجام بده».

فضیلت نماز در مسجدالحرام

«عن ابی الحسن الــرضا عن آبائه علیهم السلام قال: قال محمد بن علی الباقر علیه السلام: صلوه فی المسجد افضل من ماه الف صلوة فی غیره من المساجد»، «امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوارنش تا امام باقر علیه السلام فرمود: یک نماز در مسجدالحرام افضل از صد هزار نماز در مساجد دیگر است».

ثواب ختم قرآن در مکه

«عن ابی جعفر علیه السلام قال: من ختم القرآن بمکه من جمعه الی جمعه و اقل من ذلک  و اکثر و  ختمه فی یوم الجمعمه کتب الله له من الاجر و الحسنات من اول جمعه کانت فی الدنیا  الی آخر جمعه تکون فیها و ان ختمه فی سائر  الایام فکذ لک»، «هرکس در مکه، ختم قرآن کند در ظرف یک هفته یا کم تر و یا بیشتر و  روز ختمش را روز جمعه قرار دهد، خدا به قدر حسنات از اولین جمعه ای که در دنیا بوده تا آخرین جمعه ای که خواهد بود برای او اجر و ثواب می نویسد و اگر در سایر روزها نیز ختم کند، چنین اجری برای او نوشته خواهد شد».

به نیابت از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و ائمه ی هدی علیهم السلام آنچه می توانید طواف کنید.

موسی بن قاسم می گوید: خدمت امام جواد علیه السلام عرض کردم من اراده نمودم به نیابت از شما و پدر شما طواف انجام بدهم، کسی گفت: طواف از طرف اوصیا، جایز نمی باشد. امام فرمود: جایز است و آنچه می توانی طواف کن، «بل طف ما امکنک فان ذلک جایز». سه سال بعد از این جریان، بار دگر خدمت امام رسیدم و گفتم: من با اذن قبلی که از شما داشتم آنچه خدا خواسته بود از طرف شما و  پدر بزرگوارتان طواف انجام دادم؛ بعد فکری به خاطرم گذشت و به آن عمل کردم. امام فرمود: آن چه بود؟ گفتم: یک روز از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم طواف کردم. حضرت سه مرتبه فرمود: صلی الله علی رسول الله. روز دوم از طرف امیرالمومنین علیه السلام طواف نمودم. روز سوم از طرف امام حسن علیه السلام، روز چهارم از طرف امام حسین علیه السلام، روز پنجم از طرف امام زین العابدین علیه السلام، روز ششم از طرف امام باقر علیه السلام، روز هفتم از طرف امام صادق علیه السلام، روز هشتم از طرف امام کاظم علیه السلام، روز نهم از طرف پدر بزرگوار شما علی بن موسی الرضا علیه السلام و روز دهم از طرف شما ای آقای من!

«وهولاء الذین ادین الله بولایتهم»،
و این بزرگواران، همان ها هستند که به سبب ولایتشان، متدین به دین خدا گشته ام. 

«قال: اذن و الله تدین بالدین الذی لایقبل من العباد غیره»، «فرمود: در این صورت به خدا قسم، متدین به دینی هستی که از بندگان، جز آن پذیرفته نخواهد شد». گقتم: چه بسا از طرف مادرت فاطمه علیهما السلام طواف کرده ام.

«فقال: استکثر من هذا فانه افضل ما انت عامله ان شاء الله»، «فرمود: از این قبیل طواف، بسیار به جا آور که این عمل، افضل اعمالی است که بجا آورده ای؛ ان شاء الله».

منـابـع

سیدمحمد ضیاء آبادی- حج، برنامه تکامل – از صفحه 308 تا 312

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها