اقسام شادمانی برای نعمتهای الهی
فارسی 865 نمایش |«فرح» به نعمت سه قسم است که لازم است به آن توجه شود:
اول: گاهی انسان به خود نعمت از جهت خودش دلخوش می شود، مثلا به اولاد پسر دلخوش می شود از جهت اینکه عصا کشش هست، اسمش گم نمی شود، و از این قبیل. این دلخوشی نفس و هوای محض است و فرحناک به خود نعمت است، ارزشی ندارد و هیچگونه استفاده معنوی از این نعمت نکرده بلکه کفران نعمت است، یعنی نعمت دهنده را نمی بیند. یا مثلا خانه ای دارد. دلخوش است به این که اجاره نمی دهد. ربطی به شکر نعمت خدا ندارد. به نعمت سرگرم شدن و از منعم بازماندن است، و اکثر خلق چنین اند؛ لذا در قرآن مجید بندگان سپاسگزار را کم شمرده. و همچنین می فرماید: «بیشتر آنان را سپاسگزار نمی یابی.»
دوم: خوشحال به نعمت است از این که خدای تعالی او را یاد فرموده و به او عنایت کرده است. این قسم بوی شکر می دهد؛ ولی ناقص است.
قسم سوم: - که کمیاب است- آن است که تنها جهت موصل بودن نعمت موجب دلخوشی او می شود نه خود نعمت؛ مثلا چون این مرکب او را به محبوبش می رساند، از این نظر به آن دلخوش است. در حقیقت محبوب را دوست می دارد و وصال او را و هیچگونه نظر استقلالی به مرکب ندارد؛ اما چون وسیله شده، به تبع موجب خرسندی او می شود. به طور صریح، چون خدا را دوست می دارد، نعمتهایش را نیز دوست می دارد، اوست هدف اصلی. به همه نعمتها دلخوش است چون وسیله ای هستند که او را به یاد محبوب می اندازند. مقرب اویند. به مال دلخوش است چون می تواند به این وسیله تحصیل رضای خدا کند. به اولاد علا قه دارد؛ چون نعمت خداست و با تربیت او اثر خیری از خودش باقی می گذارد که او هم یاد محبوبش کند و رو به درگاه خدا آورد. خلاصه، شکر حقیقی و کامل آن است که در نعمت گیر نکند و نماند بلکه از نعمت به منعم برسد. و خوشحال به نعمت بودن یعنی چون وسیله رسیدن و توجه به محبوب اوست، و در یک جمله خلاصه می شود: دلخوش به نعمت، یعنی به منعم. بنابراین سپاسگزار حقیقی کسی است که نعمت را به واسطه مقرب شدن به خدا بخواهد. آیا نشانه ای برای چنین شخصی هست؟ علامت چنین شاکری این است که از نعمتی که او را از خدا باز می دارد فرار می کند. اگر مالی او را از نماز جماعت باز می دارد، از مال می گذرد و یاد خدا را مقدم می دارد. مگر نه خداوند سفارش می فرماید: «شما را مال ها و اولادهایتان از یاد خدا باز ندارد» (سوره منافقون/ آیه 9). پس اگر جاه و مقام، عنوان و ریاست سد راه شد، مومن کامل هرگز حاضر نیست آن را بپذیرد.
منـابـع
شهید آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب (ره)- سرای دیگر – از صفحه 353 تا 355
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها