تفسیرآیه 13 سوره قیامت درباره تفسیر «ما قدم و اخر»
فارسی 1585 نمایش |خداوند متعال در آیه 13 سوره مبارکه قیامت می فرماید: «ینبوا الانسان یومئذ بما قدم و اخر»، «در آن روز، انسان خبر داده می شود به آنچه که پیش فرستاده و واپس گذارده است».
شرح و تفسیر:
مفسرین، در جمله ی «بما قدم و اخر» به معانی گوناگون اشاره نموده اند. ولی آن معنی که مناسب تر از معانی دیگر به نظر می رسد و مستفاد از روایت نیز می باشد این است که مراد از «ما قدم» اعمال نیک و بدی است که انسان، پیش از مرگ انجام داده و خود مباشر آن بوده است و مراد از «ما اخر» سنت حسنه و یا سنت سیئه ای است که در دنیا از خود باقی گذارده و زمینه ای گناه انگیز و یا عبادت خیز برای گنهکاران و یا اطاعت کنندگان به وجود آورده است که پس از مرگ وی دائما در جریان بوده و احیانا سال ها و یا قرن های متمادی بر اثر آن سنت و برنامه و رویه ای که او نهاده است، مردم، فوج فوج نسلا بعد نسل به وادی معصیت و یا به راه عبادت خدا می روند و نتیجتا پیوسته بر حسنات و یا سیئات آن موسس و بینانگذار افزوده می شود.
«از امام باقر علیه السلام در آیه ی «ینبوا الانسان یومئذ بما قدم و اخر» رسیده است که ]انسان در آن روز خبر داده می شود[ به آنچه از نیک و بد که پیش فرستاده است و آنچه که تأخیر کرده و واپس گذارده است، از سنت ]طریقه و راه و رسم و شیوه ای[ که بعد از او پیروی شود. پس اگر آن طریقه و سنت، طریقه ی شر و نامرضی خدا باشد، به قدر گناه تمام آن کسانی که عمل به آن سنت سیئه نموده و از آن طریقه پیروی کرده اند برای موسس آن، گناه خواهد بود بدون اینکه از گناه عمل کنندگان، چیزی کاسته شود و اگر راه خیر و طریقه ی مرضیه در نزد خدا باشد به قدر تمام اجر و ثواب آن کسانی که پیروی از آن سنت حسنه و شیوه ی شایسته نموده اند، اجر و ثواب برای آن شخص بنیانگذار و موسس خواهد بود، بدون اینکه از ثواب پیروان و عمل کنندگان، چیزی کم گذاشته شود».
تفاوت انسان «رشید» با فرد «سفیه»
بنابراین، چه بسا عاقل و رشیدی که از عمر گرانمایه و امکانات گوناگونی که داشته است از مال و جاء و علم و بیان و قلم و دیگر اعتبارات اجتماعی بهره ی وافی برده و طبق تقریر کریمه ی قرانیه که می فرماید: «وابتغ فیما اتاک الله الدار الاخره ولا تنس نصیبک من الدنیا» (قصص/77)، در آنچه که خدا به تو داده است ]از علم و ثروت و قدرت و صحت و نشاط) طالب خانه ی آخرت باش ]تحصیل سعادت عقبی بنما[ و بهره ی خود را از دنیا فراموش مکن (یعنی آنچه که موجب آسایش و برخورداری از نعمت های اخروی خواهد بود از دنیا و دارایی دنیویی خود برگیر که حظ و نصیب تو از دنیا همان خواهد بود وگرنه باقیمانده، صرف این بدن فانی گردیده و در دل خاک خواهد رفت و یا به دست وارث افتاده و رونق بخش زندگی او خواهد شد[.
تفسیر صافی، ذیل (آیه 77 سوره قصص) از امیرالمومنین علیه السلام منقول است (در معنای آیه ی مزبور) یعنی سلامت و قوت و فراغت و جوانی و نشاط خود را فراموش مکن که باید به سبب اینها تحصیل ]سعادت[ آخرت بنمایی».
آری انسان عاقل و رشید، از قرآن کریم، الهام گرفته و با سعی بلیغ و اهتمام شدید، دست به کار تاسیس موسسات خیریه و ایجاد صدقات جاریه از مساجد و مدارس و دارالایتام و طبع و نشر کتاب های مفید و نظایر این امور گردیده و از دنیا بهره ی عقبایی خود را به وجه احسن برده است و اینکه خود او از دنیا رفته و استخوان هایش در دل خاک پوسیده است، اما آثار باقیه و «ما اخر» صالحه اش به صورت مسجد و مدرسه یا کتاب و دارالتربیه، همچنان قرن ها سرپا مانده و روز و شب بر اثر انجام اعمال عبادی و پرورش افراد نافع و هدایت افکار گم گشتگان از طریق آن آثار، علی الدوام انوار حسنات فراوان بر فضای برزخ و عالم قبر او می تابد و روح و ریحان و جنت نعیم از جانب خدا عائد او می گردد. از آن طرف چه بسا انسان غافل و مغروری که بر اثر جهل و پیروی از شهوات نفس بداندیش، تمام قوا و سرمایه های ارزنده ی انسانی خود را در راه اشباع تمایلات سرکش حیوانی به کار انداخته و تا آنجا که توانسته است در راه ارضای تمنیات و هوس ها پیش رفته و انواع سیئات شرر بار انباشته ی در جان خود نموده است و بدبختی دردناکتر اینکه اکتفا به همین مقدار از گناه اندوزی و «ماقدم» ننموده، بلکه زمینه سازی برای گناه زایی بعد از مرگ و«ما آخر» پیش کشیده و با تاسیس موسسات فسادآموز از سینماها و رقاصخانه ها و میخانه ها و احیانا تحت عناوین فریبنده و قلابی آموزشگاه های هنری! و خدمات اجتماعی! دست به ایجاد انواع مراکز فحشاء و فساد و جنایت زده و جدا یک حساب جاری دنباله داری با شیطان بازکرده و انحاء مواد غذایی برای موالید ابلیس از خود باقی گذارده و رفته است که تا آن پایگاه های تبلیغی ابلیس و دارالتغذیه ی نوزادگان شیطان سرپاست، انواع و اقسام تبهکاری ها و جنایت ها در آن اماکن فساد به وجود می آید و بر اثر آن، فوج فوج از پیر و جوان و مردان و زنان به وادی فحشاء و گناه سوق داده می شوند و محکوم به هلاک ابد می گردند و لذا تا این مراکز سرپاست، دائما بر سیئات آن بدبخت و بینوا که چنین آثار شومی از خود به یادگار گذاشته و رفته است اضافه می شود و روز و شب به قدر گناه تمام گنهکارانی که ریشه از آن اماکن و سنن سیئه گرفته اند برای او جرم و گناه نوشته می شود و لایزال بر کم و کیف عذاب و رنج و فشارش افزوده می گردد. پس آدمی یک سلسله اعمال نیک و بد دارد که قبل از مرگ، آنها را خود انجام داده و بالمباشره فاعل آن اعمال بوده است و یک سلسله ی دیگر از اعمال نیک و بد دارد که به طور مستقیم از خود او صادر نشده است، بلکه پس از مرگ وی بر اثر اتباع و پیروی دیگران از برنامه و سنتی که او به جا گذارده است از ناحیه ی تبهکاران و یا نیکوکاران پدید آمده و از نظر «سببیت» به حساب او نوشته می شود و فاعل بالتسبیب محسوب می گردد.
چه پرونده ی سیاه و شرم آوری!
روی این حساب، ممکن است کسی در روز قیامت در نامه ی عملش صدها هزار زنا و سرقت و قتل نفس و شرب خمر ببیند در صورتی که در مدت عمر دنیایی اش هرگز زنا و سرقت و قتل و شرب خمر از او صادر نشده است و راز این کار آنگاه بر او روشن می شود که می بیند در زمره ی اعمال دنیوی اش، ساختن یک سینما با هدف نمایش فیلم های بدآموز و جنایی بوده است که در معرض دید و تماشای مرد و زن قرار داده و راه و رسم دزدی و بی عفتی و آدمکشی را با نهایت بی شرمی و و قاحت، به پسران و دختران جوان آموخته اند و در نتیجه، هزاران دزد و جانی و آدمکش و بی عفت در هر روز و شب پرورش داده و بر تعداد جنایتکاران افزوده اند و لذا تمام آن جنایات و گناهانی که از آن سینما و لانه ی شیطان ریشه گرفته است، علاوه براینکه در حساب خود مرتکبین آمده، در نامه ی اعمال این مسبب بدبخت بینوا منعکس گردیده و او را مستحق انواع عذاب های مربوط به زنا و سرقت و قتل و شرب خمر نموده است. به همین منوال است آثار شوم غفلت زدگی های بسیاری از مردم مسلمان که با دست و با میل و رغبت خود، انواع وسایل و ابزار گناه را در محیط خانه و خانواده ی خود وارد نموده و در دسترس فرزندان و زنان می گذارند و از این راه، زمینه برای گناهان «ما اخر» علاوه بر «ما قدم» تعبیه کرده و خود را با ده ها گنهکار و تبهکار دیگر نیز شریک در گناه می سازند و با آنها رفیق و هم عذاب می گردند. آفرین بر این روح مواسات و همدردی!! که در راه جهنم نیز نمی خواهند رفیق نیمه راه بوده و از کسان خود جدا باشند!
به به، چه نامه ی پرنور و درخشانی!
و هم ممکن است انسانی در روز قیامت در نامه ی اعمال خود ده ها عمره و حج و انواع انفاقات مالی و دستگیری از مستمندان و احسان به یتیما ن و هدایت گمراهان مشاهده نماید و حال آنکه اصلا در دنیا این چنین اعمال نیک و فراوان از او صادر نشده است. آری، آنجا متوجهش می سازند که این همه اعمال شگفت آور روح انگیز، از برکات و آثار درخشان یک کار شما بوده است و آن، ساختن یک مسجد یا یک مدرسه و یا یک حسینیه و یا تالیف یا طبع و نشر یک کتاب مفیدی است که بر اثر ارشاد و هدایت، تعلیم و تربیت، تدریس و تذکر که در آن مراکز با آن وسایل به عمل آمده است، جمعیت های کثیری به صراط مستقیم حق افتاده و رو به خدا رفته اند. از مدرسه دانشمندانی بصیر و مربیانی خبیر تحویل جامعه داده شده و سپس در دامن تعلیم وتربیت آنان نیز میلیون ها نفوس آدمیان به نور علم و ایمان روشن گشته و آشنا با معارف آسمانی شده اند. از مسجد و حسینیه افرادی خیر و نیکوکار بیرون آمده و دست به ایجاد امور عام المنفعه و تاسیس موسسات خیریه زده اند و بینوایانی را به نوا رسانده اند. هزاران نفر از پرتو نور هدایت یک کتاب با حقایق دینی مأنوس و آشنا گردید و رو به حیات جاودان رفته اند و در نتیجه، آن همه اعمال نیک و حسنات فراوان که مولود یک کار شما بوده است، در نامه ی اعمال شما هم منعکس شده است. آری، این است مقصود از «مااخر» که پس از مرگ عائد انسان می گردد و در روز جزا در معرض دید و اطلاع او نهاده می شود.
افزایش حسنات مردگان از سه راه
«بعد از مرگ انسان، اجر و ثوابی به او نمی رسد مگر از ناحیه ی سه چیز:
1- صدقه ای ]اثر خیری از قبیل حفر قنات و احداث چاه آب و غرس اشجار و نشر کتاب[ که در ایام در دنیا به وجود آورده است و همچنان پس از مرگ او نیز در جریان است و تا روز قیامت در معرض انتفاع و بهره برداری مردم می باشد و موقوفه ای که از خود باقی گذاشته است و به ارث نمی رود.
2-راه و رسم و سنتی از سنن هدایت تاسیس کرده است که هم خود به آن عمل نموده و هم پس از او، راه عمل و وسیله ی اهتدای دیگران شده است.
3- فرزند صالح و شایسته ای که برای او استغفار نموده و از خدا آمرزش می طلبد.
منـابـع
سیدمحمد ضیاء آبادی – تفسیر سوره قیامت – از صفحه 195 تا 200
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها