صبر که یکی از برترین صفات و رفتارهای اخلاقی است، آثار و منافع بسیار زیادی دارد که در این بحث به بیان برخی از آنها می پردازیم:
1- آشکارترین اثر صبر، نتیجه اى است که تجربه گواه آن است. همه انسانها به تجربه دریافته اند که صبر و ظفر قرین هم هستند و همه چیز، هم دنیا، هم آرمان های انسانی و هم مقاصد پست شرارت آمیز و خلاصه هر مقصدی برای هر کسی مطرح است، در گرو صبر و پایداری است. امیرالمؤمنین (ع) در این باره فرموده اند: «لایعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان؛ انسان شکیبا پیروزى را از دست نمى دهد، اگرچه زمانى طولانى بر او بگذرد». یکی از اموری که در توفیق یافتن انسان دخالت زیادی دارد و شرط موفقیت در کارها مخصوصا در کارهای بزرگ است، حوصله و صبر زیاد است. کم حوصلگی و کم صبری مانع است که انسان در یک کار مفید که متناسب با استعداد اوست مداومت کند، همه کارها را ناقص می گذارد و دائما از این شاخ به آن شاخ می پرد و از این کار به آن کار رو می آورد و در نتیجه هیچ کاری را به طور کامل انجام نمی دهد. بسیاری افراد دیده شده اند که استعداد یک کار علمی یا فنی و صنعتی یا ادبی و ذوقی را تا حد نبوغ دارند ولی در اثر از این شاخ به آن شاخ پریدن و از این کار به آن کار رو آوردن هیچ کار را به طور کامل انجام نمی دهند و حال آنکه دیگری که نیمی از نبوغ و استعداد او را ندارد، مثلا در دوره مدرسه همیشه از او عقب بوده، در اثر مداومت و صبر و حوصله زیاد ترقی و پیشرفتی می کند که موجب اعجاب همگان واقع می گردد. نمی توان به طور قطعی ادعا کرد که مخترعین و مکتشفین هر عصری بااستعدادترین افراد آن عصر بوده اند، زیرا ممکن است افراد مستعدتری بوده اند ولی فاقد یک شرط دیگر بوده اند و آن حوصله و صبر زیاد است. صبر و حوصله است که دوست قدیمی ظفر و موفقیت است، در اثر صبر و حوصله است که نوبت ظفر می رسد.
2- از جمله آنها تربیت و تکامل نفس است. اگر انسان به خاطر فرمان خداوند مدتى در پیشامدهاى ناگوار و حوادث روزگار و در سختی عبادات و مناسک و تلخى ترک لذات گناهان، صبر کند؛ کم کم نفس عادت مى کند و تربیت شده و سختى تحمل مشاق بر آن آسان مى شود، و براى نفس ملکه ای راسخ و نورانی پیدا مى شود که به واسطه آن از مقام صبر ترقى مى کند و به مقامات عالیه دیگر نایل مى شود. بلکه صبر در معاصى منشأ تقواى نفس شود، و صبر در طاعات منشأ انس به خداوند می گردد، و صبر در حوادث و بلایا منشأ رضا به قضاى الهى می شود. و این ها از مقامات بزرگ اهل ایمان، بلکه اهل عرفان، است.
3- یکى دیگر از نتایج صبر، این است که انسان صبور از ارتکاب گناهانى همچون جزع بر قضاى خداوند ایمن است و بر صبورى خود پاداش مى گیرد؛ چنانچه امام علی (ع) می فرمایند: «ان صبرت جرى علیک القدر وانت مأجور، وان جزعت جرى علیک القدر وانت مأذور؛ اگر شکیبایى کنى حکم خدا بر تو جارى مى شود و پاداش داده مى شوى و اگر بى تابى کنى [باز هم] تقدیر خدا بر تو جارى است (ولى گناه کرده اى). جزع و بی تابى فایده ای ندارد، بلکه ضررهایی هولناک و ایمان سوز به دنبال دارد، ولی صبر و بردبارى خودش داراى ثواب و اجری عظیم است، چنانچه امام صادق (ع) می فرمایند: «و کذلک الصبر یعقب خیرا، فاصبروا و وطنوا أنفسکم على الصبر توجروا؛ همین طور صبر خیر را به دنبال می آورد. پس صبر کنید و مهیا کنید خود را برای صبر تا مزد داده شوید». و ایشان در حدیث دیگری فرمودند: «من ابتلى من المؤمنین ببلاء فصبر علیه، کان له مثل اجر ألف شهید؛ کسى که مبتلا به بلایى شود و صبر کند، براى او اجر هزار شهید است».
4- صبر، حوادث ناگوار را برای انسان آسان کرده و مشکلات را سهل مى نماید و عزم و اراده را قوت مى دهد. ولی جزع و بیتابى علاوه بر زشتی خودش و اینکه نشان دهنده ضعف نفس است، انسان را بى ثبات و اراده را ضعیف و عقل را سست مى کند. خواجه نصیر طوسی می فرماید: «صبر باطن را از بیتابى و اضطراب، و زبان را از شکایت، و اعضا را از کارهاى خلاف عادت نگهداری می کند». و بر عکس انسان غیر صابر باطن و قلبش مضطرب و وحشتناک است و دلش لرزان و متزلزل است. و این خود بلایى است فوق بلیات و بالاترین مصیبتهاست که سربار انسان مى شود و راحتى را از انسان سلب مى کند. اما صبر تخفیف مى دهد مصیبت را، و قلب غالب مى شود بر بلیات و اراده بر مصیبت های وارده غلبه پیدا می کند.
5- همین طور انسان غیر صابر و بى شکیب زبانش به شکایت پیش هر کس و ناکس باز می شود، و چنین شخصی علاوه بر رسوایى پیش مردم و معروفیت به سست عنصرى و کم ثباتى و افتادن از نظر خلق، نزد ملائکه الله و در درگاه قدس ربوبیت از ارزش مى افتد. انسانى که از ولى نعمت خود، که هزاران هزار نعمت از او دیده و همیشه مستغرق نعمتهاى اوست، یک بلا و مصیبت دید زبان به شکایت پیش خلق گشود، چه ایمانى دارد و چه تسلیمى در مقام مقدس حق دارد؟ پس درست است که گفته شود کسى که صبر ندارد ایمان ندارد. وقتى که یک مصیبت پیشامد کرد یا یک درد و مرضى رو آورد، از خداوند تبارک و تعالى نزد خلق شکایت مى بریم و زبان اعتراض و کنایه گویى را باز کرده پیش کس و ناکس شکوه ها مى کنیم؛ کم کم این شکایتها و جزع و فزعها در نفس تخم بغض به خداوند و قضاى الهى مى کارد، و آن بتدریج سبز مى شود و قوت مى گیرد تا آنکه ملکه مى شود، بلکه خداى نخواسته صورت باطنی شخص، بغض به قضاى حق و دشمنى ذات مقدس می شود. آن وقت عنان از کف گسیخته شود و مهار اختیار از چنگ رها شده و انسان به هیچ وجه نمی تواند ضبط حال و خیال نماید و ظاهر و باطن رنگ دشمنى حق تعالى را می گیرد، و با یک پارچه بغض و عداوت خداوند مهربان و نعمت بخش از این عالم منتقل گردد و به شقاوت ابدى و ظلمت همیشگى دچار شود. پس، صحیح است که مى فرماید وقتى که صبر برود ایمان مى رود.
6- همچنین صبر دارای صورت برزخی ارزشمند و نیکویی است، چنانچه حضرت امام صادق (ع) فرمودند: «إذا دخل المؤمن [فى ] قبره، کانت الصلاة عن یمینه و الزکاة عن یساره و البر مطل علیه و یتنحى الصبر ناحیة، فإذا دخل علیه الملکان اللذان یلیان مساءلته، قال الصبر للصلاة و الزکاة و البر: دونکم صاحبکم، فإن عجزتم عنه فأنا دونه؛ وقتى مؤمن داخل قبرش شود، نماز در سمت راست و زکات در سمت چپ او و نیکى و احسان مشرف بر او می باشد، و صبر به سمتی دور می شود. پس وقتى که دو ملکى که کارگزار سئوال از او هستند بر او داخل شوند، صبر به نماز و زکات و نیکویى می گوید: بگیرید رفیق خود را. (یعنى همراهى کنید او را.) پس اگر شما از او عاجز شدید، من او را مى گیرم (همراهی می کنم)».
7- کسى که صبر مى کند خداوند دعاى او را مستجاب مى کند و مصیبت او را جبران مى کند. از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است: «ما من عبد مؤمن اصیب بمصیبة فقال -کما امره الله- "انا لله وانا الیه راجعون اللهم اجرنى فى مصیبتى واعقبنى خیرا منها" الا وفعل الله ذلک؛ هر بنده مؤمنى که بر او مصیبتى وارد آید و چنانکه خداوند او را فرمان داده است بگوید: ما از خداییم و به سوى او باز مى گردیم، خداوندا! مرا در این مصیبت پاداش ده و بهتر از این را برایم پیش آور، خداوند همانگونه با او عمل مى کند».
8- در قرآن کریم اثرى برتر و بالاتر از این براى صبر بیان شده است: «وبشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله وانا الیه راجعون* اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئک هم المهتدون»: آنها که هرگاه مصیبتى به ایشان مى رسد مى گویند: ما از آن خداییم و به سوى او باز مى گردیم* بر آنان درودها و رحمتى از پروردگارشان است و ایشان راه یافتگان هستند» (بقره/ 157-156). چه پاداش و اثرى بالاتر از اینکه درود و رحمت خداوند شامل حال انسان شود و هدایت یافتگى او به امضاى پروردگار رسد. صابران که بر طاعات و معاصى شکیبایى مى کنند، آخرتى نیکو دارند و پاداشهاى بى حساب خداوند بر آنان مى بارد: «انما یوفى الصابرون اجرهم بغیر حساب؛ بى تردید شکیبایان پاداش خود را فقط بى حساب دریافت می کنند (زمر/ 10). کلمه «انما» که برای حصر به کار می رود در اینجا مربوط به «بغیر حساب» است پس معنای آیه شریفه این است که: صابران اجرشان داده نمى شود، مگر اعطایى بى حساب. پس صابران بر خلاف سایر مردم به حساب اعمالشان رسیدگى نمى شود و اصلا نامه اعمالشان باز نمى گردد، و اجرشان همسنگ اعمالشان نیست. در آیه شریفه صابران هم مطلق ذکر شده و مقید به صبر در اطاعت و یا صبر در ترک معصیت و یا صبر بر مصیبت نشده پس شامل تمامی آنها می شود؛ هر چند که صبر در برابر مصائب دنیا، بخصوص صبر در مقابل اذیت هاى اهل کفر و فسوق که به مؤمنین مخلص و باتقوا مى رسد با مورد آیه منطبق است (ولی آیه مخصوص به موردش نمی شود بلکه شامل سایر موارد هم می شود). از امام صادق (ع) روایت شده است که: «در روز قیامت دسته اى از مردم برمى خیزند و در مقابل در بهشت مى ایستند و آن در را مى کوبند. به آنان گفته مى شود که: شما چه کسانى هستید؟ آنان مى گویند: ما اهل صبر هستیم. به آنان گفته مى شود: بر چه چیز صبر کردید؟ مى گویند بر طاعت و معصیت خدا صبر کردیم. پس خداوند مى فرماید: راست گفتند آنان را به بهشت وارد کنید». امام صادق (ع) فرمودند: «این همان قول خداوند است که فرمود: انما یوفى الصابرون اجرهم بغیر حساب». بنابراین صبر در برابر مصیبت ها و سختی ها، انسان را از محاسبه آخرت آسوده خاطر مى سازد. در حدیث قدسى آمده است که خداوند فرمود: «اذا وجهت الى عبد من عبیدى مصیبة فى ذاته او ماله او ولده، ثم استقبل ذلک بصبر جمیل استحییت منه ان انصب له میزانا وانشر له دیوانا؛ چون در ذات یا مال یا فرزند بنده اى از بندگان من مصیبتى روى کند و او با آن مصیبت به شکیبایى نیکو روبرو شود، از برپاداشتن میزان و گشودن دفتر محاسبه حیا مى کنم».
9- صبر در برابر بلایا باعث رشد انسان و ترقى او در مراتب کمال است. در روایتى از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمودند: «ان الرجل لیکون له الدرجه عند الله -تعالى- لایبلغها بعمل حتى یبتلى ببلاء فى جسمه فیبلغها بذلک؛ براى مرد (انسان) درجه اى نزد خداوند است که با هیچ کارى بدان نمى رسد تا آنکه خداوند جسم او را به بلایى مبتلا مى سازد آنگاه بدان درجه به سبب آن بلا مى رسد».
10- صبر انسان را بهشتى مى کند. شیعه و سنی از رسول خدا (ص) روایت کرده اند که آن حضرت فرمود: «الجنة محفوفة بالمکاره و الصبر، فمن صبر علی المکاره فی الدنیا دخل الجنة؛ و جهنم محفوفة باللذات و الشهوات، فمن أعطی نفسه لذتها و شهوتها دخل النار؛ راه بهشت مشحون و مملو است از ناگواریها و شکیبائی در برابر آنها، کسی که در دنیا بر مشکلات راه خدا صبر کند و با نفس خود مجاهده کند و در مقابل ناملایمات شکیبائی ورزد داخل بهشت می شود؛ ولی راه جهنم پر است از شهوات و لذات، کسی که در مقابل خواسته های نفس أماره سر تسلیم فرود آورد و آنچه نفسش از شهوات از او بخواهد به او بدهد عاقبتش آتش خواهد بود». از این حدیث شریف میتوان استفاده کرد که تمام اعمالی که انسان انجام میدهد باید بر اساس حق باشد، و عمل نمودن طبق حق قدری مشکل است. اگر انسان بخواهد در دنیا شرافتمندانه زندگی کند و کردار خود را بر پایه فضیلت و پاکی قرار دهد، و در مقابل خداوند و اطاعت أوامر او سستی نورزد، و در هنگام توانگری به کمک مردم بشتابد و با ریاضت های شرعی خود را ادب کند، سراسر زندگی انسان مواجه با ناگواریها شده و مرد خدا باید با قدم راستین در این میدان مجاهده گام بردارد. چون اینها راه بهشت و رضوان و مقدمه طهارت و تهذیب نفس است؛ و تا نفس پاک نشود و مهذب نگردد، وصول به بهشت امکان پذیر نخواهد بود.