چگونگی شکل گیری علم قرائت و تفسیر در صدر اسلام
در میان علوم اسلامی، اولین علمی که تکون یافت. علم قرائت و پس از آن علم تفسیر بود. علم قرائت مربوط به لفظ قرآن کریم است که چگونه خوانده شود، و علم تفسیر مربوط به مفاهیم و معانی کلام الله مجید است. در علم قرائت، اصول و قواعد وقف و وصل و مد و تشدید و ادغام و غیره بیان می شود، به علاوه بعضی از کلمات قرآن کریم که به شکلهای مختلف قرائت شده است، شکلهای مختلف قرائت آنها بیان می شود. صحابه یا صحابه رسول خدا قرآن را از پیامبر اکرم (ص) می آموختند. رسول اکرم بعضی از صحابه را مستقیما تعلیم می دادند و آنان را که قرآن را آموخته بودند مأمور تعلیم برخی دیگر می کردند. تابعین که عصر رسول اکرم را درک نکرده بودند قرآن را از صحابه آموختند. در همین وقت بود که گروهی متخصص قرائت و تعلیم صحیح قرآن به وجود آمد و عامه مسلمانان که در این هنگام زیاد شده بودند و با حرص و ولع شدید به تعلم قرآن رو کرده بودند به این متخصصان رو می آوردند. این متخصصان کیفیت قرائت خود را از ائمه (ع)، یا از صحابه روایت می کردند و هر کدام به نوبه خود شاگردان و متخصصانی تربیت می کردند که در کتب تواریخ و تراجم ضبط شده است. اینکه علت اختلاف قرائات چیست؟ آیا در زمان رسول اکرم هم قرائات مختلف وجود داشته یا نه؟ و به فرض اول آیا خود آن حضرت اجازه داده بودند که برخی کلمات به وجوه مختلف قرائت شود و به عبارت دیگر آیا از اول برخی کلمات قرآن با وجوه مختلف به آن حضرت وحی شده است و یا آنکه علت اختلاف قرائات همان چیزی است که در سایر کتابها به واسطه اختلاف نقل راویان پیدا می شود؟ مطلبی است که در جای دیگر باید بحث شود. آنچه مسلم است این است که مسلمین نهایت کوشش را به کار می بردند تا قرآن کریم را آن چنان قرائت کنند که شخص رسول اکرم قرائت می کرده اند، لهذا قرآن را نزد کسانی می آموختند که بلاواسطه یامع الواسطه، از رسول اکرم آموخته بودند. در ابتداء قاریان شفاها و سینه به سینه فن قرائت را از اساتید و معلمان خویش فرا می گرفتند و به شاگردان تعلیم می دادند، سپس در این علم کتابهایی تالیف شد.
اولین کسانی که در صدر اسلام به علوم قرآنی پرداختند
بعضی مدعی شدند اول کسی که در علم قرائت کتاب تألیف کرد ابوعبید قاسم بن سلام، متوفی در 224 هجری بود. ولی این نظر مردود شناخته شده است حمزه بن حبیب که شیعه و از قراء سبعه است و در حدود یک قرن قبل از قاسم بن سلام می زیسته است، پیش از او به تالیف کتاب در فن قرائت پرداخت. همچنانکه علامه بزرگوار آیت الله مرحوم سید حسن صدر تحقیق کرده اند و از کلام ابن الندیم در الفهرست و کلام نجاشی در فهرست او شاهد آورده اند. ابان بن تغلب که از اصحاب و شیعیان امام سجاد (ع) است پیش از همه اینان به تدوین علم قرائت پرداخت. مرحوم صدر اثبات می کنند که اول کسی که قرآن را جمع آوری کرد و نوشت امام علی (ع) بود. اول کسی که قرآن را نقطه گذاری کرد (تا آنوقت نقطه گذاری در خط معمول نبود) ابوالاسود دئلی از اصحاب امیرالمؤمنین بود. اول کسی که در علم قرائت کتاب تصنیف کرد، ابان بن تغلب بود و هم او اول کسی است که در معانی قرآن و توضیح لغات مشکله قرآن کتاب نوشت. اولین کسی که در فضائل قرآن کتاب نوشت، ابی بن کعب صحابی معروف است که شیعی است. اول کسی که در مجازات قرآن تالیف کرد، فراء، نحوی معروف است که شیعی و ایرانی است. اول کسی که در احکام قرآن کتاب نوشت محمدبن سائب کلبی است. اول کسی که در تفسیر تصنیف کرد سعیدبن جبیر بود. (تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، صفحات 316 - 322).
متخصصان علم قرائت در صدر اسلام
به هر حال در میان تابعین و شاگردان تابعین که در قرن اول و دوم می زیسته اند ده نفرند که به عنوان متخصص فن قرائت شناخته شده اند. هفت نفر از آن ده نفر معروف تر و مشهورتر و معتبرترند و به "قراء سبعه" معروفند. آنان عبارتند از: نافع بن عبدالرحمن، عبدالله بن کثیر، ابوعمرو بن العلاء، عبدالله بن عامر، عاصم بن ابی النجود، حمزه بن حیبب، علی کسائی. چهار نفر از این هفت نفر ایرانیند و سه نفر غیر ایرانی. از چهار نفر ایرانی دو تن شیعه اند و از سه نفر غیر ایرانی نیز دو تن شیعه اند. علامه جلیل، مرحوم سید حسن صدر، در کتاب تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، (صفحه 346)، از شیخ عبدالجلیل رازی نقل می کنند که اکثر پیشوایان علم قرائت اعم از مکی، مدنی، کوفی، و بصری و غیر هم از عدلیه (شیعه یا معتزله) بوده اند.
اولین مفسران در صدر اسلام
در زمان رسول اکرم (ص) طبعا مسلمانان مشکلات خود را درباره معانی و مفاهیم آیات قرآن از آن حضرت می پرسیدند. برخی از صحابه بیش از دیگران در فهم معانی قرآن بصیرت داشتند، لهذا از همان اول به عنوان مرجع در تفسیر آیات قرآن شناخته شدند. عبدالله ابن عباس و عبدالله بن مسعود از این افرادند. ابن عباس در این جهت شهرت بیشتری دارد. آراء او در کتب تفسیر زیاد نقل می شود. ابن عباس شاگرد امیرالمؤمنین بود و به این شاگردی افتخار می کرد و به خود می بالید. ابن مسعود نیز شیعه و شاگرد علی (ع) است. در کتب فهرست از یک کتاب تفسیر تألیف ابن عباس یاد می شود. برخی مدعی هستند که نسخه ای از این تفسیر هم اکنون در کتابخانه سلطنتی مصر موجود است. (کتاب مفسران شیعه، از انتشارات دانشگاه شیراز، تألیف دکتر محمد شفیعی، ص46) ابن عباس با همه تبحری که در تفسیر داشت می گفت: در مقابل علی همچون قطره ای در مقابل دریا هستم.
جرجی زیدان مدعی است که تا آخر قرن اول هجری تفسیر قرآن زبان به زبان نقل می شد و نخستین کسی که تفسیر قرآن را به صورت کتاب درآورد مجاهد بود (متوفی در 104 هجری) سپس امثال واقدی و طبری در قرن دوم و سوم تفسیرهایی نوشتند (تاریخ تمدن، ترجمه فارسی، جلد 3، صفحه 95). ولی البته این نظر صحیح نیست. ابن عباس و حتی سعیدبن جیبر پیش از مجاهد به نگارش تفسیر قیام کرده اند. این نظر جرجی زیدان تابع یک نظر کلی تری است که مدعی است مسلمین در تمام قرن اول هیچ تألیفی نداشته اند. نظر جرجی زیدان با دلائل قطعی مردود شناخته شده است.