فعالیت های محققان در حوزه نشر آثار فلسفه اسلامی

فلسفه در ایران

می توان انتشارات حوزه فلسفه اسلامی در ایران را تحت هفت مقوله به شرح ذیل طبقه بندی کرد: 1. فهارس نسخ خطی؛ 2. چاپ متون فلسفه اسلامی هم به زبان عربی و هم به زبان فارسی؛ 3. ترجمه آثار فلسفی عربی به فارسی؛ 4. شرح و تفسیر موضوعات و آموزه های سنتی؛ 5. آثاری درباره مکاتب و فلاسفه متعدد اسلامی؛ 6. معاجم و فرهنگهای فلسفی و نیز اصطلاحات فنی صوفیانه و عرفانی؛ و 7. انتقاد از تفکر غربی از نقطه نظر فلسفه اسلامی به همراه «فلسفه تطبیقی».

تلاش در زمینه فهرست بندی نسخ خطی
جنبشی که طی دو دهه گذشته برای فهرست بندی کتابخانه های خطی عمده در ایران به آهستگی انجام گرفته بود، نقش عمده ای در گسترش آگاهی ما درباره فلسفه اسلامی داشته است و برخی از متون بسیار مهم را، که به ویژه متعلق به تاریخ اسلامی اخیر می باشد، نمایان ساخته است. از میان مجموعه نسخی که به ویزه مملو از آثار فلسفی است، می توان از موجودی کتابهای کتابخانه مقدس امام رضا در مشهد؛ چندین مجموعه از دانشگاه تهران؛ مسجد مدرسه سپهسالار، ملک، کتابخانه های ملی و مجلس همگی در تهران؛ و چند مجموعه شخصی در تبریز، اصفهان و شیراز را نام برد. به ویزه کتابخانه مجلس از لحاظ کتب کلام و فلسفه اسلامی بسیار غنی است و شامل کتابخانه های شخصی برخی از معروفترین حکمای قرن گذشته است. فهرستهای بیشتر این کتابخانه ها اکنون به همت محققان برجسته ای که در گزارشهای خود اطلاعات گرانبهایی درباره تاریخ تفکر اسلامی و نیز درباره فیلسوفان اسلامی و آثار آنها گنجانده اند، چاپ شده است. از میان این فهارس که دارای اهمیت ویژه ای برای فلسفه اسلامی است، فهارس محمدتقی دانش پژوه و احمد منزوی برای کتابخانه مرکزی و کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، عبدالحسین حائری برای کتابخانه مجلس، سید عبدالله انوار برای کتابخانه ملی و احمد گلچین معانی برای گتابخانه آستان قدس در مشهد قابل ذکر است.

تلاش در زمینه چاپ متون فلسفه اسلامی

تعداد زیادی از متون فلسفه اسلامی همراه با مقدمات و شروح طی دو دهه گذشته منتشر شده است. انتشار برخی از اینها به همت محققان سنتی در تهران، قم، اصفهان، مشهد و چند شهر دیگر صورت گرفته و بقیه به دست محققانی که در روشهای جدید تألیف متن انتقادی با مقدمات، فهارس و غیره مناسب تبحر یافته اند، انتشار یافته است.
در هر دو طبقه، متون چاپی دقیق و نیز متون معیوب و ناقص یافت می شود. برخی از مهمترین این متون، شامل آثار ذیل از ابن سینا یا منسوب به او است: دانشنامه علائی (منطق)، (طبیعیات)، (فلسفه)؛ معراج نامه؛ رساله در حقیقت و کیفیت سلسله موجودات و تسلسل اسباب و مسببات؛ رساله نفس؛ اشارات و تنبیهات (ترجمه فارسی)؛ و پنج رساله؛ عیون الحکمه؛ قراضه طبیعیات؛ التنبیهات و الاشارات به انضمام لباب الاشارات (از فخرالدین رازیایضاح الاشارات؛ ظفرنامه.
آثار ناصرخسرو شامل آثار ذیل است: خوان الاخوان؛ زادالمسافرین؛ گشایش و رهایش و جامع الحکمتین سابق الذکر.
آثار احمد غزالی و عین القضات همدانی عبارتند از: رساله سوانح؛ مصنفات (به انضمام زبدة الحقایق، تمهیدات و شکوی الغریب)؛ و نامه های عین القضات.
آثار ابوحامد غزالی عبارت است از: فضائل الانام فی رسائل حجة الاسلام (مجموعه نامه های او)؛ کیمیای سعادت؛ نصیحة الملوک؛ و مکاتب فارسی غزالی.
آثار سهروردی شامل منطق التلویحات، چندین رساله فارسی او که به طور جداگانه و به همت مهدی بیانی و سید محمدباقر سبزواری منتشر شده اند و نیز شامل آثار فارسی جمع آوری شده و حکمة الاشراق سابق الذکر می باشد.
آثار افضل الدین کاشانی عبارتند از: مصنفات (شامل رسائل جمع آوری شده او)، و رساله نفس ارسطوطالیس.
آثار نصیرالدین طوسی عبارتند از: آغاز و انجام؛ فصول؛ مجموعه رسائل؛ شرح مسئلة العلم؛ سه گفتار خواجه طوسی؛ اوصاف الاشراف؛ شرح الاشارات و التنبیهات؛ اخلاق محتشمی و سه رساله دیگر؛ گشایش نامه منسوب به او که به همراه مکارم الاخلاق رشیدالدین نیشابوری منتشر شده است؛ جبر و اختیار و اخلاق ناصری.
علاوه بر چاپهای آشتیانی، طباطبایی و کربن که در بالا ذکر شد، آثار صدرالدین شیرازی عبارتند از: کسر اصنام الجاهلیة؛ رساله جبر و تفویض (خلق الاعمال)؛ سه اصل؛ و عرشیه (متنی با ترجمه فارسی).
ملامحسن فیض کاشانی آثار زیر را نوشته است: مجموعه سه رساله؛ المحجة البیضاء فی احیاء الاحیاء؛ و کلمات مکنونه.
آثار حاجی ملاهادی سبزواری شامل چندین چاپ عکسی از چاپ سنگی قدیمی شرح منظومه، و نیز چاپهای ابوالحسن شعرانی، سیدجلال آشتیانی و ایزوتسو و محقق (که در بالا ذکر شد) می شود.
علاوه بر این مؤلفان، که مکاتب فلسفی معاصر ایران توجه ویژه ای به آثار ایشان مبذول داشته اند، چند تن از دیگر فیلسوفان مسلمان نیز موضوع مطالعات و پژوهشهای اخیر بوده اند. به عنوان نمونه چندین رساله منطقی و فلسفی عمربن سهلان ساوجی به همت محمدتقی دانش پژوه چاپ شده اند؛ همچنین السعادة و الاسعاد ابوالحسن عامری؛ چاپهای متعددی از گوهر مراد عبدالرزاق لاهیجی؛ اسرار الصلاح قاضی سعید قمی؛ ایضاح المقاصد حسن بن یوسف الحلی؛ الأدب الوجیز للولد الصغیر ابن مقفع با ترجمه فارسی نصیرالدین طوسی؛ هفت باب ابواسحاق از ابواسحاق قهستانی؛ و سرانجام رسائل خیام و کلیات آثار فارسی حکیم عمر خیام، به چاپ رسیده اند.
می توان به این فهرست آثار بسیاری را در حوزه تصوف، الهیات (کلام)، اصول الفقه و علم، که دقیقا در ارتباط با قلمرو فلسفه سنتی هستند، افزود.

تلاش در جهت ترجمه متون فلسفی به زبان فارسی

همزمان به ظهور تعلیم و تربیت جدید و تأکید آن بر زبان فارسی همراه با تشویق به گسترش زبانهای خارجی جدید، کاهش چشمگیری در آگاهی از زبان عربی در بین طبقه تحصیلکرده به جز «علما» و معدود افرادی استثنایی وجود داشته است. زبان عربی به طور وسیعی در دبیرستانها و دانشگاهها تعلیم داده می شود لیکن امروزه افراد معدودی نسبت به قبل قادر به خواندن متون فلسفی کلاسیک فلسفه اسلامی صورت گرفته است. بلکه آثار عربی نیز به فارسی ترجمه شده اند. جالب توجه اینکه این نهضت به قرون چهارم (10 م) و پنجم (11 م) برمی گردد و حرکتی کاملا جدید نیست؛ اما شاید امروزه اهمیت این نهضت نسبت به قبل برای آینده خود فلسفه اسلامی در ایران بسیار جدی و قطعی باشد. در حقیقت طی دوره قاجار که باید به عنوان زمینه تاریخی نهضت کنونی لحاظ شود، تلاشی دسته جمعی در این مسیر برای ترجمه آثار فلسفی به فارسی وجود داشت. این حرکت ترجمه های فارسی خوبی را از آثار عربی متقدم پدید آورد مانند ترجمه کتاب المشاعر ملاصدرا به همت بدیع الملک.
طی دو دهه گذشته، هم ترجمه های قدیمی چاپ شده و هم ترجمه های جدیدی صورت گرفته است. در تاریخ فلسفه اسلامی باید چاپ ترجمه قرن یازدهم (17 م) از تاریخ الحکمای ابن القفطی؛ ترجمه جدید عیون الانباء فی طبقات الاطباء ابن ابی اصیبعه؛ و طبقات الاطباء و الحکماء ابن جلجل را نام برد. ترجمه های دیگر شامل کتابهای ذیل است: نخستین مقاله مابعدالطبیعه موسوم به مقالات الالف الصغری از ارسطو (ترجمه عربی اسحاق بن حنین با شرح و تفسیر یحیی بن عدی و ابن رشدفصوص الحکمة فارابی؛ ترجمه روان شناسی شفا از ابن سینا؛ ترجمه و توضیح دو رساله از ابن سینا؛ الاشارات و التنبیهات نمط نهم (مقامات العارفین) از ابن سینا با تفسیر فخرالدین رازی و نصیرالدین طوسی؛ از ابن مسکویه (ابن مسکویه)، اخلاق و راه سعادت (از طهارة الاعراق)؛ از ابوحامد غزالی، اعترافات (ترجمه المنقذ من الضلال)، و خودآموز حکمت مشاء (ترجمه مقاصدالفلاسفه)؛ از ابن طفیل زنده بیدار (حی بن یقظان)؛ از صدرالدین شیرازی مشاعر؛ منطق نوین (اللمعات المشرقیة)؛ فلسفه عالی (ترجمه و خلاصه اسفار) از جواد مصلح، که در بالا اشاره شد، و ترجمه عرشیه که در بالا ذکر شد؛ و از ملامحسن کاشانی، حقایق. اخیرا دو اثر انگلیسی از اقبال نیز درباره فلسفه اسلامی، یکی احیای تفکر دینی در اسلام و دیگری گسترش فلسفه در ایران به ترتیب با عنوان فارسی احیای فکر دینی در اسلام و سیر فلسفه در ایران ترجمه شده است.
برخی از این تراجم دارای کیفیت ادبی والایی هستند مانند ترجمه بدیع الزمان فروزانفر که به فارسی ماهرانه ای نوشته شده است، اما برخی از این ترجمه ها را می توان با بهترین ترجمه های ادوار قدیمی نه تنها با تراجم دوره قاجار بلکه همچنین با ترجمه های دوره متقدم پهلوی مقایسه کرد مانند فن سماع طبیعی از شفای ابن سینا به همت محمدعلی فروغی. این حوزه هم در پدید آوردن ترجمه های جدید و هم در چاپ و انتشار ترجمه های فارسی ای که در گذشته صورت گرفته است، نیازمند کارهای زیادی است. نیاز به این آثار عالمانه که در هر جای ایران احساس می شود باید این طبقه از آثار را درباره فلسفه اسلامی در آینده در زمره مهمترین آثار در جهان فارسی زبان قرار دهد. علاقه مند ساختن عموم مردم به فلسفه اسلامی و تأثیر آن در ایران به میزان زیادی به این تلاش بستگی خواهد داشت.

تلاش در جهت شرح و تفسیر موضوعات فلسفی
علاوه بر آثار جداگانه محققان و آثار جمع آوری شده فوق الذکر، چندین کتاب دیگر طی دو دهه گذشته منتشر شده است که آموزه ها و تعالیم گوناگون فلسفه اسلامی و گسترش آنها در سراسر تاریخ بررسی می کند؛ گرچه بیشتر مطالعات تعلیمی مهم از عالمان سنتی ای است که در بالا ذکر شد. دیگر آثار مورد توجه در این طبقه به انضمام منطق عبارت است از: نقد فلسفه از غلامحسین آهنی؛ شرح نفیس حاشیه ملاعبدالله از مصطفی حسینی مازندرانی؛ شفای المرض فی الجبر و التفویض از محمدتقی سبت شیرازی؛ تعلیقات از محمدحسین فاضل تونی؛ تنبیهات و اشارات از جواد تارا؛ تحفه سلطانی از محمدجعفر قاضی کمره ای؛ حدوث و قدم از اسماعیل واعظ جوادی؛ نظر متفکران اسلامی درباره طبیعت از سیدحسین نصر؛ مقولات و آرای مربوط به آن از محمدابراهیم آیتی؛ دیباچه بر فلسفه وجود از محمودرضا الهی؛ تحقیق در حقیقت علم از عبدالمحسن مشکات الدینی؛ حرکت و استیفای اقسام آن از حسن ملکشاهی؛ و کل در حکمت مشاء از علی مراد داوودی.
در این طبقه بندی از آثار باید افزود که، در حالی که نویسندگان سنتی موضوعات گوناگونی را با عنوان موضوعات عقلی مستقل در روش سنتی بحث کرده اند، بیشتر محققانی که در روش جدید کار آزموده هستند، دیدگاه تاریخی را برگزیده و موضوعات متنوعی را از لحاظ سیرشان طی دوره ای خاص مورد بحث قرار داده اند.

آثاری درباره مکاتب و فلاسفه اسلامی

عجیب اینکه، طی دو دهه گذشته بیشتر آثار درباره شخصیتهای عقلانی ویژه، به افراد معدودی مانند ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا و سبزواری اختصاص یافته است؛ در حالی که به بسیاری از این شخصیتها، که برخی از ایشان مانند کندی و فارابی اهمیت زیادی دارند، توجه بسیار اندکی نسبت به بقیه در بیشتر کشورهای مسلمان مبذول شده است. علاوه بر آثاری که به ابن سینا، طوسی، رازی، ملاصدرا، سبزواری و دیگران اختصاص یافته و مراسم یادبود ویژه ای برای آنها برگزار شده و مجموعه آثاری (در این زمینه) منتشر گردیده است، برخی از آثار اخیر به شخصیتهای ویژه ای اختصاص یافته اند که عبارت است از: اکبر دانا سرشت، خلاصه افکار سهروردی و ملاصدرا؛ داود رسائی و مهرداد مهرین، فلسفه ابونصر فارابی؛ عبدالمحسن مشکات الدینی، تأثیر و مبادی آن یا کلیات فلسفه طبیعی صدرالدین شیرازی؛ عبدالمحسن مشکات الدینی، نظری به فلسفه صدرالدین شیرازی؛ شیخ الاسلام حاج میرزا ابوعبدالله بن نصرالله زنجانی، الفیلسوف الفارسی الکبیر صدرالدین شیرازی؛ مهدی محقق، فیلسوف ری؛ محمدرضا صالحی کرمانی، وجود از نظر فلسفه اسلام یا راهنمای شرح منظومه سبزواری؛ علی اکبر سیاسی، علم النفس ابن سینا؛ رحیم فرمنش، احوال و آثار عین القضات؛ محمدتقی مدرسی زنجانی، سرگذشت و عقاید فلسفی خواجه نصیرالدین طوسی؛ و زین الدین زاهدی، خودآموز منظومه.

آثار معاجم فلسفی و عرفانی
طی دو دهه گذشته چندین دایرةالمعارف و فرهنگ فلسفی منتشر شده است که مطالعه و تحقیق در فلسفه اسلامی را افزایش داده است. علاوه بر چاپهای جدید آثار کلاسیک درباره تاریخ فلسفه اسلامی مانند روضةالجنات، نامه دانشوران، و ریحانة الادب که اخیرا منتشر شده است، باید از لغتنامه دهخدا (به سرپرستی محمد معین و بعدا سید جعفر شهیدی) و دائرة المعارف فارسی (به سرپرستی غلامحسین مصاحب) به مثابه آثار مهم جدید نام برد. هر دو این اثر هنوز ناتمام مانده است و برای تکمیل آنها در دو سال آینده برنامه ریزی می شود اما حتی در حالت کنونیشان شامل اطلاعات فراوانی درباره فیلسوفان متعدد اسلامی، آثار و آرای آنهاست.
در حوزه فرهنگهای فنی درباره اصطلاحات عرفانی و فلسفی هنوز باید کار زیادی صورت گیرد تا تمامی واژگان موجود فلسفی را قابل استفاده سازد؛ قطع نظر از فرهنگنامه های جدید برای مفاهیم مدرن. چهار فرهنگ از سیدجعفر سجادی دارای فایده زیادی است که عبارت است از: مصطلحات فلسفی صدرالدین شیرازی؛ فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی؛ فرهنگ علوم عقلی و فرهنگ مصطلحات عرفا. مجموعه پنج جلدی جدید فرهنگ معین نیز دارای واژگان زیادی است که می توان به دانش پژوهان فلسفه اسلامی یاری رساند. چندین طرح در حال شروع نیز هست تا آثار جامع تری را که مشخصا به اصطلاحات فلسفی اختصاص یافته اند، پدید آورد. احمد فردید حدود یک ربع قرن درباره این موضوع در حال تحقیق بوده و امیدوار است که به زودی نتیجه این تحقیقات را کتبا تدوین نماید. محمد خوانساری اکنون در حال تهیه فرهنگ واژگان فنی مربوط به منطق است. همان گونه که بنیاد فرهنگ ایران فرهنگ نامه ای مفید و سودمند را برای واژگان علمی پدید آورده، انجمن فلسفه ایران نیز در حال فعالیت در این حوزه است.

پتلاش در جهت مطالعات در حوزه فلسفه تطبیقی
مطابق با این امر، نهایتا باید از آثار افرادی سخن گفت که در آنچه ممکن است در نبود واژه ای بهتر، به «مطالعات تطبیقی» فلسفه های شرقی و غربی و نیز ارزیابی انتقادی تفکر غربی از نقطه نظر آموزه های سنتی اسلامی موسوم شود، در حال تحقیق و پژوهش بوده اند. افراد این گروه تا کنون بسیار محدود بوده اند. این افراد که از طبقه حکمای سنتیند، عبارتند از: علامه طباطبایی که اصول فلسفه اش، یکی از اولین آثار در این حوزه در ایران است؛ مرتضی مطهری که بر این کتاب شرح و توضیحات مبسوطی نگاشته است؛ مهدی حائری، کاوشهای عقل نظری او، به ویژه از این نظر شایسته و مناسب است؛ و محمدتقی جعفری نویسنده ای کثیرالتألیف که برخی از آثارش عبارت است از: جبر و اختیار، وجدان از نظر اخلاقی، طبیعت و ماورای طبیعت و شرحی بر مثنوی رومی.
از میان افرادی که متعلق به محافل دانشگاهی هستند، می توان از افراد ذیل نام برد: احمد فردید که چندین مقاله مؤثر در این حوزه نوشته است، و سیدحسین نصر. تنی چند از محققان نیز در مسئله ارتباط بین تصوف و متافیزیک (فلسفه) اسلامی و هندو در حال پژوهش بوده اند که بزرگترین آنها عبارتند از سیدجلال نائینی که بسیاری از متون داراشکوه را به فارسی چاپ کرده است از جمله سر اکبر (ترجمه اوپانیشادها که با همکاری تاراچند چاپ شده است)، فتح الله مجتبایی که درباره تفسیر میرفندرسکی به یوگاوازیشتها تحقیق و پژوهش کرده است، و داریوش شایگان که با مقایسه تصوف و هندوئیزم به تحقیق درباره داراشکوه پرداخته و نیز مؤلف ادیان و مکتب های فلسفی هند است. برخی از محققان و پژوهشگران ایرانی نیز در خارج، در حال تحقیق در «مطالعات تطبیقی» هستند مانند عبدالجواد فلاطوری که چندین سال است در آلمان زندگی می کند. (پروفسور عبدالجواد فلاطوری در 9 دی ماه 1375 در سن 71 سالگی در آلمان درگذشت.)
تا کنون بیشتر مطالعات در این حوزه از شناخت ناکارآمد عمیق ماهیت واقعی فلسفه غربی لطمه دیده است، و همراه با برخی مطالعات جدی، تحقیقات تطبیقی سطحی بسیاری نیز صورت گرفته است. اما با افزایش شناخت عمیق غرب و نیز آشنایی با آثار نویسندگانی مانند رنه گنون، فریتیوف شوان، تیتوس بورکهارت، و آناندا کوماراسوامی در زمره نخبگان عقلی، و نیز در سطحی دیگر، آشنایی با مطالعات تطبیقی هانری کربن و توشیهیکو ایزوتسو، شکی نیست که چنین بررسیها و مطالعاتی هم در کیفیت و در کمیت در آینده افزایش خواهد یافت.


منابع :

  1. سیدحسین نصر- سنت عقلانی اسلامی در ایران- صفحه 485-478

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/19884