شوروی

فارسی 6503 نمایش |

اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (به روسی: Сою́з Сове́тских Социалисти́ческих Респу́блик- СССР تلفظ: سویوز سُوتسکیح سوسیالیستی چـِسکیح رسپوبلیک) کشوری بود که از زمان تأسیسش در ۱۹۲۲ تا زمان انحلالش در ۱۹۹۱ در بخش بزرگی از شرق اروپا و شمال آسیا وجود داشت.
این کشور حاصل انقلاب ۱۹۱۷ روسیه بود و روسیه بخش بزرگ تر آن را تشکیل می داد. این کشور پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 یکی از دو ابر قدرت جهانی به شمار می رفت. در این کشور تمام قدرت سیاسی و اداری در دست تنها حزب مجاز، حزب کمونیست اتحاد شوروی، بود. در منابع فارسی به آن "شوروی"، "اتحاد شوروی" و "روسیه شوروی" نیز گفته اند.

تاریخ
در اوت 1914 روسیه وارد جنگ جهانی اول می شود. نخست فقط بلشویک ها مخالف جنگ هستند اما شکست های روسیه حامیان سلطنت تزار را به حداقل می رساند.
در سال ۱۹۱۷ پس از دو انقلاب فوریه و اکتبر در روسیه، حزب بلشویک به رهبری لنین قدرت را در این کشور به دست گرفت. روسیه بلشویکی با حمله طرفداران نظام گذشته و نیروهای خارجی به ویژه بریتانیا روبرو شد. این دوره به دوران جنگ داخلی روسیه معروف است و طی آن ارتش نوین شوروی با نام ارتش سرخ به کوشش تروتسکی و تحت رهبری او شکل گرفت. در ۱۹۲۲ و پس از سرکوب مخالفان و دشمنان حزب بلشویک که نام خود را به حزب کمونیست اتحاد شوروی تغییر داده بود تأسیس کشور "اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی" را اعلام کرد. این کشور از اتحاد روسیه و مناطق متعلق به روسیه تزاری تشکیل شده بود.
در جریان جنگ داخلی و بعد از آن حزب کمونیست که تنها حزب مجاز در شوروی بود، سیاست اقتصادی سخت گیرانه ای را تعقیب می کرد که به کمونیسم جنگی معروف شد. با پایان گرفتن جنگ داخلی و استقرار حاکمیت حزب بر سراسر کشور، سیاست اقتصادی جدیدی به نام برنامه نوین اقتصادی معروف به "نپ" در پیش گرفته شد. اختلاف رهبران شوروی در نحوه پیشبرد سیاست های اقتصادی بالا گرفت.
در سال ۱۹۲۴ و پس از مرگ لنین کشمکش بر سر جانشینی او شدیدتر شد و بالاخره استالین توانست مخالفان خود به ویژه تروتسکی را سرکوب کند و بر جای لنین بنشیند. او در چند مرحله دست به تصفیه حزب از مخالفان خود زد. تصفیه های بزرگ نامی است که بر این اقدامات استالین گذاشته اند.

در عرصه کشاورزی با ایجاد مزارع اشتراکی یا کلخوزها چهره کشاورزی روسیه دگرگون شد. سیاست های کشاورزی حزب کمونیست اتحاد شوروی با مخالفت کشاورزان و مالکان خرده پا (کولاک ها) روبرو شد و دولت بی رحمانه آنان را سرکوب کرد. در عین حال استالین سیاست صنعتی کردن شوروی را پیگیری کرد و در دوران زمامداری او شوروی به قدرت صنعتی بزرگی تبدیل شد.

در ۱۹۳۹ در آستانه شروع جنگ جهانی دوم، شوروی پیمان عدم تجاوز با آلمان نازی منعقد کرد ولی در ۱۹۴۱ با حمله گسترده آلمان، شوروی نیز به جنگ وارد شد. در این جنگ که به طور رسمی جنگ کبیر میهنی نامیده می شد، دولت و حزب و مردم شوروی با مقاومت در برابر ارتش آلمان و فداکاری ها و قربانی دادن های بسیار توانستند جریان جنگ را برگردانند و به خصوص پس از نبرد استالینگراد نیروهای شوروی در موضع حمله قرار گرفتند. شکست آلمان در ۱۹۴۵ که بار اصلی آن بر دوش شوروی بود، این کشور را به یکی از ابر قدرت ها تبدیل کرد. پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز دوران جنگ سرد کشمکش و تقابل دو ابرقدرت یعنی آمریکا و شوروی سیاست تمام جهان را طی چهار دهه تحت تأثیر خود داشت. همچنین این تقابل را، تقابل میان سرمایه داری و سوسیالیزم نیز دانسته اند. شوروی در ۱۹۴۹ توانست دارای قدرت اتمی شود و به انحصار آمریکا در این زمینه پایان داد.

در سال ۱۹۵۳ بعد از مرگ استالین، جانشینان او به رهبری دسته جمعی پرداختند ولی نهایتا نیکیتا خروشچف توانست قدرت را به دست آورد. در ۱۹۵۶ خروشچف در کنگره بیستم حزب کمونیست اتحاد شوروی کشتارهای استالین را موضوع قرار داد و در جهت تخریب چهرهٔ استالین برآمد. در دوران زمامداری خروشچف بسیاری از سخت گیری های دوره استالین تعدیل شد. بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی آزاد شدند و به بسیاری که در دوره استالین به عنوان جاسوس و مخالف اعدام شده بودند اعاده حیثیت شد. همچنین در این دوران قانون تجارت آزاد تا حدی پذیرفته شد که آثار جبران ناپذیری را بر بدنهٔ نظام سوسیالیستی که پشتیبان اقتصاد هدایت شده بود وارد آورد. که بعدها به سلسله حوادث و رخدادهایی انجامید تا فروپاشی شوروی.
در سال ۱۹۵۷ شوروی با فرستادن ماهواره اسپوتنیک۱ به مدار زمین عصر فضا را آغاز کرد. شوروی برای اولین بار یوری گاگارین را به فضا فرستاد و پس از چندی با سفینهٔ بی سرنشین خاک کرهٔ ماه را به زمین آورد.

در اوائل دهه ۱۹۶۰ رهبران حزب خروشچف را برکنار کردند و پس از دوره ای رهبری دسته جمعی، لئونید برژنف قدرت را به دست گرفت. در دوره او اصلاحات سیاسی و اجتماعی که در دوره خروشچف آغاز شده بود به کندی گرائید و تسلط حزب و دولت بر تمام عرصه های سیاسی و اجتماعی تقویت شد.

در دهه ۱۹۸۰ آثار فروپاشی شوروی ظاهر شد و بالاخره در ۱۹۹۱ این کشور رسماً منحل شد و به چند کشور دیگر تجزیه شد. کشورهای تشکیل دهنده شوروی پیشین با حفظ استقلال خود در جامعه کشورهای مستقل همسود عضو شدند. تنها پس از چند سال از این هنگام بود که آثار قوانین تجارت آزاد و کاپیتالیستی و هجوم فرهنگی غرب به ایالت ها و کشورهای وابسته به شوروی آشکار شد. فقر همه جا را در بر گرفت و تا امروز هم همچنان این ناحیه از اروپا که معروف به اروپای شرقی است از لحاظ سطح زندگی و دیگر جوانب از کشورهای پیشرفته عقب است.

سیاست
از زمان تأسیس شوروی تا زمان فروپاشی آن تنها حزب سیاسی آن کشور حزب کمونیست اتحاد شوروی بود. این حزب تمام جنبه های زندگی اجتماعی شوروی را در کنترل داشت. تمام فعالیت های سیاسی و اجتماعی در کشور طبق نظر این حزب انجام می گرفت و مخالفان این حزب مجازات می شدند. مطبوعات و انتشارات و هنرها نیز در کنترل حزب و دولت بود. نکتهٔ قابل توجه در این مورد این است که در نظام کشور شوروی، شوراهای محلی و صنفی حکومت می کردند. یعنی برخلاف مردم سالاری که در آن عده ایی از مردم هر چند سال یک بار رای داده و کسانی را برای زمامداری برمی گزینند.

در سیستم کشور، شوراها و جمیع افرادی که در هزاران شورا در سراسر کشور حضور داشته به تصمیم گیری مشغول بودند. هر شورا در حد خود. این شوراها هر یک نماینده یا نمایندگانی در شوراهای بالاتر داشتند و این شیوه تا مراحل بالای حکومتی ادامه داشت. پس در واقع حزب کمونیست در شوروی نمایندهٔ تمام مردم بود. گرچه در اجرای این سیستم بسیار کارآمد و نوین اشکالاتی به وجود آمد.
حزب کمونیست برنامه های خود را طی کنگره های ادواری تنظیم و تصویب می کرد و به اجرا می گذاشت.

منـابـع

ویکی پدیا

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها