وصف حال مؤمنین بعد از دیدن لشگریان احزاب

«و لما رأ المؤمنون الأحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و ما زادهم إلا إیمانا و تسلیما؛ هنگامى که مؤمنان، لشگریان احزاب را دیدند، نه تنها تزلزلى به دل راه ندادند بلکه گفتند این همان است که خدا و رسولش به ما وعده فرموده، و طلایه آن آشکار گشته، و خدا و رسولش راست گفته اند، و این ماجرا جز بر ایمان و تسلیم آنها چیزى نیفزود.» (احزاب/ 22)
این آیه وصف حال مؤمنین است که وقتى لشکرها را مى بینند که پیرامون مدینه اتراق کرده اند، مى گویند این همان وعده اى است که خدا و رسولش به ما داده، و خدا و رسولش راست مى گویند، و این عکس العمل آنان براى این است که در ایمان خود بینا، و رشد یافته اند، و خدا و رسولش را تصدیق دارند. به خلاف آن عکس العملى که منافقین و بیماردلان از خود نشان دادند، آنها وقتى لشکرها دیدند به شک افتاده و سخنان زشتى گفتند، از همین جا معلوم مى شود که مراد از مؤمنین آن افرادى هستند که با خلوص به خدا و رسول ایمان آوردند.
این کدام وعده بود که خدا و پیامبر (ص) وعده داده بود؟ بعضى گفته اند این اشاره به سخنى است که قبلا پیامبر (ص) گفته بود که به زودى قبائل عرب و دشمنان مختلف شما دست به دست هم مى دهند و به سراغ شما مى آیند، اما بدانید سرانجام پیروزى با شما است. مؤمنان هنگامى که هجوم "احزاب" را مشاهده کردند یقین پیدا کردند که این همان وعده پیامبر (ص) است گفتند: اکنون که قسمت اول وعده به وقوع پیوسته قسمت دوم یعنى پیروزى نیز مسلما به دنبال آن است، لذا بر ایمان و تسلیمشان افزود.
دیگر اینکه خداوند در سوره بقره آیه 214 به مسلمانان فرموده بود که آیا گمان مى کنید به سادگى وارد بهشت خواهید شد بى آنکه حوادثى همچون حوادث گذشتگان براى شما رخ دهد؟ همانها که گرفتار ناراحتیهاى شدید شدند و آن چنان عرصه به آنان تنگ شد که گفتند: یارى خدا کجا است؟ خلاصه اینکه به آنها گفته شده بود که شما در بوته هاى آزمایش سختى آزموده خواهید شد، و آنها با مشاهده احزاب متوجه صدق گفتار خدا و پیامبر (ص) شدند و بر ایمانشان افزود.
البته این دو تفسیر با هم منافاتى ندارد، مخصوصا با توجه به اینکه یکى در اصل وعده خدا و دیگرى وعده پیامبر (ص) است، و این دو در آیه مورد بحث با هم آمده، جمع میان این دو کاملا مناسب به نظر مى رسد.
جمله «و صدق الله و رسوله» شهادتى است از ایشان بر صدق وعده، «و ما زادهم إلا إیمانا و تسلیما» یعنى دیدن احزاب در آنان زیاد نکرد، مگر ایمان به خدا و رسولش، و تسلیم در برابر امر خدا، و یارى کردن دین خدا، و جهاد در راه او را.
آیه بعد اشاره به گروه خاصى از مؤمنان است که در تأسى به پیامبر (ص) از همه پیشگامتر بودند، و بر سر عهد و پیمانشان با خدا یعنى فداکارى تا آخرین نفس و آخرین قطره خون ایستادند، مى فرماید: «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر؛ در میان مؤمنان مردانى هستند که بر سر عهدى که با خدا بسته اند ایستاده اند، بعضى از آنها به عهد خود وفا کرده، جان را به جان آفرین تسلیم نمودند و در میدان جهاد شربت شهادت نوشیدند، و بعضى نیز در انتظارند.» (احزاب/ 23)
"و هیچگونه تغییر و تبدیل در عهد و پیمان خود ندادند" و کمترین انحراف و تزلزلى در کار خود پیدا نکردند (و ما بدلوا تبدیلا). به عکس منافقان و یا مؤمنان ضعیف الایمان که طوفان حوادث آنها را به این طرف و آن طرف مى افکند، و هر روز فکر شوم و تازه اى در مغز ناتوان خود مى پروراندند، اینان همچون کوه، ثابت و استوار ایستادند، و اثبات کردند عهدى که با او بستند هرگز گسستنى نیست! واژه "نحب" (بر وزن عهد) به معنى عهد و نذر و پیمان است، و گاه به معنى مرگ و یا خطر و یا سرعت سیر و یا گریه با صداى بلند نیز آمده. در میان مفسران گفتگو است که این آیه به چه افرادى ناظر است؟
دانشمند معروف اهل سنت، حاکم ابوالقاسم حسکانى با سند از على (ع) نقل مى کند که فرمود: «فینا نزلت "رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه" فانا و الله المنتظر و ما بدلت تبدیلا؛ آیه "رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه" درباره ما نازل شده است، و من به خدا همان کسى هستم که انتظار (شهادت) را مى کشم، (و قبلا مردانى از ما همچون حمزه سیدالشهدا (ع) شربت شهادت نوشیدند) و من هرگز در روش خود تغییر نداده، بر سر پیمانم ایستاده ام.»
بعضى دیگر گفته اند: «جمله "من قضى نحبه" اشاره به شهیدان بدر و احد است، و جمله "و منهم من ینتظر" اشاره به مسلمانان راستین دیگرى است که در انتظار پیروزى یا شهادت بودند.»
از "انس بن مالک" نیز نقل شده که عمویش "انس بن نضر" در روز جنگ بدر حاضر نبود، بعدا که آگاه شد، در حالى که جنگ پایان یافته بود تأسف خورد که چرا در این جهاد شرکت نداشت، با خدا عهد و پیمان بست که اگر نبرد دیگرى رخ دهد در آن شرکت جوید و تا پاى جان بایستد، لذا در جنگ احد شرکت کرد و به هنگامى که گروهى فرار کردند او فرار نکرد، آن قدر مقاومت نمود که مجروح شد سپس به افتخار شهادت نائل گشت.
از ابن عباس نقل شده که گفت: «جمله "فمنهم من قضى نحبه" اشاره به حمزة بن عبد المطلب و بقیه شهیدان احد و انس بن نضر و یاران او است.»
در میان این تفسیرها هیچ منافاتى نیست، چرا آیه مفهوم وسیعى دارد که همه شهداى اسلام را که قبل از ماجراى جنگ "احزاب" شربت شهادت نوشیده بودند شامل مى شود، و منتظران نیز تمام کسانى بودند که در انتظار پیروزى و شهادت به سر مى بردند، و افرادى همچون "حمزه سیدالشهدا" (ع) و "على" (ع) در رأس این دو گروه قرار داشتند.
از کتب مقاتل استفاده مى شود که امام حسین (ع) این آیه را بر کنار جنازه شهیدان دیگرى همچون "مسلم بن عوسجه" و به هنگامى که خبر شهادت "عبدالله بن یقطر" به او رسید نیز تلاوت فرمود. و از اینجا روشن مى شود که آیه چنان مفهوم وسیعى دارد که تمام مؤمنان راستین را در هر عصر و هر زمان شامل مى شود، چه آنها که جامه شهادت در راه خدا بر تن پوشیدند و چه آنها که بدون هیچگونه تزلزل بر سر عهد و پیمان با خداى خویش ایستادند و آماده جهاد و شهادت بودند.

ایمان راسخ

سپاهیان اسلام ایمانى راسخ و عقیده اى استوار داشتند و ثبات و پایدارى آنها ناشى از دیندارى بـود. پـاسـدارى از حـریـم اعتقاد بود که آنان را واداشت هرگونه ملاحظه خویشاوندى را کنار گـذارنـد و رو در روى نـزدیـکـترین خویشاوندانشان بایستند. دیده نشده است که کسى نسبت به پـدر و بـرادرش که در صف سپاهیان کفر بود، نرمشى به خرج دهد و یا اگر به اسارت سپاه اسـلام درمـى آمـد، شـفاعت کند و وسیله آزادى او را بیرون از چارچوب قوانین حکومت اسلامى فراهم سازد.
عـتبة بن ربیعه از کافرانى بود که در جنگ بدر کشته شد. فرزند وى به نام حذیفه در شمار سـپـاهـیـان اسـلام بـود. وقـتـى جـسـد عـتـبـه را در چـاه مـى انـداخـتـنـد، رسول خدا (ص) حذیفه را غمگین دید. از او پرسید: «آیا از کشته شدن پدرت ناراحتى؟» گفت: «نه به خدا قسم، اما پدرم مردى صاحب رأى، بردبار و با فضیلت بود و من دوست داشتم که به اسلام درآید و اکنون که پایان کارش را چنین مى بینم ناراحتم.»
امیر مؤمنان زیباترین بیان را درباره ایمان راسخ رزمندگان اسلام به کار برده است، آنجا که مى فرماید: «ولقـد کـنـا مـع رسـول الله صـلى الله عـلیـه و آله نـقـتـل آباءنا و ابنائنا و اخواننا و اعمامنا: ما یزیدنا ذلک الا ایمانا و تسلیما؛ مـا هـمـراه رسـول خدا (ص) با پدران، فرزندان، برادران و عموهایمان مى جنگیدیم، این چیزى بر ما نمى افزود مگر ایمان و تسلیم.»

 


Sources :

  1. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏16 صفحه 432

  2. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏17 صفحه 324 و 245

  3. پژوهشکده تحقيقات اسلامي سپاه- ارزیابی سیاسی و نظامی جنگهای پیامبر

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/110123