جان پرستی یا آنیمیسم (آثار و نتایج آن)
English 10722 Views |تصورات مختلف جان پرستان
در جهان شناسی بدوی تصور و خیال نقش حقیقت را بازی می کند. بین آنچه در خواب و بیداری مشاهده می کنند تفاوت نمی گذارند. غالبا به فال و جادو می پردازند و امور را به سنن قدیم ارتباط می دهند. طبق همان نقشه ای که مفهومات جای داده می شود، مفروضات باطل و پیشگویی ها و مباحث افسانه ای به عنوان تاریخ موجودات فوق طبیعی نمودار می گردد، و امور طبیعی و غیر طبیعی مخلوط می شود. در آفریقای استوایی اگر در خواب ببینند که مسافرت کرد ه اند آن را حقیقت می پندارند. در نزد بومیان کسی که خواب ببیند مار او را گزیده است بایستی خود را مانند یک نفر مار گزیده در بیداری معالجه کند. جهان خارجی از تصوراتی ساخته می شود که نیروی روحانی در آن نفوذ می کند و اداره می شود مقصود از روح، نفوذ همین اعمال است که دائما در اطراف بدوی انجام می شود. در میان این نیروهای روحانی استعداد و تمایلات و مقررات انسان جای می گیرد. این نیروها با قدرت خود حوادث خوب و بد را تجسم می دهد و برای هریک سهمی معین می کند. در تاهیتی برای آزمایش دوستی اشخاص، زاهد مقدس بی گناهی را از راه لطف در یک پارچه که آلوده و متعلق به شخص جذامی است می خوابانند و معتقدند این بیماری سرایت نمی کند مگر این که جذامی با کسی که به پارچه نزدیک می شود دشمنی داشته باشد. حالات بدوی نه تنها بر اساسی منطبق نیست بلکه مجهول و اسرارآمیز است. روحیات بدوی تحت اثر قانونی قرار دارد که لوی برول آن را «قانون مشارکت La loi de participation» می نامد. زندگانی گاهی به قدری اسرارآمیز جلوه گر می شود که نه تنها دیگران بلکه خودشان هم حقیقت آن را درک نمی کنند. بعضی از بومیان شمال برزیل یعنی بوروروها با وجود این که می دانند انسان هستند. خود را طوطی قرمز می نامند. در تکمیل بعضی از تشریفات در حضور شخص ثالث اعمالی انجام می دهند و معتقدند قدرت اسرارآمیزی به دست می آورند.
در جان پرستی مانند کیش توتم به نیرویی معتقدند که دارای شخصیت نیست و در عین حال مادی و روحانی است که در همه جا منتشر است و در ملانزی آن را مانا می نامند. در نظر «کرگ لینگر Kregliner» زندگانی بدوی به وسیله مانا تعریف می شود. پیشوا و متصدی امور مذهبی مردی است که دارای مانا است. هر طور میل دارد می تواند از آن استفاده کند. محراب وی محل تمرکز مقدار بسیاری مانا است. می توان این نیروی های عرفانی را که به طبیعت جان می دهد با ارواح مقایسه کرد.
جایگاه سحر و جادو در جان پرستی یا آنیمیسم
سحر و کهانت در آنىمیسم به منزله فنون حربى و نیرنگهاى جنگى است که در پرتو آن ممکن است آدمى بر دشمن فائق آید. پیروان آئین ارواح پرستى معتقدند که اگر الفاظ و جملات با صداى بلند و آهنگ خاص تکرار شوند، داراى اثرى خاصند! مثلا اگر با ترتیب مذکور گفته: طوطى پریده، طیطو پریده، سلوى پریده، بیمارى پریده در رفع بیمارى مؤثر است!! و گاه محاکات و تقلید و تفأل و تطیر را مؤثر مى دانند، مثلا ریختن آب را در فضا با آداب مخصوص که به صورت باران سرازیر شود، در آمدن باران مؤثر مى دانند! اکثر نقش ها و تصاویر مفهوم و نامفهوم و حتى زینت الاتى که مردان و زنان با خود داشتند، انواعى از طلسمات و حرزها و براى مقابله با ارواح موذیه بود. اهالى فوئزى (قبائل بومى آمریکاى جنوبى و تنگه ماژلان) به ارواح و نفوس فراوانى که همه تاثیرات و انقلابات طبیعت را از آنها مى دانند و به زبان بومى خود آن را اوالاپاتو مى نامند، معتقدند. اکثر قبائل استرالیائى چون مردم، نوول گینه (جزایر شمالى استرالیا) و نوول زلاند (شرق استرالیا) و... و قبائل بومى آمریکاى شمالى و جنوبى چون یاهاگان، هوپى سرى ماکوزى، گیس، کارائیب، سیو، داکوتا، چینوک، توپى، تاراهومار، تاماناکا، تلینکیت، پاتاگن، بوتوکودس، اینکا، اوژیبو، آتاباسک، و بسیارى از قبائل غیر مسلمان آفریقا و سایر نقاط دیگر. داراى عقایدى هستند که نوعى آنىمیسم است. مثلا قبائل یاهاگان به موجودات و نفوس نامرئى مرموزى معتقدند که آنها را کاشبیک مى نامند و به موجودات نامرئى دیگرى معتقدند که آنها را هانوش مى گویند. فوئژیها براى مقابله با ارواح موزیه معمولا شبها مسلح مى شوند. سیاهان و قبائل کت دور (آفریقاى غربى) جمع مى شوند تا با تشریفات خاصى ارواح موذیه را بیرون کنند، گروه کثیرى از سیاهان غیر مسلمان آفریقا هم اکنون به عنوان حفظ از گزندهاى ارواح موذیه و جلب توجه ارواح و نفوس طیبه، خالکوبى ها و تصاویر و نقوشى به صورت طلسمات بر بدن خود نقش مى کند. مناسک و آداب و تشریفات آئین آنى میسم و توتمیسم مختلط و همانند است. اگر چه تاریخ پیدایش این مذهب کاملا روشن نیست، ولى مى توان گفت که آنى میسم قبل از تدوین تاریخ و پیدایش خط در میان ابتدائى ترین اقوام بشر وجود داشته است. آثار باستانى مکشوف برخى از عقاید این مذهب را نشان مى دهد. بنیانگذار آنى میسم مشخص نیست.
عنصر سحر و جادو در فلسفه جان پرستی
سحر و جادو در آنى میسم از فتیشیسم گرفته شده است. فلیسین شاله مى گوید: انسان می تواند همانطور که روی موجودات روحانی عمل می کند به وسیله اقوال و حرکات مخصوص در طبیعت نیز تاثیر نماید. این نفوذ اساسی را برقرار می سازد که آن را جادو می نامند. سالومون رایناخ می نویسد: «جادو و فن و هنر و لشکرکشی جان پرستی است». این نیرو عبارت است از نفوذ کلماتی که با صدای بلند قرائت و یا به صورت او از خوانده می شود. مثلا می توان بیماری را با فرمول زیر معالجه کرد و درمان بخشید.
طوطی پرواز کرده است فاخته پرواز کرده است *** بلدرچین پرواز کرده است بیماری پرواز کرده است.
بدویان حوادث را تقلید می کنند و نمایش می دهند. قبل از اقدام بتاخت و تاز آن را جزء به جزء بازی می کنند یا رقص های جنگی می کنند و معتقدند در اثر این تقلیدها پیروزی به دست می آورند. اگر خشکسالی ایجاد گردد و باران نبارد طی مراسم مخصوص آب می پاشند و طبیعت را متوجه می کنند که به باران احتیاج دارند و عقیده دارند با این عمل باران می بارد. این اعمال را جادوی تقلیدی می نامند. تصویر دشمن را زخمی یا پاره می کنند و تصور می نمایند صاحب عکس را زخمی کرده از میان برده اند، این کار را جادوی عاطفی می نامند. بعضی اشیاء مانند دعا، طلسم و درخت کولکن دارای نیروی جادو است. بدبختی را دور می سازد و یا خوشبختی بوجود می آورد.
تقریبا تمام زینت ها و زیورها که مردان و زنان برای آرایش و دلبری به کار می برند ابتدا به عنوان طلسم بوده است. جادو دو قسم است: یک نوع آن است که روسا و روحانیون عمل می کنند، آن را جادوی نیکو می نامند. نوع دیگر جادوی شر است که جادوگران بی رحم عمل می کنند. جادوگران موجب بیماری و مرگ می گردند و بدون این که متوجه باشند مرتکب جنایت مهمی می گردند. جادوگر دشمن خطرناک جامعه است. بایستی همیشه ضد او رفتار کرد. اسرار زندگی را از او مکتوم داشت، پشم و مو و مدفوع و آنچه را که مربوط به بدن انسان است پنهان کرد. برای باطل ساختن عمل جادو نماینده مذهبی ضد جادو بکار می برد. به وسیله آزمایش که آن را اوردالی می نامند erdalie خوب از بد تشخیص داده می شود. در آفریقای استوایی به متهم سم خورانده می شود و در صورتی که مقصر نباشد سم وی را نمی کشد. در جامعه جان پرستی مانند جامعه توتمی علم افسانه موجود است. این افسانه های شرح تاریخ فوق طبیعی است که در گذشته دوری قرار می گیرد و با گذشته تاریخی ارتباطی نداشته و به اعتباری در زمان حال است. وقتی که بدوی می گوید عرفان اساس هرچیز است مقصود آن نیست که تنها قدیم است بلکه همچنین مافوق و ماوراء تاریخ است آنچه وجود دارد در آن پراکنده است. امور خلقت در افسانه ها تحت عنوان حوادث، جدا از زمان حال نیست. در فاصله زمان و مکان یک صحنه اسرارآمیز از اساطیر خلقت جای می گیرد که بازیگران آن زنده و نفوذ آنها حاکم است. افسانه، ما را در یک جهان متغیر قرار می دهد، در آنجا انسان و حیوان کاملا نزدیک می شوند. افسانه اجازه می دهد با نیاکان عهد افسانه ای رابطه برقرار گردد و نتیجه گرفته شود که کار آنها متناوبا تجدیدنظر می شود. تشریفات مذهبی با رقص و صدای موسیقی به افتخار نیاکان افسانه ای برقرار می گردد. بازیرگان صحنه ها ماسک و لباس مخصوص به کار می برند و نمونه ای از تجلیات بسیار جالب جان پرستی را نمودار می سازند.
اشکال مختلف جان پرستى
فلیسین شاله مى گوید: جان پرستى را از ادراکات مذهبى مجاور آن نمى توان جدا کرد. در این دین افکار مانا و تابو و عقیده به نیاکان افسانه اى و زندگى پس از مرگ یافت مى شود. جان پرستى دین جامعه هاى متعددى است که از قبائل استرالیائى مترقى تر است و مى توان آن را با جامعه هائى که بین عهد بدوى و تمدن قدیم وجود دارد تطبیق کرد. مانند: جامعه هاى سیاهان آفریقائى غیر مسلمان و پلینزى و بومیان فعلى آمریکا و جمعیت اسکیموها. بدویان معتقدند روح در بعضى از قسمتهاى جسم قرار دارد. مردم استرالیا آن را در چربى و کلیه ها ساکن مى دانند. به عقیده آنان بدون اینکه انسان بمیرد، روح مى تواند موقتا بدن را ترک نماید و از فاصله دور بر آن نظارت داشته باشد. فرازر مى نویسد: روح ممکن است دزدیده شود یا از میان برود و یا مراجعت نماید و در بعضى موارد تعویض گردد. در نزد بومیان سرخ پوست شروکیس در ممالک متحده آمریکا رایج است که در یک نبرد، رئیسى روح خود را در بالاى شاخه درختى جان داد. دشمن به طرف وى تیراندازى کرد ولى نتوانست او را بکشد و یا زخمى سازد. حریف به حیله جنگى او پى برد و وسط شاخه ها را هدف قرار داد، آنگاه آن شخص افتاد و کشته شد. در نظر بدوى فردیت در سطح خارجى انسان متوقف نمى گردد. روحیه بدوى آنچه را که مانند مو و پشم و ناخن در او رشد مى کند و یا چون ترشح، مدفوع و اشک و بول و نطفه و عرق از وى خارج مى گردد، از خود مى داند. اگر جادو بر روى اینها انجام گردد در روى بدن اثر مى کند، زیرا اینها اعضاى مکمل بدن است. از این نظر مراقبت مى کنند که موى بدن یا ترشح و مدفوع به دست شخص ثالثى نیفتد و سوء قصدى بکار نرود. در هر حال رعایت اینگونه امور براى حفظ زندگانى لازم است.
راس موسن مى نویسد: در نظر اسکیموها انسان از سه قسمت جسم و روح و نام ترکیب شده است. در بعضى از جامعه ها، در هنگام مرگ، اسباب خانه و اشیائى را که متعلق به فرد است، مى سوزانند. مرگ یعنى اصل زندگى که روح نام دارد، براى همیشه بدن را ترک مى کند ولى در کنار جسد باقى مى ماند. مردگان مانند زندگان زندگى مى کنند؛ جهان اموات نقطه مقابل عالم زندگى است. شب مردگان روز زندگان است. شبها به زمین آیند و ملاقات با آنها خطرناک است. جامعه مردگان مانند زندگان به طایفه و قبیله تقسیم مى شود. ممکن است مردگان دوباره به شکل انسان در آیند یا به کلى ناپدید گردند. عقیده به زندگى پس از مرگ وجود دارد ولى در هیچ جا آن را لایتناهى نمى دانند و معتقدند که اموات نیز در جهان دیگر مى میرند. مقصود از آنىمیسم یا جان گرائى عقیده و آئین کسانى است که در جمیع کائنات، روحى را مستقر مى پندارند. این آئین را نخست فتیشیسم مى نامیدند. آنىمیسم را از سایر آئین هاى ساده بدوى و بت پرستى به سختى مى توان مشخص و ممتاز ساخت، چه آنکه در بسیارى از مبادى با هم مشترکند. مثلا مانا و تابو که در توتمیسم از ارکان آن محسوب بوده، در آنىمیسم نیز وجود دارد. ولى در عین حال آنىمیسم را مى توان یک مرحله بالاتر از توتمیسم دانست. در آنى میسم ارواح و نفوس نقش اساسى عالم را به عهده دارند و جهان آکنده و مملو از ارواح و نفوس موذى و مفید است.
آثار و نتایج آنى میسم
فلیسین شاله مى گوید: رسم و نقاشی ها و قلم زنى ها که در غارهاى فرانسه و شمال اسپانیا به دست آمده، ثابت مى کند که ساکنین ما قبل تاریخ این نواحى، دینى نزدیک به کیش توتم و جان پرستى داشته اند. و این غارها معابد و مکانهاى مقدس آنان را تشکیل مى دهد. آثار مذکور در انتهاى غار قرار گرفته و مانند نقاشى مذهبى امروز سیاهان استرالیا در جدار پوشیده از صخره که جایگاه تابوها است، رسم شده است و نزدیک شدن به آنها براى زنان و آنان که محرم اسرار نیستند، ممنوع است. این کارهاى هنرى براى آرایش و زینت نیست؛ بلکه اعمال جادو است. با رسم و نقاشى و قلم زنى اشکال حیوانات، مانند فیل سنگى و گوزن و گاو وحشى و اسب، بدوى تصور مى کند عملى بر روى آنها انجام داده است. بدوى حیوانات را زخمى رسم مى کند، براى اینکه به آسانى بتواند بر آنها دست یابد. البته این عمل مخصوص جنس نر است؛ زیرا جنس ماده نسل و نژاد آینده را تأمین مى کند و بایستى محترم بماند. در غارهاى توک دودوبر یک جفت گاو وحشى که در روى خاک رس قلم زنى شده است، کشف کرده اند که شصت سانتیمترى درازى دارد. در جلو ماده و در عقب نر روى پنجه هاى عقب نیمه ایستاده است. پسران کنت بگوئن که کاشفین امور ما قبل تاریخ هستند، در این غارها آثارى از رقاصان و رقاصگان یافته اند که بیست تا بیست و پنج هزار سال در خاک رس ثابت مانده است. رقص ها، آوزها، موسیقى ها، اعمال جادو و بعضى از جواهرات بایستى قاعدتا طلم باشد. زیور و زینت آلات و شکافها و برشها و قطع اعضأ و خالکوبى از علائم مربوط به توتم است که براى تشخیص طایفه و قبیله بکار مى رود. جان پرستى فرضیات اولیه مطالعات جهان شناسى رابه انسان عرضه مى دارد. بدویان سابق و لاحق را تشویق مى کند تا به بررسى طبیعت بپردازند. طبق عقاید خودشان ارواح شبیه بخود را زیاد سازند و روح انسانى را از خوى حیوانى خود خارج نمایند. جادوى جان پرستى پایه و اساس و نقاشى و قلم زنى و رقص و موسیقى است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در تمام امور هنرى جهان نفوذ مى کند. به طورى که هنرهاى اولیه از جادو ناشى مى گردد و سپس با ادیان تحول مى پذیرد.
Sources
عبدالله مبلغى آبادانى- تاریخ ادیان و مذاهب جهان- جلد اول- بخش مذاهب ابتدایی
حسین توفیقى- آشنایى با ادیان بزرگ- بخش ادیان ابتدایی
مهرداد ایزد پناه- آشنایی با ادیان قدیم مصر- انتشارات محور- صفحه 42-31
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites