مقایسه اباضیه با فرق دیگر (عقاید)
English 3416 Views |ظهور اباضیه
قول مشهور میان مورخان و نویسندگان ملل و نحل این است که مؤسس مذهب اباضیه عبدالله بن اباض تمیمى است. تاریخ دقیق ولادت و وفات او روشن نیست، مشهور است که وى عصر معاویة بن ابى سفیان را درک کرده و تا زمان عبدالله مروان (65- 86) زنده بوده، و در اواخر این دوره وفات کرده است. درباره ولادت او اقوال مختلفى نقل شده است، برخى احتمال داده اند که در بخش اول حکومت معاویه به دنیا آمده است (الحرکة الاباضیة فى المشرق العربى، ص 49.) و برخى دیگر تاریخ ولادت او را قبل از آن دانسته اند.
عده اى از محققان مذهب اباضى نسبت مذهب خود را به عبدالله بن اباض نفى نمى کنند، ولى انتساب آن را به جابر بن زید (ابو الشعثاء) ترجیح مى دهند، و بر آنند که عبدالله در آرا و اعمال خود طبق فتاواى جابر تصمیم مى گرفته است. (مختصر تاریخ الاباضیة، ص 28.) وى در سال هجده هجرى در نزدیکى شهر نزوى، مرکز حکومت عمان، به دنیا آمد و در سال 93 هجرى در بصره وفات کرد. جابر از بسیارى از صحابه کسب دانش کرد و در فقه تالیف بزرگى به نام دیوان جابر داشت که از بین رفته است. و در حدیث، مسندى دارد که از على بن ابى طالب، ابن عباس، ابو سعید خدرى، عایشه، عبدالله بن عمر، ابوهریره، انس بن مالک، و دیگران روایت کرده است. بیشترین روایات او از ابن عباس و عایشه است. (العقود الفضیة، ص 93- 103.)
برخى دیگر از محققان بر آنند که مذهب اباضى در حقیقت دو مؤسس داشته است: یکى، رهبرى سیاسى آن را بر عهده داشته، که عبد الله بن اباض است، و دیگرى رهبرى علمى و فقهى آن را، که جابر بن زید است. نویسنده کتاب «دراسة فى الفکر الاباضى» پس از بیان این مطلب یادآور شده است که حکومت اباضیه در آغاز یک حرکت علمى (کلامى یا فقهى) نبود، بلکه یک حرکت سیاسى، مذهبى بود که پس از ماجراى حکمیت شکل گرفت و با حکومت اموى موضعى خصمانه داشت و رهبرى این حرکت را عبدالله بن اباض بر عهده داشت، زیرا وى از چهره هاى سیاسى مذهبى شاخص در آن زمان بود. جابر بن زید، فقط از نظر علمى برجسته و معروف بود، نه از نظر سیاسى. آنگاه که حرکت اباضیه شکل یک مذهب را به خود گرفت، جابر بن زید روش سیاسى عبدالله را تایید کرد و به عنوان رهبرى دینى مذهب اباضیه شناخته شد. (دراسة فى الفکر الاباضى، ص 22، 26- 32)
تطورات تاریخى
مذهب اباضیه در قرن دوم هجرى در یمن، حضرموت و حجاز منتشر گردید، و عنصر فعال در نشر این مذهب فردى به نام عبدالله بن یحیى ملقب به «طالب الحق» بود. انقلاب او در زمان مروان بن محمد، آخرین خلیفه اموى، اوج گرفت. در عصر منصور عباسى، (140 ه)، معن بن زائده وارد حضرموت شد و فردى را به نیابت خود در آنجا نصب کرد، ولى مردم حضرموت به رهبرى اباضیه او را کشتند. اباضیه در لیبى و الجزایر نیز تشکیل حکومت دادند و دولت آنان در لیبى بیش از سه سال (141- 144 ه) دوام یافت. عبدالله بن رستم نیز دولت بنى رستم را در شمال آفریقا تاسیس کرد، که حدود 150 سال (144- 296 ه) دوام یافت. مرکز آن شهر تاهرت در الجزایر یکى از مراکز مهم مذهب اباضى بود. قلمرو حکومت آنان غالب نواحى الجزایر، و هران، جبال اوراس، نصف تونس جنوبى و اکثر لیبى را شامل مى شد. اباضیه هم اکنون در مناطق مختلف دنیاى اسلام سکونت دارند، که مرکز عمده آنان کشور عمان است. عقاید اباضیه به عنوان مذهب رسمى این کشور پذیرفته شده است. گروههایى از اباضیه در زنگبار (بخشى از تانزانیا) و صحراى بزرگ آفریقا، به ویژه سرزمین میزاب در الجزایر، کوه نفوسه در لیبى، و جزیره جربه در تونس، سکونت دارند.
عقاید کلامى اباضیه
برخى از نویسندگان معاصر اباضى بر این عقیده اند که فرقه اباضیه فقط در دو مسئله، یعنى تخطئه حکمیت و شرط ندانستن قرشى بودن امام، با سایر فرق اسلامى اختلاف نظر دارند، ولى در سایر مسایل با یکى از مذاهب مشهور کلامى هم عقیده اند، چنانکه در مسئله صفات خدا، رؤیت، تنزیه، تاویل و حدوث قرآن با معتزله و شیعه توافق دارند، و در مسئله شفاعت با معتزله هم عقیده اند، و در مسئله قدر و خلق افعال با اشاعره هم رایند. (بحوث فى الملل و النحل، ج 5، ص 302- 303.)
مقایسه عقاید اباضیه با فرق دیگر
قلهاتى مؤلف کتاب «الکشف و البیان » (از علماى سرشناس اباضیه در قرن یازدهم و دوازدهم) دیدگاه اباضیه را در مقایسه با عقاید فرقه هاى قدریه، معتزله، اهل سنت (اهل حدیث، صفاتیه، اشاعره) و شیعه بیان کرده است.
اباضیه و معتزله
اباضیه با قدریه و معتزله در عقاید زیر مخالفند:
1- نفى قدر الهى در افعال انسان.
2- انکار عمومیت اراده خداوند در افعال ناروا.
3- اثبات منزلتى میان ایمان و کفر درباره مرتکبان کبایر.
و در موارد زیر با آنان موافقند:
1- عینیت صفات ذاتى خدا با ذات.
2- نفى رؤیت بصرى خداوند در دنیا و آخرت.
3- اثبات استحقاق ثواب براى مؤمن، هرگاه مرتکب گناه نشود یا توبه کند.
4- اثبات خلود عذاب براى مرتکبان گناهان کبیره که بدون توبه از دنیا مى روند.
5- انکار نص در مسئله امامت.
اباضیه و اشاعره
اباضیه با اهل سنت و اشاعره در عقاید زیر مخالفند:
1: اثبات صفات خبریه بدون تاویل.
2: اثبات رؤیت بصرى خدا در قیامت براى مؤمنان.
3: اعتقاد به زیادت صفات ذاتى خداوند بر ذات.
4: اعتقاد به شفاعت در حق مرتکبان کبایر.
5: عدم خلود مرتکبان کبایر در دوزخ.
6: شرط قرشى بودن امام.
7: وجوب اطاعت از امام، هر چند جائر و ستمکار باشد.
و در موارد زیر با آنان موافقند.
1: اثبات قدر الهى در افعال انسان.
2: عمومیت اراده خداوند در افعال بشر.
3: خلق افعال و نظریه کسب.
اباضیه و شیعه امامیه
از آنچه گفته شد مى توان به موارد موافقت و مخالفت اباضیه با شیعه امامیه نیز پى برد، آنان در مسایل زیر با شیعه هم عقیده اند:
1- عینیت صفات ذاتى خداوند با ذات.
2- تاویل و تفسیر صفات خبریه.
3- امتناع رؤیت بصرى خداوند.
و در مسایل زیر با عقاید شیعه مخالفند:
1- نص در امامت.
2- اعتقاد به شفاعت در حق گنهکاران.
3- عدم خلود مرتکبان کبایر در دوزخ.
4- ارتکاب گناه کبیره مایه کفر و شرک نخواهد بود.
ادامه دارد ...
(در قسمتهای بعدی به با تفصیل بیشتری به مقایسة عقاید اباضیه با خوارج، اشاعره، معتزله و امامیه اشاره خواهد شد.)
Sources
WWW. adyan. org
موسسه فرهنگی تبیان
ربانی گلپایگانی- فرق کلامی.
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites