یهودیت در زمان بخت نصر

English 9594 Views |

حوادث تاریخی

بخت نصر دومین و بزرگ ترین پادشاه سلسله نوبابلی، ویران کننده اورشلیم و اسیر سازنده قوم یهود است. این نام در اصل بابلی، با تلفظ «نبوکودوری اوصرNabu - Kudurri- Ussur» متشکل از سه بخش «نبو: الهه حکمت بابلی»، «کودورو: جانشین یامرز» و «اوصر: حمایت کن» است که در زبان عبری به صورت «نبوخد ناصر» یا «نبوخد راصر» درآمده و در منابع اسلامی نیز به صورت «بخت نصر» تغییر یافته است. از دو پادشاه به این نام در تاریخ بابل یاد شده که نخستین آنها (حکومت 1123 ـ 1146 ق. م) متعلق به سلسله چهارم بابل و دومی (حکومت 562 ـ 605 ق. م) متعلق به سلسله نوبابلی (کلده) و شخص مورد نظر مفسران است. شهرت وی بر اثر حمله به اورشلیم (بیت المقدس) و بازتاب وسیع آن در کتاب مقدس است.

کشور یهود پس از مرگ سلیمان
کشور یهود پس از مرگ سلیمان در پی اختلافات بسیار و نارضایتی و تبعیضهای پدید آمده به دو بخش اسرائیل درشمال و یهودیه در جنوب تقسیم شد. گرچه اشغال اورشلیم، پایتخت یهودیه به دست بخت نصر اولین و بزرگ ترین یورش به یهودیان نبوده؛ ولی به دلیلهایی چند انعکاس بسیاری در کتاب مقدس و دیگر کتب یهودی یافته است. اموری چون وجود هیکل (معبد سلیمان) در اورشلیم و اعتبار و قوت مذهبی آن به ویژه از زمان پادشاهی یوشیا، پیدا شدن تورات در هیکل، وجود انبیای بزرگی همچون ارمیا در زمان حمله بخت نصر، تبعید گروهی از آنان چون دانیال و حزقیال و نیز عزرای کاهن به بابل و تدوین بخشهایی از کتاب مقدس به وسیله ایشان و از همه مهمتر جذب و مستحیل نشدن تبعیدشدگان اورشلیم در بابل و بازگشت ایشان به سرزمینشان در پی حمایتهای پادشاهان هخامنشی، از ادله یاد شده است.

وقایع پس از ظهور دولت کلده در بابل

با ظهور دولت کلده در بابل و اتحاد با مادها، نینوا، پایتخت آشور سقوط کرد و قلمرو آشوریان میان آنها تقسیم شد. بخش بزرگی از آن شامل بین النهرین جنوبی و سوریه و فلسطین سهم دولت کلده گشت. بخت نصر، فرزند نبوپلسر (بنیانگذار دولت کلده) در آخرین سال سلطنت پدر (605 ق. م) اولین لشکرکشی خود را به سوی کرکمیش (قرقمیش) واقع بر کرانه غربی بخش شمالی فرات انجام داد؛ چه فرعون نخو (نکو) با استفاده از ناتوانی آشور و اشتغال بابل به محاصره نینوا، داخل شامات شده و تا کرکمیش پیش رفته بود. سپاه مصر در پیش روی به سوی شرق با مقابله سپاه کوچکی به فرماندهی یوشیا، پادشاه یهودیه روبرو شد که پس از کشته شدن یوشیا و تعیین یهویاقیم (یهویاکیم) به جانشینی وی از سوی فرعون نخو، مسیر خود را به سوی کرکمیش ادامه داد؛ اما در جنگ با بخت نصر شکست سختی خورد و تا شهر حمات در سوریه یا دلتای رود نیل عقب نشینی کرد و تمام سرزمین حتی (سوریه، فلسطین، شرق اردن و ساحل شرقی مدیترانه) به دست دولت بابل افتاد.

اقدامات بخت نصر در اولین سال حکومت خود
بخت نصر در اولین سال حکومت خود (604 ق. م) بار دیگر به سوی سرزمین حتی حرکت کرد و بدون هیچ گونه معارضه قابل توجهی، سلطه خود را بر تمام حکومتهای آن منطقه از جمله یهودیه به پادشاهی یهویاقیم تثبیت کرد و خراج سنگینی از ایشان گرفت. در همین زمان (به روایت عهد عتیق، سال 606 ق. م) گروگانهایی را از یهودیه با خود به بابل برد که احتمالا دانیال نبی جزو ایشان بوده است. در سال 601 ق. م. به مصر حمله کرد و از جنگ سختی که درگرفت، سرانجامی قطعی حاصل نشد و به هر دو طرف صدمات سختی وارد آمد. در سال 599 ق. م. به قصد سرکوبی قبایل عربی که در مرزهای جنوبی دولت کلده میان عراق تا شام آشوب کرده بودند، دوباره به سرزمین حتی لشکر کشید و این قبایل را که در کتاب مقدس از آنها به نام «قیدار» و «حاصور» یاد شده سرکوب کرده، چارپایان و بتهایشان را به غنیمت برد.
در سال بعد اقدام به محاصره اورشلیم کرد، زیرا یهویاقیم دو سال از پرداخت باج امتناع ورزیده بود. یهویاقیم قبل از رسیدن سپاه بابل یا در زمان محاصره درگذشت و پسرش یهویاکین به پادشاهی رسید. اورشلیم در سال 595 ق. م. فتح شد و یهویاکین به همراه خانواده سلطنتی و شماری از ساکنان شهر (از جمله حزقیال نبی) به بابل تبعید شدند؛ ولی شهر ویران نشد. بخت نصر پس از پادشاه ساختن صدقیا، عموی یهویاکین و تعهد از وی مبنی بر عدم شورش و همچنین دریافت خراجی سنگین به بابل بازگشت. سفر پادشاهان شمار اسیر شدگان این حمله را 10000 نفر از فرماندهان، سربازان، صنعتگران و آهنگران شمرده، حال آنکه در سفر ارمیا این تعداد 3023 نفر بیان شده است.

محاصره اورشلیم توسط بخت نصر برای بار دوم

بخت نصر در سال 589 ق. م. برای بار دوم اورشلیم را به محاصره درآورد، زیرا صدقیا پس از 9 سال تبعیت از بابل در پی بی توجهی بخت نصر به قلمرو غربی خود به سبب اشتغال در جنگ با عیلامیها و فرو نشاندن آشوب در ارتش خود، دست به شورش زده، ادعای استقلال کرده بود. شورش وی بی شک از حمایت و تشویق فرعون مصر برخوردار بود. سپاه بابل در سال 586 یا 587 با ویران ساختن دیوارهای دفاعی، شهر را اشغال کرد. در این حمله صدقیا اسیر و کور شد و اشراف و بزرگان یهود کشته شدند، قصر پادشاه و هیکل سلیمان به آتش کشیده شد، ساکنان شهر به بابل تبعید شدند، ظروف و وسایل قیمتی معبد به تاراج رفت و تابوت میثاق و متن تورات به کلی از میان رفت. طبق روایت سفر دوم پادشاهان، همه شهروندان، جز تهیدستان به بابل تبعید شدند. این افراد در سفر ارمیا 832 نفر بیان شده اندکه با توجه به کشته شدن شمار فراوانی از مردم در جریان محاصره در پی شیوع گرسنگی و بیماریهای واگیردار و فرار گروهی از اهالی شهر هنگام عقب نشینی سپاه بابل بر اثر پیشروی ارتش مصر برای کمک به اورشلیم و همچنین کشتار یهودیان پس از اشغال شهر به دست سربازان بابلی، چندان ناسازگار با گزارش نخست به نظر نمی رسد.
در تمام این دوران، انبیای بنی اسرائیل به خصوص ارمیا، با زبانی تلخ به بیان گناهان قوم یهود پرداخته، آنان را از عذاب دردناک الهی بیم می دادند. ارمیا بابل را تازیانه عذابی در دست خداوند و تنها راه نجات را در تسلیم شدن می دانست. تبعید شدگان در بابل از آزادی و رفاه خوبی برخوردار شدند و پس از مدتی مکنت بسیار یافتند. بخت نصر پس از ساختن باغهای معلق و قصرها و معابد بسیار و دیوارهای عظیم دفاعی، در سال 562 ق. م. درگذشت. در حدود دو دهه بعد با ظهور کورش هخامنشی و سقوط بابل زمینه بازگشت یهودیان که به زندگی در بابل خو گرفته بودند، فراهم آمد.

بخت نصر نواده یا کاتب سنحاریب آشوری
همچنین گروهی بخت نصر را نواده یا کاتب سنحاریب آشوری دانسته اند که در حمله به بیت المقدس، فرشته خداوند همه سپاه ایشان را به غیر از خود سنحاریب، بخت نصر و چند نفر دیگر نابود می کند. این داستان شباهت فراوانی به گزارش عهد عتیق دارد. تنها راویان اسلامی اخبار، بخت نصر را با ابتکار خود به آن افزوده اند. طبق این گزارش بخت نصر پس از به قدرت رسیدن منتظر می ماند تا گناهان در بین بنی اسرائیل فزونی یافته، خدای ایشان دست از حمایتشان بردارد و پس از حمله به بیت المقدس، جمع فراوانی از یهودیان را که شمار آنان 70000 نفر بیان شده، به قتل می رساند، به طوری که دیگر کسی از حافظان تورات باقی نمی ماند. مسجدالاقصی را نیز ویران کرده، از خاکروبه پر می سازد و تورات نیز به آتش کشیده شده، از بین می رود. سپس بسیاری از بازماندگان را به اسارت برده، اندکی را نیز در آن مکان وا می نهد. وی در اواخر عمر بر اثر گناهان بسیار به صورت حیوانی مسخ یا دیوانه شده، خود را گاو می پندارد. در سفر دانیال نیز به دیوانه شدن وی اشاره شده است. برخی نیز سرانجام وی را پس از دوره ای مسخ، بخشش از سوی خداوند و بازگشت به هیئت انسانی ذکر کرده اند.

بخت نصر در قرآن

نام بخت نصر در قرآن به طور صریح نیامده است؛ ولی مفسران مسلمان آیات 97، 114 و 259 بقره؛ 167 اعراف؛ 26 نحل؛ 4- 8 و 104 اسراء؛ 11- 15 انبیاء و 4- 10 بروج را با اختلاف گزارشهای بسیار در مورد وی دانسته اند. در گزارشها و داستانهای افسانه ای بسیاری که تاریخ نگاران اسلامی و مفسران درباره بخت نصر ارائه داده اند ردپایی از اسفار عهد عتیق، کتب ربانی یهود و نوشته های ایرانیان قبل از اسلام به چشم می خورد. تأثیر بخت نصر در اذهان راویان اسلامی اخبار تا جایی بوده که هر حمله و رویداد ناآشنایی را در برهه های مختلف تاریخی به وی نسبت می دادند. آیات قرآنی مربوط به بخت نصر به غیر از آیه 26 نحل که بنا به نظری غیر مشهور درباره مرگ و گرفتاری وی به عذاب الهی است تحت دو عنوان «حمله به بیت المقدس» و «حمله به اعراب» قابل بررسی است.

حمله به بیت المقدس
در آیات ابتدایی سوره اسراء از دو بار عصیان و استکبار قوم یهود و به سبب آن، دو بار مجازات ایشان یاد شده است: «و قضینا الی بنی اسرائیل فی الکتـب لتفسدن فی الارض مرتین و لتعلن علوا کبیرا؛ و در كتاب آسمانى[شان] به فرزندان اسرائيل خبر داديم كه قطعا دو بار در زمين فساد خواهيد كرد و قطعا به سركشى بسيار بزرگى برخواهيد خاست.» (اسراء/ 4) نخست بار، خداوند گروهی از بندگان نیرومند خود را بر ایشان مسلط می کند: «فاذا جاء وعد اولـهما بعثنا علیکم عبادا لنا اولی بأس شدید فجاسوا خلـل الدیار و کان وعدا مفعولا؛ پس آنگاه كه وعده [تحقق] نخستين آن دو فرا رسد بندگانى از خود را كه سخت نيرومندند بر شما مى ‏گماريم تا ميان خانه ‏هايتان براى قتل و غارت شما به جستجو درآيند و اين تهديد تحقق‏ يافتنى است.» (اسراء/ 5)
پس از چندی دوباره قدرت و مکنتشان را بیش از پیش به آنان باز می گرداند: «ثم رددنا لکم الکرة علیهم و امددنـکم بامول و بنین وجعلنـکم اکثر نفیرا؛ پس [از چندى] دوباره شما را بر آنان چيره مى‏ كنيم و شما را با اموال و پسران يارى مى‏ دهيم و [تعداد] نفرات شما را بيشتر مى‏ گردانيم.» (اسراء/ 6) تا آنکه هنگام وعده [کیفر] دوم دشمنانشان چنان بر آنان سخت می گیرند که غم و اندوه بر چهره هایشان نمایان می شود و آنچه را زیر سلطه گیرند، درهم می کوبند: «فاذا جاء وعد الأخرة لیسوءوا وجوهکم ولیدخلوا المسجد کما دخلوه اول مرة و لیتبروا ما علوا تتبیرا؛ اگر بدى كنيد به خود [بد نموده ‏ايد] و چون تهديد آخر فرا رسد [بيايند] تا شما را اندوهگين كنند و در معبدتان چنانكه بار اول داخل شدند [به زور] درآيند و بر هر چه دست‏ يافتند يكسره [آن را] نابود كنند.» (اسراء/ 7)
گزارش تاریخی قرآن در این آیات بسیار کلی است؛ ولی از دیگر آیات قرآن می توان نتیجه گرفت که فساد و استکبار ایشان در سرپیچی از دستورات خداوند (بقره/ 246)، شکستن پیمان خود با خدا (بقره/ 83)، قتل و تکذیب انبیا (بقره/ 87)، کشتن همدیگر (بقره/ 85)، تحریف کلام الهی (بقره/ 75- 79) و... بوده است. انبیای بنی اسرائیل نیز یهودیان را از پرستش خدایان بیگانه نهی می کردند و ایشان را به سبب رواج فساد و نبوتهای دروغین سرزنش کرده، مستحق عذاب می دانستند. تعبیر «و قضینا الی بنی اسرءیل فی الکتـب» از اعلام و بیان قطعی این حملات به یهودیان حکایت دارد که باید در تورات یا عموم اسفار عهد عتیق و حتی برخی اناجیل صورت گرفته باشد؛ اما با توجه به آیه دوم این سوره: «و ءاتینا موسی الکتب... » ظهور کتاب در خصوص شریعت موسی از قوت بیشتری برخوردار است. یادکرد این حملات در شریعت موسی، از سفر دانیال نیز برمی آید.
احتمالا همین دو عامل سبب جلب توجه دانشمندان اسلامی به کتاب مقدس برای یافتن حمله یا حملاتی در پی قتل یا تکذیب پیامبری شده است. در منابع یهودی از حملات متعددی یاد شده که قابل تطبیق بر دو حمله مذکور است. در سفر دانیال نیز به وقوع دو حمله بزرگ در تاریخ یهود اشاره مختصری شده که تا حدودی به گزارش قرآن شباهت دارد؛ ولی به نظر می رسد چندان مورد توجه مفسران قرار نگرفته است، بر همین اساس راویان اسلامی، حمله کنندگان به بیت المقدس را در نوبت اول و دوم یکی از جالوت، سنحاریب، بخت نصر، انطیاکوس رومی (در سال 167 ق. م. از پادشاهان مقدونی سوریه)، یکی از ملوک الطوایف بابل پس از اسکندر مقدونی (به نام جوزور یا بیردوس یا خردوش) یا تیتوس رومی (در سال 70 م) دانسته اند. عصیان ایشان را نیز با اختلاف نظرهای بسیار در قتل اشعیا، قتل یا حبس ارمیا، قتل زکریا (ظاهرا پدر یحیی و نه فرزند برخیا بن عدو، از نگارندگان اسفار عهد عتیق مورد نظر است)، قتل یحیی و قصد قتل عیسی بیان کرده اند.
در این بین شهرت بخت نصر از دیگران بیشتر است و عموم مفسران بر وقوع حداقل یکی از این دو حمله به دست وی اتفاق نظر دارند، ازاین رو برخی احتمالا با توجه به وحدت فاعل هر دو حمله در این آیات که به نظر می رسد مهاجمان را در هر دو رویداد، یک گروه معرفی می کند، هر دو حمله را به وی نسبت داده اند. گروهی با پذیرش این قول در کنار اعتقاد به فاصله چند قرنی میان دو حمله، احتمال طولانی بودن عمر وی را بیان کرده اند، به هر حال آیات قرآن به وقوع این حملات در زمان گذشته صراحت نداشته و اتفاق نظر مفسران در وقوع هر دو در زمان گذشته، احتمالا ناشی از این تصور بوده که با قدرت یافتن مسیحیت و اسلام دیگر احتمال برتری جویی یهودیان نمی رود. البته در آیه 8 اسراء از احتمال اقتدار و سلطه جویی مجدد یهودیان و سرکوب دوباره آنان به دست خداوند خبر داده شده که اشاره ضعیفی به وقوع هر دو رویداد در زمان گذشته دارد: «عسی ربکم ان یرحمکم و ان عدتم عدنا؛ اميد است كه پروردگارتان شما را رحمت كند ولى اگر [به گناه] بازگرديد [ما نيز به كيفر شما] بازمى ‏گرديم و دوزخ را براى كافران زندان قرار داديم.»
از همین رو، برخی مفسران از حملات سوم و چهارمی نیز یاد کرده اند. گروهی که حمله نخست را به بخت نصر نسبت داده اند، مهاجمان را در وعده دوم انطیاکوس یا یکی از ملوک الطوایف بابل یا امپراطور روم دانسته و آنان که حمله دوم را به وی نسبت داده اند، جالوت یا سنحاریب را مهاجمان نخست شمرده اند. هرچند از حمله جالوت و سنحاریب در کتاب مقدس یاد شده است؛ ولی تطبیق این حملات بر آیات نخستین سوره اسراء با توجه به بنای مسجد در عصر داود و سلیمان، پس از حمله جالوت و به تصریح آیات در ورود مهاجمان به مسجدالاقصی و همچنین ناتوانی سنحاریب در فتح بیت المقدس، چندان وجیه نمی نماید، مگر آنکه اطلاق مسجد را بر تمام ارض مقدس روا بداریم.
احتمال تطبیق حمله انطیاکوس، پادشاهان ملوک الطوایف بابل یا امپراطور روم بر آیات مورد نظر نیز با توجه به تعبیر «قضینا» که بیان از پیغام رسانی وحیانی و قطعی به بنی اسرائیل در کتاب مقدس می کند و عدم اشاره صریح به چنین حملاتی در عهد عتیق تضعیف می شود. احتمالا گروهی از مفسران نخستین بر همین اساس و با توجه به وجود پیشگوییها و گزارشهای بسیار درباره حمله بخت نصر و بابلیان در عهد عتیق به خصوص دو سفر ارمیا و اشعیا و همچنین ظهور آیات سوره اسراء بر وحدت فاعل هر دو حمله، بخت نصر را مهاجم در هر دو رویداد پنداشته اند؛ اما فاصله اندک میان دو حمله بخت نصر با توجه به گزارش قرآن از بازگشت قدرت و مکنت یهودیان پذیرش این سخن را دشوار می سازد.
بسیاری نیز حمله دوم را به دست وی و در پی قتل یحیی دانسته اند، با آنکه قتل یحیی حدود 600 سال پس از بخت نصر و در دوره زندگانی حضرت مسیح رخ داده است. این اشتباه تاریخی احتمالا بر اثر تشابه بخشهایی از داستان حمله بخت نصر با ماجرای حملات وسپاسیانوس و فرزندش تیتوس رومی پس از میلاد مسیح و قتل یحیی، در منابع یهودی برای این دسته از مفسران اسلامی رخ داده است. نشانه های دیگری نیز از اشتباه گرفتن وسپاسیانوس و بخت نصر در منابع اسلامی به چشم می خورد. طغیان بنی اسرائیل در حمله بخت نصر می تواند در مخالفت با احکام تورات، رواج فساد، قتل اشعیا (بنا به روایت برخی اسفار غیر مشهور عهد عتیق و برخی مفسران اسلامی) و حبس ارمیا باشد. برخی مفسران از قتل ارمیا نیز در زمره عصیانهای بنی اسرائیل نام برده و حمله بخت نصر را در پی آن شمرده اند که با گزارشهای عهد عتیق و دیگر روایات اسلامی سازگار نیست. برخی نیز حمله بخت نصر را در پی قتل زکریا دانسته اند که طبق گزارش عهد عتیق متأخر از بخت نصر می زیسته و اشاره ای به قتل وی نیز نشده است.

Sources

جان بی ناس- تاریخ جامع ادیان- ترجمه علی اصغر حکمت- صفحه ‌519‌- ‌528‌

جيمز هاكس- قاموس کتاب مقدس- صفحه ‌40‌- ‌41، ‌366، 320‌- ‌321، 609‌، ‌830‌- ‌831‌

میرزا حسن‌خان پیرنیا- تاریخ ایران باستان- جلد 1 صفحه ‌188‌- ‌194، ‌377، 382

ویل دورانت- تاریخ تمدن- جلد 1 صفحه ‌378، ‌140، ‌284.

محمد ابن جریر طبری- تاریخ طبرى- جلد 1 صفحه ‌314، ‌325، ‌316‌- ‌320، ‌326‌- ‌327

ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی- مجمع البیان- جلد ‏6 ص ‌614-617، جلد ‌1 ص ‌360-361، جلد 7 ص ‌76

سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‌13 ص ‌38- 45، جلد 1 ص ‌257‌- ‌258

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏12 صفحه ‌31‌- ‌32

محمدجواد معمورى- سایت مرکز فرهنگ و معارف قرآن

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information