حج در آیین مسیحیت
English 3773 Views |مسیحیان نیز همانند یهود، در آیین خود، راه و روش های متعددی را پیموده اند که زاییده خیالات و تصورات آن هاست و آنچنان این نظرات و تصورات در ذهن آنان جلوه کرده، که خود را به حق و دیگران را در مسیر باطل پنداشته اند!
مفهوم و تعریف حج
حج را نیز بدینگونه تعریف کرده اند که در پیرامون نمادهای مورد تقدیس خود، به طواف پردازند و قربانی کنند و نذوراتی تقدیم نمایند... و با گریه و تضرع، آمرزش گناهان خود را بخواهند و برخی از آن ها لذت های حلال دنیا و خواسته های مشروع را بر خود حرام سازند و طریق رهبانیت بپیمایند و از مریم عذرا اسوه گیرند و مسیح را به خدایی برگزینند تا گناهانشان را بیامرزد و به بهشت رهنمون گردد. مسیحیان به فرقه های گوناگونی تقسیم شده اند و هر فرقه ای از آنان طریقه خاصی را در حج و مراسم و آداب ویژه آن، اتخاذ کرده است. کتاب تحریف شده مسیحیان، انجیل، اعیاد دینی همچون عید «فصح» (فصح، واژه عربی است که نزد یهودیان و مسیحیان از اعیاد مقدس به شمار می آید. یهودیان آن را مقدس می شمارند و آن را یاد عبور از بحر احمر و خروج بنی اسرائیل از مصر می دانند. این واژه در نزد مسیحیان جشن یادبود صعود عیسی است. فصح، معرب فسح، واژه عبری و به معنای عبور و در بر دارنده معنای نجات است.) و «عید قیامت» و «عید المیلاد» و «عید فطاس» را به آنان اختصاص داده و اعیادشان بیشتر با مراسم و آدابی شبیه حج همراه است.
یکی از نویسندگان مسیحی به نام «ونسنک» در خصوص حج مسیحیان می نویسد: «واژه شناسان عرب، حج را به "قصد" تفسیر کرده اند و این با معنای حج در نظر (مسیحیان) یکسان است. افزون بر این معنای اصطلاحی آن نیز همان است که در لغت عربی مصطلح است و گویا ماده و معنای این واژه در لغت سامی شمال و جنوب، همان طواف کردن و دور زدن باشد.»
در انجیل تحریف شده واژه ای با عنوان حج وجود ندارد، بلکه تنها از اعیادی نام برده می شود که در آن به جشن و شادی می پردازند و از خدای پدر! و خدای پسر (مسیح)، که به عقیده آن ها ترکیب یافته از «روح الهی» و «تکوین انسانی» است، یاد می کنند. بنابراین، مسیحیت در عقیده، به خدا شرک می ورزد و آیین آنها را آیین توحیدی نمی توان نامید و ثنویت یا تثلیث بر عقاید آنان حاکم است؛ «خدای پدر، خدای پسر و روح القدس». جایگاهی که خدای پسر در آن متولد شده، یکی از اماکن مقدسه آنها به شمار می آید؛ جایگاهی که به اعتقاد آنها عیسی در آنجا به دار آویخته شد، مکان مقدس دیگر آنهاست. هرجا که عیسی نماز خوانده و یا او یا مادرش مریم عذرا ظاهر شده اند، عنوان مقدس گرفته است و به طور خلاصه هر مکان یا هر زمان، که این ظهور و تجلی نمودار گشته و یا با هرکس که ملاقاتی داشته، مورد تقدس و محل زیارت و مراسم سالانه آن ها شده و هر یک را انجیل عید اعلام نموده است. در هر حال، آنچه از مسیحیت به چشم می خورد، آن چیزی نیست که در آیین نخستین حضرت عیسی وجود داشته است. (زیرا آیینی که خود آوردنده آن بوده، آیین توحیدی بوده، اما آیین مسیحیت بر محور توحید نیست. هر آنچه مورد تقدیس قرار می گیرد به اعتبار انتساب آن به شخص مسیح می باشد، نه به خدای مسیح.)
حج و آیین نخستین مسیحیت با توجه به روایات
در خصوص حج و آیین نخستین مسیحیت می توان گفت که حضرت عیسی (ع) نیز از جمله پیامبرانی بود که به ندای ابراهیم خلیل (ع) پاسخ داد؛ آن گاه که به امر خداوند آهنگ حج داد. عیسی (ع) از پیامبران اولوالعزم بود و می دانست که ندای ابراهیم جهان شمول است و به شریعت خاص اختصاص ندارد، بلکه شامل همه ادیان آسمانی و همه پیامبران و مرسلین می گردد و تکلیفی است عام بر همه مکلفین. آنگونه که از روایات استفاده می شود، همه پیامبران به حج خانه خدا آمده اند. این روایات که از پیامبر گرامی و ائمه (ع) نقل شده، تأکید می ورزد که عیسی بن مریم روح الله به کعبه مشرفه آمده و حج خانه خدا گزارده است.
از سخن پیامبر (ص) آورده اند که فرمود: «و الذی نفس محمد بیده لیهلن ابن مریم بفج الروحاء حاجا أو معتمرا أو لیثنیهما؛ سوگند به آن کس که جان محمد (ص) در ید قدرت اوست فرزند مریم از گردنه "روحا" عبور کرده در حالی که صدای خود را به لبیک گفتن برداشته و به حج یا عمره، یا هر دو عزیمت نموده است.» و از قول امام صادق (ع) در روایتی آمده است: «و مر عیسی بن مریم بصفاح الروحاء و هو یقول لبیک عبدک ابن أمتک لبیک؛ عیسی بن مریم از صفائح الروحاء گذشت، در حالی که می گفت: لبیک! بنده تو و فرزند کنیز تو! لبیک.»
در مورد زمان حج پیامبران به سوی بیت عتیق؛ و از جمله آن ها حضرت عیسی (ع)، امام علی بن موسی الرضا (ع) می فرماید: «زمان حج آن دهه ذی حجه بوده است... وآن پیامبران عبارتنداز: آدم، نوح، ابراهیم، عیسی، موسی و محمد (ع) و دیگر پیامبرانی که در این مقطع زمانی حج خانه خدا نموده اند و این سنت شد برای فرزندان آن ها تا روز قیامت.» بدین ترتیب، حج حضرت عیسی که یکی از پیغمبران اولوالعزم است، امکان ندارد مخالف حج پیامبران دیگر باشد و اینکه بیت المقدس یا مکان دیگری را برای حج خود و پیروانش قرار دهد.
انحراف مسیحیان در حج
مسیحیان نیز مانند یهود، از سنت های الهی و راه انبیا منحرف شدند و تعالیم پیامبرشان را نادیده گرفتند و آموزه های شریعت را در حجاب های تحریف و کتمان پنهان داشتند. قرآن کریم در آیات بسیاری، از این انحراف سخن گفته و آنان را مورد نکوهش قرار داده، می فرماید: «قل یا أهل الکتاب لستم علی شیء حتی تقیموا التوراة و الإنجیل و ما أنزل إلیکم من ربکم و لیزیدن کثیرا منهم ما أنزل إلیک من ربک طغیانا و کفرا فلا تأس علی القوم الکافرین؛ بگو ای اهل کتاب، شما را دستاویز استواری نیست، جز آن که تورات و انجیل و آنچه را از سوی پروردگاتان بر شما نازل شده، به کار بندید. اما بسیاری از آن ها از روی طغیان و کفر دستورات فرود آمده از سوی خدا را کم و زیاد می کنند، پس بر این قوم کافر متأسف نباش.» (مائده/ 68)
آیه به صراحت بیان می کند که اعمال اهل کتاب پذیرفته نیست جز آنچه را مطابق دستور خداوند انجام دهند. عیسی (ع) همانند سایر پیامبران بشارت دهنده و بیم دهنده بوده، اما مسیحیان پس از وی دو گروه شدند؛ گروهی به بت پرستی پیشین برگشتند و گروه دیگر، نام عیسی را بر زبان رانده و همه چیز را در او خلاصه کردند و بدین ترتیب تمام معتقدات مسیحیان بر محور وجود عیسی دور می زند.
اعیاد مهم مسیحی، به حوادثی در زندگی مسیح مرتبط می گردد. نماد عقیده مسیحیت صلیب است که به عیسی مسیح اشاره دارد. نماز و نیایش مسیحیان رو به مسیح دارد؛ چرا که آنان بر این باورند که برای انسان امکان آن نیست با خدا صحبت کند، بنابراین عیسی را باید مخاطب خود قرار دهد و به نیایش با او بپردازد. نویسنده مسیحی «فرتز راید نور» می گوید: «کلید عقاید مسیحیت این است که در واقع مسیح عامل پیدایش معتقدات آیین مسیحی می باشد و هم اوست که مجموعه اینها را در خود جمع می کند.»
اماکن مقدس مسیحیان برای حج
بر این اساس، جامعه مسیحی، اماکنی را که یاد و خاطره مسیح را تداعی می کند و از شخص او یا شخصیت مادرش مریم، در رهگذر تاریخ تا به امروز جلوه و نمودی دارد، برای اعیاد سالیانه و آداب دینی و حج برگزیده اند که این اماکن مقدس عبارتند از:
1ـ حج بیت المقدس
برخی از مسیحیان به سوی بیت المقدس در فلسطین جایی که صلیب اصلی عیسی بن مریم قرار دارد، رهسپارند و با این حرکت به سنت ملکه «هیلانه» تأسی می جویند. در هیچ یک از نصوص تورات و انجیل و دیگر آثار معتبر، نشانه ای از حج به بیت المقدس وجود ندارد و این تنها سنتی است که به علل خاصی رایج شده است. عامل اساسی این را در تبعیت از سنت ملکه «هلن» (Helene) مادر امپراتور قسطنطنیه باید کاوید که نامبرده، چوبه داری را که حضرت عیسی بر آن به دار آویخته شد، کشف کرد و آن روز را روز مبارک و عید مسیحی قرار داد که همه ساله در آن روز حج می گزارند؛ روزی که به «عود مقدس» موسوم است.
هلن که از مروجان آیین مسیحی بود، در سال 326 میلادی، سیاحتی را به شرق آغاز کرد و در خلال آن اماکن مقدس فلسطین را زیارت کرد و کنیسه هایی را دور اورشلیم و بیت لحم بنیان نهاد. می گویند او موفق شده در این سیاحت، عود صلیب و چوبه دار حقیقی مسیح را پیدا کند. او اهتمام بلیغی داشت که جایگاه حوادث مهم جامعه مسیحی را کشف کند و معبدهایی را به عنوان یادمان این حوادث بنیان نهد. مسیحیان «کنیسه قبر مقدس» را که در کنار کوهی بنا شده و معتقدند مسیح آنجا به دار آویخته شد، گرامی می دارند. این کنیسه در شهری قرار گرفته که سلطان سلیمان قانونی در سال 1541 م. بنا نهاد و در شرق شهر قدیمی قرار دارد. هنگامی که ترکهای سلجوقی، مسیحیان را از زیارت بیت المقدس مانع شدند و کنیسه قبر مقدس (کنیسه قیامت امروز) را ویران کردند، جنگ های صلیبی در گرفت و در سال 1099 م. آن را صلیبی ها متصرف شدند.
زیارت یا حج کنیسه قیامت (کنیسه قبر مقدس) به اعتقاد مسیحیان معمولا در عید سالیانه فصح صورت می پذیرد که عید بزرگ مسیحیان است و به اعتقاد مسیحیان، قیامت مسیح در میان مردگان می باشد و زمان این زیارت از 22 مارس تا 25 آوریل می باشد و بسیاری از اعیاد عمده مسیحیان به عید فصح ارتباط دارد و قبل از این زیارت روزه بزرگ مسیحی ها است که چهل روز ادامه دارد و مصادف با آلام مسیح است. «عید فصح» یک عید آیینی است که اوامر و نواهی مخصوصی چون روزه و نماز و دعا و نذورات و قربانی و دیگر آداب دینی را در برمی گیرد و با عید مشهور میلاد مسیح که یادواره تولد مسیح است، تفاوت بسیار دارد. در عید میلاد نیز زیارت کنیسه قیامت را مستحب می دانند و اگر زیارت آن میسر نشد، هر کنیسه دیگر را که بتوانند زیارت می کنند. در هر حال، حج به کنیسه قیامت در بیت المقدس که سنتی بر جای مانده از ملکه هلن می باشد و تذکار جستجوی صلیب مسیح است، طی نسل ها به عنوان یک سنت مورد توجه قرار گرفته تا بدانجا که به عنوان یک فریضه دینی و اطاعت امر الهی (که به زعم آنها عیسی تشریع نموده) درآمده است، حال آنکه حقیقت این حج جز میراث هلن نیست و آن را حج الهی نمی توان نامید.
2ـ معبد رومه در ایتالیا
گروه دیگر به کنیسه «رومه» رم در ایتالیا رو می آورند. رم از شهرهای مهم و مقدس ایتالیا در نگاه مسیحیان است. از دیرباز مرکز فرهنگی، هنری و دینی به شمار می آید و آن را شهر جاویدان یا شهر مقدس می نامند. رم از شهرهای بزرگ ایتالیا است که تاریخ آن به قرن هشتم قبل از میلاد می رسد و در گذشته پایتخت جمهوری روم و سپس مرکز امپراتوری رم بوده است. و نیز مرکز تبشیری پاپ و امروزه پایتخت جمهوری ایتالیا و مرکز فعالیت های اداری و روحانی کلیسای کاتولیک رم و به تعبیر دیگر پایتخت رهبری پاپ در آنجاست. در تاریخ تمدن آمده است عوامل متعددی وجود دارد که پایتخت رم را به صورت مرکز فعالیت های مسیحی و محل تلاقی ملیت های مختلف درآورده. این شهر از زیبایی خاصی برخوردار است و آثار باستانی جذابی دارد. مقر کلیسای کاتولیک و حکومت پاپ به شمار می رود و دل های بسیاری از مسیحیان را که به عیسی (ع) عشق می روزند، به خود متوجه ساخته و کلیسای آن زیارتگاه سنواتی و مرکز تجاری و تفریحی شده است. آهنگ حج به این کلیسا به اعتقاد ما چیزی جز تفریح و گردشگری نیست و فاقد بعد معنوی می باشد و این نوع تفریحات سنواتی در هر مکان و زمانی ممکن است و هیچ یک از شرایط حج و بندگی را ندارد و این گونه سفرها با توجه به اوضاع اجتماعی غرب و افعال ضد اخلاقی که رخ می دهد، اموری است که خداوند بدان راضی نیست و حضرت مسیح از آن تبری می جوید، با این حال جای شگفتی است که نام حج بر آن نهاده شود.
3 ـ کلیسای لورد در فرانسه (loord)
برخی از آن ها به «لورد» در فرانسه، آنجا که معتقدند جناب مریم برای آنان تجلی کرده، حج می گزارند. آهنگ حج به این کلیسا در سال 1858؛ یعنی هیجده قرن پس از میلاد مسیح (ع) رایج شده و انگیزه آن این بود که یکی از راهبه های کلیسا مدعی شد مریم عذرا را مشاهده کرده! در حالی که در جوار غاری قرار دارد که در نزدیکی آن کلیسا تجلی نموده است. «لورد» شهری است در بخش جنوب غربی فرانسه که در قرون وسطی موقعیت مهم استراتژیک داشته و از سال 1858 م. به صورت زیارتگاه مسیحیان در آمده است و بیماران کاتولیک به قصد استشفا بدانجا رهسپار می شوند؛ زیرا شایع شده بود که مریم بارها در آن جا تجلی کرده و دختر جوانی به نام برنادت وی را مشاهده کرده است.
لویس معلوف می نویسد کتاب های مسیحیان مدعی است که «برنادت سوبرویس» متولد سال 1844 در لورد فرانسه مریم عذرا را در سن 12 یا 14 سالگی زیارت کرده و او را به تأسیس این معبد توصیه نموده است. شک نیست که ظهور جناب مریم و تجلی آن برای نصاری هر چند شایع شده است، اما زاییده تخیلات یاوه عناصر افراطی و یا ساخته و پرداخته اغراض سیاسی، اجتماعی یا تبشیری یا عوامل دیگری است. هر چند این غار باب المراد آنان گشته است و با نذورات و دیگر دستاویزها، حاجات خود را آنجا طلب می کنند. شب هایی را به گریه و زاری می گذرانند و آمرزش گناهان خود و شفای بیماران خود را می خواهند. مایه شگفتی، ساده لوحی برخی مسیحیان است که این اماکن را جایگاه حج می نامند که خدای جان و مسیح و مادرش پرستش می شوند. کتاب های آن ها با جرأت تمام به نقل آن می پردازند و تنها به اظهارات دختر بچه ای که مدعی است در آن جا مریم عذرا را دیده، دل می سپارند.
4ـ کینسه فاطیما در پرتقال
جمعی از آنان به کنیسه «فاطیما» متوجه اند؛ زیرا بانویی بزرگ و نورانی به نام فاطیما در آنجا تجلی کرده است. داستان فاطیما بر محور قضیه ای می چرخد که در اروپا اتفاق افتاده و توجه جهان مسیحی را به خود جلب کرده و در زمره آداب و شؤون ویژه مسیحیان درآمده و به نوعی با جهان اسلام مرتبط می گردد. فاطیما قریه ای است در شبه جزیره فیبری در غرب اسپانیا و در شهری به نام «لیشبونه» قرار دارد؛ سرزمینی که عبدالرحمان در سال (710 م) فتح کرد و تا قرن یازدهم میلادی در قلمرو اسلام قرار داشت و سپس اروپا آن را متصرف شد و اسلام از آن سرزمین رخت بربست و بیشتر مردم آن مسیحیند. این قریه در سال 1917 م ناگهان به صورت زیارتگاه مسیحیان و مقصد زائران درآمد و آنچه مایه شگفتی پژوهشگران است، چگونگی آمیختگی تعالیم مسیحی با تعالیم اسلامی؛ به خصوص در دیدگاه مردم قریه است که کلیسای فاطیما در آن واقع است.
داستان از اینجا آغاز می شود که سه کودک روستایی شاهد حادثه ای می شوند که در حوالی روستا برای آنان تجلی می کند و سپس سرچشمه اعتقادی عمیق برای اهل روستا می شود. اجمال این حادثه به قولی چنین است که سه کودک شاهد تجلی نوری شدند که به باور آن ها فاطمه زهرا (ع) بوده و تسبیحات حضرت زهرا را به آن ها آموخته که به نقل تاریخ نگاران زائران مسیحی در کلیسای فاطیما اجتماع می کنند و تسبیحی به دست می گیرند و هر یک به لغت خود آن تسبیحات را می گویند. قول دیگر در این حادثه این است که مریم (ع) ظهور کرده و این مکان را قداست بخشیده ولی نام فاطیما روی این کلیسا با وجه دوم سازگار نیست، اگر فاطیما همان فاطمه باشد. در هر حال انبوه زائران، صدها کیلومتر طی مسافت می کنند و از اطراف و اکناف به حج و زیارت این کلیسا می آیند و به نذورات و ادعیه و آداب و اذکار مخصوص می پردازند.
5ـ حج دیگر اماکن مقدس
افزون بر آنچه از اماکن مقدس مسیحیان ملاحظه شد، مکان های دیگری هست که برخی از آن ها را زیارت می کنند؛ مانند قبور مردگان و بعضی اشجار که آن ها را شجره عید میلاد می نامند و برخی کوه ها و اشیای دیگر.
Sources
دائرة المعارف اسلامی- گروه مستشرقان 7/304
محمدباقر مجلسی- بحارالانوار- جلد 99 صفحه 185
ابوجعفر محمدبن یعقوب کلینی- کافی- جلد 4 صفحه 213 باب حجّ الأنبیاء
چگونه باید مسیحی بود؟- صفحه176
ماجده مؤمن و محمد تقی رهبر- مقاله حج در آیین مسیحیت- مجله میقات حج- شماره 41
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites