بدترین موجودات از نظر قرآن
English 3647 Views | یکی از اموری که لازمه انسانیت انسانهاست، مسئله محترم شمردن پیمان و قرارداد است. انسان، انسان است نه به اینکه حرف بزند، بلکه به اینکه در حالی که می تواند دروغ بگوید راست بگوید. انسان، انسان است به اینکه به اختیار خودش پیمان ببندد و در حالی که برایش ممکن است خیانت بکند، روی پیمانش بایستد ولو به ضرر خودش باشد. البته نمی گویم منحصر به اینهاست، اینها از نشانه های انسانیت است.
این است که قرآن در آیات 55-59 سوره انفال وقتی می خواهد بگوید اینها از هر جنبنده ای پست تر هستند می فرماید: «ان شر الدواب عند الله الذین کفروا فهم لا یؤمنون* الذین عاهدت منهم ثم ینقضون عهدهم فی کل مره و هم لا یتقون* فاما تثقفنهم فی الحرب فشرد بهم من خلفهم لعلهم یذکرون* و اما تخافن من قوم خیانه فانبذ الیهم علی سواء ان الله لا یحب الخائنین و لا یحسبن الذین کفروا سبقوا انهم لایعجزون؛ بی تردید، بدترین جنبندگان نزد خدا کسانی هستند که کافر شدند پس آنها ایمان نمی آورند* همان کسانی که از ایشان پیمان گرفتی، ولی هر بار پیمان خود را می شکنند و هیچ پروا نمی کنند* پس اگر در جنگ بر آنان دست یافتی با تاختن بر آنان کسانی را که پشت سر آنهایند متفرق ساز، باشد که عبرت گیرند* و هر گاه از قومی بیم خیانت در پیمان داشتی، تو هم مثل خودشان پیمانشان را لغو کن، چرا که خداوند خائنان را دوست نمی دارد* و کافران گمان نکنند که جلو افتاده اند، آنان هیچ وقت نمی توانند خدا را عاجز کنند».
آیه اول راجع به این است که بدترین جنبندگان چیست؟ فرمود نوعی از انسانها هستند. در اینجا به مناسبت مطلبی که بعد عنوان می فرماید، یکی از صفات غیرانسانی آنها را بیان می کند و آن، مسئله نقض عهد و پیمان است. گویا اینطور می فرماید که ما به این دلیل اینها را پست ترین حیوانات و جنبنده ها می خوانیم که اینها دارای این ممیزات و خصوصیات هستند.
یکی از خصوصیاتشان این است که با دیگران پیمان می بندند (پیمان بستن به اصطلاح قول شرف دادن است، شرف انسانیت را گرو گذاشتن است) ولی این پیمانشان دسیسه ای بیش نیست، آن را نقض می کنند. نه اینکه فقط یک بار نقض بکنند بلکه هر پیمانی که می بندند نقض می کنند. و وقتی از آن شرافتی که برای انسان هست که «و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر؛ و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا سیر دادیم» (اسرا/ 70) در اینها وجود ندارد، اینها از اسب و شتر و الاغ پائین ترند، از حشرات پائین ترند، مظاهر ضد انسانی آنها را ذکر می کند.
می گوید انسانی که آن اولیات انسانیت را که راستگویی و امانت و وفای به عهد است واجد نباشد، او فقط یک حیوان است و بیش از یک حیوان احترام ندارد، بلکه بودن او در جامعه انسانیت اگر قابل اصلاح نباشد جز زیان بر انسانیت چیزی نیست. این است که این آیات، مقدمه آیات جهاد است. می خواهد بگوید ما اگر اجازه جهاد می دهیم، در زمینه انسانهایی است که در واقع انسان نیستند. اول این مقدمه را ذکر می کنم که اینها از هر جنبنده ای پست تر هستند، پس اگر کشتن عقرب جایز است، کشتن اینها هم جایز می باشد. به چه دلیل؟ به دلیل اینکه پیمان در نظر اینها کوچکترین احترامی ندارد. نه اینکه یک بار نقض می کنند.
ما در امور دینی می گوئیم هیچکس معصوم نیست، امکان خطا، لغزش و گناه برای همه هست، اما فرق است میان کسی که پایبند به تقوا است و احیانا گناهی از او سر می زند و این سر زدن گناه، برای او یک امر غیرعادی است و لهذا بعد پشیمان می شود، خودش را ملامت می کند و تصمیم می گیرد که دیگر چنین کاری نکند، و میان کسی که اساسا گناه برای او مفهومی ندارد، پشت سر یکدیگر مرتکب می شود و این نشان می دهد که آن معنایی که ما به آن می گوییم تقوا اصلا در این شخص وجود ندارد.
قرآن کریم درباره این پست ترین حیوانها که جز عده ای از انسانها نیستند، نمی گوید اینها یک بار نقض عهد کردند، چون ممکن است گفته شود لغزشی از اینها سر زده است. می گوید: آنها که هر وقت پیمان می بندند پیمان خویش را نقض می کنند و عرض کردیم که مسئله وفای به عهد و پیمان یک مسئله انسانی است، مسئله ای است که وجدان هر انسانی به آن حکم می کند و اعم است از اینکه آنکه پیمان می بندد مسلمان باشد یا نباشد، اساسا خداشناس باشد یا نباشد، به ماوراء الطبیعه معتقد باشد یا نباشد. از آن چیزهایی است که وجدان انسانی هر کسی به آن حکم می کند. پس آن آدمی که هیچگاه پایبند به وفای به عهد و پیمان خودش نیست و هر وقت که پیمان می بندد دسیسه و دغل بازی است و تصمیمش بر این است که آن را نقض کند، او از انسانیت و از آن چیزی که آن را شرف انسانیت می نامند سقوط کرده و دیگر انسان نیست.
Sources
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 3- صفحه 143-145 و 147-148
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites