بکارگیری ماشین، مشخصه اصلی سرمایه داری

English 3052 Views |

مشخص اصلی سرمایه ‏داری که آن را موضوع جدیدی از لحاظ فقه و اجتهاد قرار می ‏دهد، دخالت ماشین است. ماشینیزم صرفا توسعه آلت و ابزار تولید نیست که انسان ابزار بهتری برای کاری که باید بکند پیدا کرده است، بلکه تکنیک و صنعت جدید ماشین، علاوه بر بهتر کردن ابزارها، ماشین را جانشین انسان کرده است. ماشین مظهر فکر و اراده و نیروی انسان به ما هو انسان است، مظهر تکامل‏ اجتماع بشری است، تجسم تمدن تاریخی بشری است، حاصل تلاش های عظیم فکری‏ چند هزار ساله بشری است. ماشین، جانشین انسان است نه آلت و ابزار انسان، یک انسان مصنوعی است. ماشین به جای انسان نخ می‏ ریسد و پارچه‏ می‏بافد. ماشین شخم می ‏زند و درو می‏ کند. ماشین جوراب می ‏بافد. ماشین‏ می‏ نویسد. ماشین می‏ دوزد. ماشین الک می‏ کند. ماشین کارهایی که انسان با شعور مستقیم خود انجام می ‏داد، انجام می‏ دهد.
ماشینیزم این طور نیست که‏ ابزار دستی انسان را تکمیل کرده باشد، مثل این که بیل بهتر و ظرف بهتر و کارد و چاقوی بهتر یا قیچی بهتر در اختیار انسان قرار دهد، حتی این‏ طور نیست که به جای قوه و بازوی انسان، قوه‏ای از طبیعت استخدام کرده‏ باشد و کارش فقط این باشد که مثلا ابزاری را که انسان با دست خود باید حرکت دهد یا فشار دهد، ماشین حرکت می‏دهد و فشار می‏دهد، نه، بالاتر از این است، ماشین تمام کارهای انسان را دقیق‏تر و با راندمان بیشتر و محصول بیشتر انجام می ‏دهد.
در گذشته چنین نبود، در گذشته سرمایه‏ دار فقط نیروی کارگر را می ‏خرید و ابزار ساده‏ای در اختیار او قرار می ‏داد و با محصول کار کارگر تجارت می‏ کرد، ولی امروز ماشین می‏ خرد و ماشین قدرت‏ دارد صد برابر کارگر کار کند، ماشین ها جای انسان را گرفته‏ اند، ماشین، انسان فلزی است، ماشین قادر است اضافه ارزش تولید کند، صدها برابر کاری که صرف تولید وی شده است ارزش تولید کند، ماشین، برده مشروع‏ اجتماع بشری است. پس حقیقت، درست عکس نظر کارل مارکس است، ماشین، سرمایه متغیرتر از نیروی کارگر است، و در عین حال همین جهت پایه و مبنا و اصل اساسی توجیه کننده سوسیالیسم‏ است. مشخص اصلی سرمایه‏ داری جدید این است که سرمایه‏دار ماشین را با این قدرت عظیم در اختیار خود قرار می ‏دهد، در صورتی که او نه خالق ماشین‏ است و نه مخترع آن، فقط خریدار و مالک او است.
آیا این چنین منبعی می ‏تواند مملوک شخصی باشد؟ یا حتما باید مانند منابع عمومی طبیعی در اختیار عموم باشد؟ ماشین از آن نظر این قدر قدرت‏ تولید دارد که جای شعور مستقیم انسان را گرفته است، به علاوه نیروی عظیم‏ فلز و بخار و برق و غیره، در حقیقت انسان است با عضلات فلزی و نیروی‏ برق و بخار. در حقیقت شعور مخترع است که این همه کار با این ابزار را انجام می ‏دهد. ماشین مظهر فکر و شعور مخترع، به عبارت بهتر، مظهر پیشرفت و ترقی و تکامل اجتماع‏ است که در اختیار سرمایه ‏دار قرار گرفته است. ماشین یک قطعه فلز ساده‏ مثل کارد نیست که خاصیت شعور طبیعی انسان منفرد باشد، یک چوب ساده‏ نیست که از جنگل بریده شده باشد و به اجتماع، بلکه به انسان ارتباط نداشته باشد. ماشین که کار می‏ کند، در حقیقت مغز فلان دانشمند است که‏ با آلات فلزی کار می‏ کند، بلکه مغز اجتماع و ترقی اجتماع است، و بالاخره‏ اجتماع بما هو اجتماع است که به صورت ماشین در طول صدها قرن در آمده و کار می‏ کند، نبوغ جامعه انسانی در امتداد تاریخ است که به این شکل‏ درآمده است.
اینجاست که ما می‏ توانیم ادعا کنیم که سوسیالیسم مارکس واژگونه است. سوسیالیسم مارکسیسم مبتنی بر این اصل است که ماشین، سرمایه ثابت است و نیروی کار، سرمایه متغیر، در عین حال قادر نیست‏ که ثابت کند چرا نیروی کار، یا نیروی بازوی انسان، سرمایه متغیر است‏ و ماشین، سرمایه ثابت، در صورتی که طبق اصل "ارزش = کار" ارزش‏ هر دو به اندازه کاری است که صرف تولید آنها شده است، و هر چیزی طبق‏ اصول مادی حضرات، فقط قادر است حداکثر، کاری که صرف در خودش شده‏ است تولید کند. اما سوسیالیسمی که پایه‏اش اکنون ریخته می‏شود، مبتنی‏ بر اصل تغیر سرمایه ماشینی است.
سوسیالیسم مارکسیسم، حداکثر این است که مدعی می‏شود سرمایه دار از طریق غیر مشروع سود می‏ برد، اما چرا سرمایه‏اش باید از او انتزاع و به اجتماع سپرده شود؟! جوابی ندارد، اما مطابق این‏ سوسیالیسم، علتش این است که ماشین تعلق به اجتماع دارد و از اول، فرد نمی‏تواند مالک آن بشود. به علاوه، چنان که قبلا گفتیم و بعدا نیز توضیح‏ خواهیم داد، سوسیالیسم مارکس، بیش از آن که سرمایه‏داری را ظالمانه‏ جلوه دهد، عادلانه جلوه می‏دهد.

Sources

مرتضی مطهری- نظری به نظام اقتصادی اسلام- صفحه 137-134

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information