فلسفه وقوف در عرفات در ایام حج
English 9174 Views | عرفات نام صحرایی است وسیع و هموار، در دامنه کوهی به نام «جبل الرحمه»، که در جنوب شرقی مکه ما بین «ثویه» و «عرنه»، «نمره» تا «ذی المجاز» قرار دارد. طول تقریبی این صحرا دوازده کیلومتر و عرض آن 5/6 کیلومتر است. عرفات در 21 کیلومتری مکه واقع شده و بخش عمده آن از حرم خارج می باشد. در وجه تسمیه آن اقوال مختلفی وجود دارد: برخی آن را جمع «عرفه» و به معنی کوه و بلندی ذکر کرده اند، بعضی آن را از عرفان، شناخت و معرفت دانسته و برای چنین نامگذاری نیز ریشه های تاریخی قائل شده اند. از جمله آن که حضرت آدم و حوا پس از هبوط به زمین و بعد از جدایی طولانی در این صحرا به یکدیگر رسیده و با هم آشنا شده اند. عده ای نیز گفته اند عرفات به معنای آشنایی به آن علت است که حضرت ابراهیم (ع) در این جا توسط جبرئیل با مناسک خود آشنا شد و به آنها عارف شد.
در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده که در وجه تسمیه عرفات فرمود: جبرئیل روز عرفه بر ابراهیم (ع) فرود آمد و به او گفت: به گناهانت اعتراف کن و مناسک را بشناس و لذا چون او اعتراف کرد آنجا را عرفات نامیدند. وقوف در عرفات نه تنها یکی از ارکان اصلی مناسک حج است و حج بدون عرفه حج نیست، بلکه این وقوف دارای فضائل بسیار ارزشمندی است. تمام زائران خانه خدا در روز نهم ذی الحجه به این سرزمین مقدس می آیند و در آن وقوف می کنند. پیامبر اکرم (ص) در روز عرفه، در «نمره» نزدیکی عرفات، کنار سنگ بزرگی فرود می آمدند. این سنگ، صخره ای در سمت راست عرفات بود و بعدها در مکان مورد نظر «مسجد نمره» ساخته شد. در منایع تاریخی آمده است که محل وقوف رسول خدا (ص) همان محل وقوف حضرت ابراهیم (ع) بوده است. قبیله قریش در دوران جاهلی و آغاز اسلام در عرفات وقوف نمی کردند، زیرا معتقد بودند اهل حرم هستند و باید بر خلاف سایر مردم در داخل حرم وقوف یابند، ولی خداوند دستور داد که همه باید در عرفات وقوف پیدا کنند. در قرآن کریم نیز نام این سرزمین ذکر شده است: «فاذا افضتم من عرفات فاذکروالله عند مشعرالحرام»؛ (بقره/ آیه 198)؛ «و هرگاه از عرفات برگشتید، خداوند را در مشعرالحرام یاد کنید». در سال دهم هجری که پیامبر (ص) آخرین حج خود را موسوم به حجه الوداع انجام داد، در سرزمین عرفات برای مسلمانان خطبه ای بسیار مهم ایراد فرمود که منشور حقوق بین المللی اسلام نام گرفته است. در این خطبه، آن حضرت برای آخرین بار بر تمامی ارزشهای جاهلی خط بطان کشیدند و خونهای جاهلی را تمام شده و سنتهای گذشته را مطرود ساخت.
از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: خداوند عزوجل زمین را از زیر کعبه گسترش داد تا منی، سپس آن را از منی به سوی عرفات گسترانید. پس زمین از عرفات است و عرفات از منی است و منی از کعبه است. حضرت سیدالشهداء هنگامی که از مدینه به سوی مکه حرکت کرد، در روز عرفه در همین سرزمین دعایی خواند که سرشار از مضامین توحیدی بسیار عالی است. این دعا به دعای امام حسین (ع) در روز عرفه مشهور است. وقوف در عرفات از روز نهم واجب است تا غروب، و برای اینکه کار آسان بشود، روز هشتم حرکت می کنند. قدیم که با مال یا پیاده می رفتند، به طریق اولی روز هشتم حرکت می کردند و مستحب هم این است که روز هشتم، حجاج حرکت کنند از راه منا بروند به عرفات، شب را در منا بمانند، روز بروند عرفات، وقوف عرفات را انجام بدهند و برای شب برگردند به مشعر و روز بعد هم برگردند به منا. ولی اکنون این مستحب عمل نمی شود یعنی کثرت حجاج و وسائل نقلیه اجازه نمی دهد که حجاج وقتی که می خواهند شب نهم بروند از راه منا بروند، از راه طائف می روند به عرفات و شب بعد بر می گردند به منا. عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه)، در آنجا توقف می کنند و به دعا و نیایش می پردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز می گردند و وجه تسمیه آن را چنین گفته اند که جبرئیل هنگامی که مناسک را به ابراهیم (ع) می آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت عرفت و او پاسخ داد آری، به همین جهت به این نام خوانده شد. و نیز گفته اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می کنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی می دانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی، صبر و شکیبایی و تحمل است. در صحرای عرفات، جبرئیل، پیک وحی الهی، مناسک حج را به حضرت ابراهیم (ع) نیز آموخت و حضرت ابراهیم (ع) در برابر او می فرمود: عرفت، عرفت (شناختم، شناختم)، و نیز دامنه کوه عرفات در زمان صدر اسلام کلاس صحرایی پیامبر اسلام (ص) بود و بنا به گفته مفسرین آخرین سوره قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبر (ص) نازل شد و پیغمبر (ص) این سوره را که از جامع ترین سوره های قرآن است و دارای میثاق و پیمانهای متعدد با ملل یهود، مسیحی و مسلمان و علمای آنها می باشد، و قوانین و احکام کلی اسلام را در بر دارد، به مردم و شاگردانش تعلیم فرمود.
حضرت سیدالشهدا، امام حسین (ع) نیز بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهی از اصحاب از خیمه های خود در صحرای عرفات بیرون آمدند، و روی به دامن کوه رحمت نهادند و در سمت چپ کوه روی به کعبه، همایشی تشکیل دادند، که موضوع آن به مناسبت روز عرفه (روز شناخت)، شناخت و سازندگی بود. این همایش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلکه شناخت توأم با عمل و سازندگی و تزکیه و خودسازی بود. به هر حال به احتیاط واجب لازم است از بعد از زوال روز نهم تا مغرب در سرزمین عرفات باشد و مراد از «وقوف» همین بودن در آنجا است حالا چه بنشیند چه راه برود یا بخوابد فرقى ندارد البته اگر در تمام این مدت خواب یا بى هوش باشد وقوف او باطل است پس باید تأخیر انداختن از اول ظهر اگر کم باشد مثلا به مقدار نماز ظهر و عصر که پشت سر هم بخواند معلوم نیست حرام باشد. بودن در مجموع بعد از ظهر تا مغرب گرچه واجب است لکن تمام آن رکن نیست که حج به ترک آن باطل شود. پس اگر مقدار کمى توقف کند و برود یا طرف عصر بیاید و توقف کند حج او صحیح است اگر چه توقف نکردن او در تمام وقت دانسته و عمدى باشد.
در اهمیت وقوف در عرفات، پیامبر خدا (ص) می فرماید: همه جاى عرفات، موقف است، پس از دل عرفه بالاتر روید. امام صادق (ع) می فرماید: همه جاى عرفات، موقف است و بهترین جا براى وقوف، دامنه کوه است. و نیز می گوید: در سمت چپ کوه وقوف کن، چرا که پیامبر خدا (ص) در عرفات در سمت چپ کوه وقوف کرد و چون ایستاد، مردم هجوم آوردند به محل فرود آمدن شتر او و در اطراف آن وقوف مى کردند که پیامبر ناقه را دور کرد، آنان نیز چنین کردند. پس فرمود: اى مردم! محل پاى شتر من موقف نیست، همه این منطقه موقف است و با دست به موقف اشاره فرمود در مزدلفه نیز چنین کرد. پس هر جاى خالى را دیدى، با خودت و وسایلت آنجا را پرکن، خداوند دوست دارد که این جاهاى خالى پرشود و از رفتن به بلندی ها دست بردار و از منطقه اراک هم بپرهیز. همچنین از امام صادق (ص) نقل شده که فرمود: از امیرالمؤمنین (ع) درباره وقوف در حل (خارج حرم)، در عرفات پرسیدند، که چرا در حرم نیست؟ فرمود: زیرا کعبه، اندرون خانه است و حرم، خود خانه. چون حجاج، رو به خداى مى آورند، آنان را در آستانه در نگه مى دارد تا به درگاهش تضرع و ناله کنند.
Sources
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 3- صفحه 209
شیخ صدوق- علل الشرایع- ج 2 صفحه 436
اصغر قایدان- تاریخ آثار اسلامی مکه و مدینه صفحه 68-176-179
علی اکبر دهخدا- لغت نامه دهخدا- الفروع من الکافی ج 4- صفحه 189
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites