صفات و شرایط ویژه وزیران از دیدگاه اسلام
English 1682 Views |هئیت دولت (قوه اجرائیه) در ساخت دولت اهمیت زیادی دارند زیرا اداره امور کشور و رفع نیازهای مردم و حل مشکلات جامعه متوجه آنها است و اگر این هئیت به وظائف خود کاملا عمل کنند می توانند رضایت مردم را به دست آورده و علاقه آنها را نسبت به خود جلب نمایند، بقاء دولت و حفظ امنیت هم در جامعه، بسته به این است. هئیت دولت، از قدرتی که مردم به عنوان امانت به آنها سپرده اند نباید سوء استفاده کنند و قدرت آنان را به خودکامگی و طغیان بکشد، بلکه باید در درجه اول، اعضاء این هئیت واجد یک نوع اوصاف و شرایطی باشند، زیرا بیشتر مشکلاتی که دامنگیر حکومت ها می شود ناشی از اختیار اعضاء این هئیت می باشد. اسلام از اول به این امور توجه داشته و در اعضاء هئیت اجرائی و سائر مسئولان امر، شروط و اوصافی را معتبر دانسته است که تحقق آنها موجب جلوگیری از طغیان دولت و قانونی بودن تصرفات آنها است. مهم ترین این اوصاف عبارتند از:
1- تخصص
گویا برای نخستین بار اسلام است که وجود تخصص را در هئیت دولت لازم دانسته است، وجود این شرط را نه تنها در هئیت وزیران ضروری می داند، بلکه در تمام مناصب دولتی نیز این شرط را لازم می شمارد آنجا که فرموده است: «فسئلوا اهل الــذکر ان کنتم لا تعلمون» ( چیزی را که نمی دانید از اهل آن بپرسید). اگر قرآن به مردم توصیه می کند که در هر امری به اهل کار باید مراجعه کنند، برای این است که پیامبر بزرگ اسلام می فرماید: «ریاست جز بر کسی که لیاقت دارد، شایسته نیست.» امام صادق علیه السلام می فرماید: «کسی که بدون بصیرت و آگاهی، کاری را انجام دهد، مانند کسی است که بیراهه می رود و هرچه سریعتر برود از هدف دورتر گردد.» البته سپردن کار به دست افراد غیر لایق، در حقیقت ضایع کردن آن کار است. جایی که عقل اجازه نمی دهد انسان کار فردی را به غیراهل آن بسپارد، چگونه اجازه می دهد مسئولیت اجتماعی و اداره امور جامعه بر عهده کسی گذاشته شود که اطلاع کافی از آن کار ندارد؟ و برای همین، حکمت را چنین تفسیر کرده اند «سپردن کار به شخص لایق» و این حماقت است که کار مناصب به شخص غیرلایق سپرده شود. آری شناخت مقتضیات زمان از لحاظ تدبیر و سیاست، احتیاج به تخصص دارد و لذا امام صادق(ع) می فرماید: «کسی که بر اوضاع زمان خویش آشنا گردد، هرگز مورد هجوم حوادث ناگهانی و پیش بینی نشده واقع نمی شود.» و همچنین امام صادق علیه السلام آنجا که خدمتگزار لایق، و رهبر موفق را توصیف می کند، چنین می فرماید: «کاری می کند و از خداوند هم می ترسد، دعا کننده، و مهربان است، که به کار خود کاملا توجه دارد، و اهل زمان خود را می شناسد، از موثق ترین برادران خود احتیاط کند، خداوند به خاطر همین احتیاط بازوی او را محکم می گرداند، و روز قیامت به او امان می دهد». جمله «مقبلا علی شأنه عارفا باهل زمانه» اشاره بر این است که در رهبر و خدمتگزار اجتماعی، شناخت مقتضیات زمان و خواسته های مردم شرط می باشد.
2- وثاقت
پس از شرط تخصص، شرط مهم در وزیران و مسئولان امور، وثوق و اعتماد است زیرا بیشتر مصیبتهای اجتماعی که دامنگیر حکومت ها می گردد، ناشی از افرادی است که بدون داشتن تقوا، عهده دار انجام وظایف مهم اجتماعی شده اند از این جهت قرآن می گوید باید کارها به دست افرادی سپرده شود که مورد اعتماد باشند، آنجا که از زبان دختر شعیب نقل می کند: «یا ابت استأجره ان خیر من استأجرت القوی الامین» (سوره قصص/ آیه 26)، «پدر، او را استخدام کن چرا که بهترین کسی را که می توانی استخدام کنی کسی است که همچون این جوان «قوی» و «امین» باشد.» آری جائی که نیرومندی و درستکاری دو شرط ضروری در شبانی و گله داری باشد، به طور قطع درباره کسی که جان و مال و ناموس خلق به او سپرده می شود، لازم و ضروری است. بدون شک «قوت» در اینجا تنها به معنی نیروی جسمانی و زور بازو نیست بلکه هرگونه توانائی در مدیریت را به تناسب کار، شامل می شود به اصطلاح، آیه اطلاق دارد و اشکال مختلف قوت و قدرت در دائره شمول این اطلاق قرار گرفته است بنابراین هرکس عهده دار کاری می شود، باید آنچنان توانا باشد که بر آن کار مسلط گردد، تا اینکه کار بر او مسلط شود. «امانت» نیز منحصر به امین بودن در حفظ اموال نیست، هر پست و مقامی نیز مصداقی از مفهوم وسیع «امانت» است و اسرار هر تشکیلات نیز امانت آن تشکیلات است که باید در حفظ آن کوشید. یکی از یاران پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم خدمتش عرض کرد: «آیا یکی از پستهای مهم را به من واگذار نمی کنی؟!» پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم دست بر شانه او زد و فرمود: «تو ضعیف هستی و این پستها امانت است (و امانت الهی سنگین است) و روز قیامت مایه رسوائی و پشیمانی می گردد، مگر کسی که آن را به حق بگیرد، و وظیفه خود را درباره آن ادا کند.» باز در قرآن مجید در سوره یوسف روی دو معیار «آگاهی» و «امانت» به شکل دیگری تکیه شده است هنگامی که عزیز مصر از «یوسف» دعوت کرد که در کشور عهده دار پست مهمی شود تا مردم را در سالهای قحطی شدید که انتظار آن می رفت از خطرات حفظ کند یوسف گفت: «اجعلنی علی خزائن الأ رض انی حفیظ علیم»، « مرا سرپرست خزائن کشور کن به دلیل اینکه هم امانتدارم و هم آگاهم.» با توجه به گستردگی مفهوم امانت در منابع اسلامی بدون شک هر مقام و پست که به وزیر و رئیس و مدیر و فرمانده سپرده می شود از مهمترین امانات الهی و اجتماعی است.
3- زهد و پاکدامنی
مراد از زهد، این است که شخص نباید به دنیا و زخارف آن دل ببندد و آن را برای خود هدف قرار دهد، کسی که دنیا و دنیاداری هدف او باشد، نمی تواند به حق خود قانع شود، بلکه از حدود خود تجاوز می کند و حقوق مردم را ضایع می گرداند و مردم را فراموش نموده و امور آنان را ضایع می نماید، در نتیجه باعث بدبختی و بیچارگی مردم می گردد و در مقابل، اگر مسئول امر، بی طمع و پرهیزگار باشد، از نعمت های دنیا به قدر احتیاج استفاده کند، مسلما چنین فردی چشم طمع به مال دیگران نمی دوزد و بهتر می تواند حقوق ضعیف ترین آنها را مراعات نماید و لذا علی علیه السلام می فرماید: «خداوند بر پیشوایان دادگر لازم کرده است که زندگی خود را در حد زندگی ناتوان ترین مردم قرار دهند، تا رنج فقر، مستمندان را ناراحت نکند.» این جا است که می بینیم علی (ع) یکی از استانداران خود را، به خاطر شرکت در مجلسی که اعضاء آن را طبقه مرفه تشکیل داده و غذاهای رنگارنگی در آن وجود داشت، به شدت توبیخ می کند. آری در نظر علی (ع) مسئولان امر، در معرض خطر آلودگی به حطام دنیا هستند و این کار علاوه بر اینکه موجب تضییع حقوق دیگران می شود، عواقب نامطلوبی به دنبال دارد. اینک نامه توبیخ امام به یکی از مسئولان خطاکار:
« پس از حمد خدای یگانه، و درود به رسول فرزانه، ای پسر «حنیف» شنیده ام که یکی از جوانان «بصره» تو را به منزل خود دعوت کرده و تو شتایان به آن سور و مهمانی رو کرده ای، به من خبر رسید که میزبان سفره رنگین گسترده و غذاهای گوناگون و رنگارنگ و قدح های نوشابه گوارا برای تو آراسته بود، هرگز فکر نمی کردم تو دعوت قومی را بپذیری و جشن مردمی که ثروتمندان و توانگرانشان مدعو و نیازمند و فقیر را از خویش به خواری دور می کنند، قبول کنی، در آن غذاهائی که در سفره تو چیده اند، خوب بنگر، آنگاه آن چه را که پاکی اش بر تو آشکار نیست مخور، و هرچه از راه حلال به دست آورده ای و حلال بودن آن بر تو مسلم است، بخور. آگاه باش برای هر مسلمانی، پیشوانی است که باید از او متباعت کند، از او فروغ بگیرد اینک بدان که امام و پیشوای تو، از لذائذ دنیا به دو جامه ای کهنه و روزانه به دو نان جو، اکتفاء کرده است. درست است که شما مثل من نمی توانید زندگی کنید و مسئولیت مرا هم در جامعه ندارید، اما مرا به زهد و پاکدامنی و کوشش در راه حق و عدالت یاری کنید. به خدا سوگند در این دنیا، درهم و دیناری نیندوخته ام و از غنائم آن ثروتی پس انداز نکرده ام و جز این ردای کهنه که به تن دارم، جامه دیگری برای خویش تدارک ندیده ام.»
آری زهد مانع از آن می شود که حاکم و مسئول اداری چشم طمع به اموال مردم بدوزد و در نتیجه حاکم، کاملا درد افراد جامعه و نیازها و کمبودهای مردم را احساس می کند و به مقام چاره جوئی برمی آید و با ایثار و تقسیم، آنچه در اختیار دارد در ترمیم وضع مستمندان می کوشد و با همدردی و شرکت عملی در غم دردمندان بر زخمهای دل آنان مرهم می گذارد. متأسفانه بدترین چیزی که دنیای امروز ما می بیند، این است که حکام و مسئولان امور، غالبا افراد طمعکار و حر یص بر دنیا هستند و به ریاست و تجملات علاقه شدید دارند که به خاطر آن، هر حرامی را جایز می شمارند و به هر گناهی خود را آلوده می سازند. ولی زهد، عاملی است فعال، که شخص را از ارتکاب شبهات باز می دارد چه رسد به محرمات. اینها مهمترین شرایط و اوصافی است که در هئیت دولت لازم و ضروری است و اگر هئیت وزراء با این اوصاف متصف باشند قوه اجرائیه از آفات سالم می ماند و مردم از رنج و زحمت و عذابی که از دست حکام و مسئولان امر می بیند، خلاص می شوند.
Sources
آیت الله جعفر سبحانی- مبانی حکومت اسلامی- از صفحه 311 تا 317
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites