تأکید بر اطاعت از حاکم عادل در احادیث و روایات
English 2212 Views |لیاقت و کاردانی حاکم و مسئولان امر در پایداری حکومت، و خیر و صلاح رعیت و آبادی و پیشرفت کشور، به تنهائی کافی نیست، بلکه باید: حاکم علاوه بر این دارای اوصاف عالی اخلاقی و انسانی دیگری چون بردباری، استقامت، تواضع، عطوفت، مهربانی و... باشد. و از همه این ها مهمتر در موفقیت حاکم، اطاعت و فرمانبرداری مردم از حاکم شایسته است زیرا حاکم هرچند هم لایق و شایسته باشد، اگر رعیت از او اطاعت نکند، هرگز نمی تواند در جامعه امنیت و آسایش و یا عدالت را برقرار کند، همچنان که پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله وسلم فرموده: «حاکمی که از او اطاعت نکنند، رأی و نظری ندارد.»
اینک به تفصیل در این مورد سخن می گوییم: موقعیت قوه اجرائی بسته به اطاعت مردم از حاکم است و اگر مردم از حاکم اطاعت ننمایند وجود این قوه بی فائده و بی اثر می گردد و برای این جهت پیامبر می فرماید: «اطاعت حاکم( عادل) واجب است. هرکس از اطاعت حاکم سرپیچی کند، طاعت خدای را ترک گفته است.» پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روزی در ( مسجد خیف) طی خطبه ای فرمود: «خداوند قلب بنده ای را خرسند سازد که گفتار مرا بشنود، تمام آن را به خاطر بسپارد و به کسانی که نشنیده اند، برساند. سه چیز است که قلب مرد مسلمان در آن خیانت نمی کند: 1- انجام عمل برای خدا. 2- اخلاص برای پیشوایان. 3- ملازمت و همکاری با آنان. مسلمین همه برادرند، خونشان برابر است و پست ترین فردشان در برقراری پیمانشان کوشش می کند.»
امیرمومنان علیه السلام فرمود: «به والیان خود خیانت نکنید و با راهنمایان خود حیله نورزید، و بر پیشوایان خود جاهل نباشید و رشته اتحاد خود را نگسلید در غیر این صورت مرهون و سست می شوید و حیثیت و آبروی و عظمتتان از بین می رود. پایه کارهای شما باید روی این مبنی باشد و ملازم این روش باشید...
امام زین العابدین در رساله حقوق می فرماید: «بدان تو مایه آزمایش فرمانروایت و او مایه آزمایش تو است و از اینکه بر تو تسلط دارد آزمایش می شود، از این جهت مخلصانه او را یاری کن و با او لجاج برنخیز در حالی که دست او به سوی یاری تو دراز است، مبادا مایه نابودی خود او گردی؟»
علی علیه السلام فرمود: «ای مردم شما را بر من حقی است، چنان که مرا نیز بر شما حقی است. حق شما این است که من شما را نصیحت کنم، حقوقتان را بیفزایم و از حکمت و سخنان پسندیده، سرشارتان کنم تا گمراه نشوید و نیز روش نیکو را به شما بیاموزم تا رفتارتان شایسته باشد اینها همه حقوق شماست. اما حق من بر شما این است که به عهد و پیمان خود وفادار باشید و مرا در نهان و آشکار کمک کنید، هرگاه شما را به سوی خود خواندم، به جان و دل دعوتم را بپذیرید، و چون از راه نیک اندیشی و صلاح، فرمان دادم اطاعت نمائید.»
«ابوحمزه ثمالی» می گوید از حضرت امام محمد باقر(ع) سوال کردم که حق امام و پیشوای ملت اسلام بر مردم چیست؟ فرمود: «حق او بر مردم آن است که فرمان او را بشنوند و اطاعت کنند.» عرض کردم پس حق رعیت بر او چیست؟ فرمود: «در بین آنها اموال را به طور مساوی تقسیم کند و در میان رعیت به عدالت رفتار نماید.»
امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمود: «سلطان عادل، به منزله پدر مهربان است، آنچه را که برای خود دوست می دارید، برای او نیز دوست بدارید، آنچه را که بر خود ناروا می دارید، بر او ناروا بشمارید».
ابوسعید خدری از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل می کند که فرمود: «بزرگترین جهاد، گفتن سخن عادلانه است پیش فرمانروای ستمگر.»
خلاصه: پیروی از حاکم عادل و اخلاص و وفاداری نسبت به وی در رستگاری و موفقیت حکومت اسلامی، عامل اساسی به شمار می رود. در حکومت اسلامی، دولت، سازمانی جدا از مردم نیست، اداره کنندگان کشور براساس قدرت و زور، بر مردم مسلط نشده اند، بلکه براساس اختیاراتی است که افراد جامعه به دستگاه دولت داده اند و در حقیقت آنان خزانه داران رعیت، و خادمان ملت، و اداره کنندگان کارهای آنان، و حافظان و نگهبان اموال، و حقوق توده، به شمار می روند، از این جهت مردم وظیفه دارند از حاکم خود اطاعت نمایند و اگر نکنند مورد مواخذه و بازخواست قرار می گیرند و همین کار، سبب موفقیت حکومت اسلامی و وسیله بقاء و استمرار آن می گردد.
امیرمومنان به سران سپاه خود بخشنامه ای به شرح زیر فرستاد: خداوند همه شما را از لحاظ حقوق یکسان قرار داده، چه سیاه شما باشد و چه سفید شما و شما را نسبت به والی و والی را نسبت به شما به منزله پدر و فرزند قرار داده است پس حق شما بر زمامداران این است که انصاف و برابری را در میان شما معمول دارد، و از اموال و حقوق شما دست بازداشته، و آن را حفظ کند و اگر چنین کند، طاعت وی در آنچه موافق حق است واجب می شود، شما نگهبانان خدا در روی زمین می باشید، پس از یاران خدا بوده و از نصرت کنندگان دین او باشید.
این مقدار از احادیث که پیرامون وجوب اطاعت حاکم عادل مطرح گردید، گوشه ای از احادیث فراوانی است که در کتب حدیث وارد شده است و با مراجعه به کتابهای حدیثی از جمله «کتاب الحجه»، اصول کافی و ابواب امر به معروف و نهی از منکر، وسائل الشیعه و نامه های امیرمومنان علی (ع) در «نهج البلاغه» ابعاد گسترده آن کاملا روشن می گردد.
Sources
آیت الله جعفر سبحانی- مبانی حکومت اسلامی- از صفحه 320 تا 324
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites