جنبه های مختلف صفات والدین در بحث تربیت فرزند

English 1294 Views |

برای پدر و مادر شدن شرایط و خصایصی لازم است که داوطلبان مقام والدینی باید لااقل مقداری از آن را دارا باشند وگر نه تربیت فرزندان دچار مخاطره خواهد شد. آنچه که ما از قبل بدان آگاه بوده ایم داشتن رشد کافی در زمینه جسمی، فکری و عقلی است، و آنچه باید بدانیم داشتن قدرت مدیریت جهت اداره کانون خانوادگی و سرپرستی فرزندان، آگاهی به وظایف خود و به مسائل کلی تربیت فرزند و امور و جریاناتی که برای اطفال  پیش می آید، آشنائی به مسئولیتی که فرد در قبال فرزند، در برابر خدا و جامعه دارد، بیداری و هشیاری نسبت به وضع زمان و مکان، موقعیت، و اوضاع  و احوال زندگی و جریانات روز است تا بتواند در برابر وضع و مخاطرات آن به انجام وظیفه تربیتی خود نیکو بپردازد. اصولا هر کسی که بخواهد فرزندش دارای صفات و ویژگیهای معین باشد ناگریز است که خود همان خصایص را واجد باشد. 

آغاز تربیت کودک

تر بیت کودک اگر چه به ظاهر از بدو تولد آغاز می شود ولی حقیقت و واقعیت مسأله با در نظر گرفتن تأثیر جنبه های وراثتی و نفوذ نقش های محیطی تربیت طفل این است که تربیت او ماهها و بلکه سالها قبل از تولد باید مورد نظر باشد، اقل تاریخ و زمان آغاز تربیت کودک هنگامی است که در آن به انتخاب همسر اقدام می گردد، از آن لحظه به بعد هر گامی که والدین بر می دارند قدمی در راه افساد و یا اصلاح نسل است. بر این اساس آدمی در طول حیات، در ارتکاب یک عمل یا رفتار نه تنها مسئول شخص خویش است بلکه مسئول نسل و نسلهائی است که سالیان دراز از او پدید می آیند و به همین نظر والدین را صفات و ویژگیهایی لازم است که برخی از آنها به قرار زیر است.

جنبه آگاهی والدین

تر بیت، کاری اندیشیده و جهت دار است. با بی خبری و عدم آگاهی و آشنائی به مسائل و جریانات زمان نمی توان در آن زمینه گام برداشت. والدینی که خودآگاهی، جهت و هدف ندارند چگونه می توانند نسلی با هدف بپرورانند؟ چه بسیار از قضاوتها درباره افراد که سطحی است زیرا برخی از افراد پدر یا مادری را خوب می دانند فقط از آن بابت که فی المثل مردم آزار نیستند، یا آرام و بی سر و صدا هستند و یا همه اوقات و ساعات عمر را صرف کودک می کنند. در حالی که والدین خوب بودن غیر از حائر بودن خصایص فوق است. آنان نیازمند به داشتن هدف در تربیت و برنامه و خط مشی جهت وصول به اهدافند. ممکن است پدری و یا مادری در همه ساعات شبانه روز با کودک نباشد ولی در ساعاتی که هست درست و کامل و جدا در طریق سازندگی طفل باشد. و برعکس پدر و مادری دائما با فرزندشان باشد ولی  مصاحبت شان جز بدبختی و تیره روزی برای کودک نیافریند. قطعا مصاحبت اندک ولی اندیشیده و هدفدار بر مصاحبت نوع دوم ارجح است.

جنبه شوق و رغبت به مقام والدینی

از دیگر خصایص والدین جنبه علاقه و تمایل فرد به پدر یا مادر شدن و احراز آن مقام است، یعنی فرد قلبا دوست داشته و بخواهد که پدر یا مادر باشد. این سخن از آن بابت است که بسیاری از افراد بخاطر کثرت اشتغالات، تمایل شدید به آزادی های بی بند و بار، علاقمندی مفرط به خوشگذارنی ها، دلبستگی به سرگرمی ها و  شب نشینی ها دوست دارند آزاد و دور از هرگونه قید و بندی باشند. روی این اصل علاقه ای به داشتن فرزند ندارند. بدیهی است در صورت پیدایش فرزند به عمد یا به خطا ناراحت و نگران می شوند و وجود او را مایه زحمت و رنجی برای خود فرض می کنند. فکر می کنند موی دماغی برایشان پیدا شده است. شک نیست از چنین والدینی انتظار فرزندان فاضل و صالح و نیکو پرورش یافته نتواند بود. بدین نظر ضروری است که آنها قلبا خواهان فرزند باشند، و حتی به امر مسئولیت خود درباره فرزند ایمان داشته باشند. بی میلی به داشتن فرزند، از سوی دیگر تلاش به داشتن فرزند به صورت اسمی و عدم توجه به تر بیت صحیح او خیانتی به خود، به کودک، به اجتماع و موجب عقوبتی در روز واپسین است. 

جنبه عفت و تقوا

از دیگر خصایص والدین، داشتن ملکه عفت و تقواست که در سایه آن از هرگونه مفاسدی چون ریا، دروغ، جنایت، نفاق دور باشند. عفت و تقوا باعث می شود که طرز رفتارشان در اجتماع خدائی و انسانی باشد. وجود اعتیادات گوناگون از ارزش مقام والدینی می کاهد. از پدر و مادری که دارای اعتیادائی چون افیون، هروئین، مشروب و..... باشند چگونه می توان  انتظار فرزندان سالم و متعادل داشت؟ دامنه عفت و تقوا نه تنها بدین حد باید گسترش داشته باشد که آنان بدنبال اعتیادات نروند بلکه باید آن چنان وسیع  باشد که حتی آنان به گرد گناه نگردند. نه تنها لازم است که دامن شان از آلودگی پاک باشد بلکه باید چشم و زبان و گوش و دیگر اعضای شان نیز پاک و عفیف باشد. فرزندان سالم از دامن های سالم و پاک پدید می آید و برعکس به ندرت می توان انتظار داشت که از دامن های آلوده نسلی متین و موقر پدید آید. می خواهم بگوئیم که داوطلبان مقام والدینی باید نظرهائی پاک، دلهائی خالی از هرگونه گناه و اندیشه هائی در مسیر صواب داشته باشند، در غیر این صورت اگر پدر یا مادر نشوند بهتر است.  والدینی که خود بد نامند عامل آلودگی و حقارت و خجلت کودکند و زمینه از هر سو برای سرشکستگی او فراهم است.

جنبه های روحی و اخلاقی

 از دیگر صفات و خصایص والدین داشتن شجاعت روحی و اخلاقی، حق دوستی، حق جوئی، نیت خیر، اندیشه پاک، وقار و متانت است زیرا در غیر اینصورت اینان ذات نایافته از هستی بخش هستند که نمی توانند هستی بخش باشند. داشتن جنبه هایی چون صفا، گذشت، خلوص، فداکاری، ایثار..... کار تربیت را غنا می بخشد به همانگونه که وجود تسلط روحی، قدرت تحمل، اعتماد بنفس، کف نفس امر تربیت را بارورتر و غنی تر می سازد. شک نیست که وصول به این اهداف خودسازی زمان لازم دارد و غرض ما آن نیست که والدین تا این چنین ساخته و کاملا پرداخته نشدند اقدام به تشکیل خانواده و تولید نسل ننمایند-بلکه غرض این است که آنان در مسیر و در طریق ساختن خود و یافتن کمالات لازم باشند.

در جنبه فلسفه و اهداف حیات

والدین باید در زندگی دارای فلسفه و هدفی باشند و برای ادامه حیات خانوادگی و تربیت فرزند خط مشی و روشی را برگزینند زیرا برنامه پیچیده زندگی و ارتباطات درهم فرد با خود، با آفریدگار، با جهان و اجتماع بطور درهم و سردرگم قابل اجرا نیست. این امر آنچنان کلی و قابل تعمیم است که جنبه اقتصادی و اجتماعی و سیاسی خانواده را نیز شامل میشود. عدم خط مشی اقتصادی صحیح ممکن است خانواده را دچار ورشکستگی و فقر کند. و یا نداشتن یک خط مشی اندیشیده در جنبه معاشرت ها، روابط اجتماعی، و حتی سیاسی ممکن است خطرات و ز یانهائی را برای خانواده موجب گردد. منطقی و مستدل بودن در همه امور زیباست و موجبی برای توفیق در امور زندگی است. اما اینکه چه فلسفه ای را باید برای ادامه حیات بپذیریم و چه اهدافی را تعقیب کنیم امری است که از دید مکاتب و مذاهب گوناگون پاسخ های متفاوت دارد. آنچه که ما در این مختصر لااقل براساس زمینه اعتقادی خود می توانیم یادآور شویم این است که فلسفه ای بهتر و برتر از فلسفه حیاتی اسلام نیست و اهدافی بالاتر و سریع الوصول تر از اهداف انسانی اسلام نمی تواند باشد. ما عقیده داریم که آنچه زندگی را رنگ می دهد و آن را امیدبخش  می سازد حکومت دادن برنامه اصیل آئین اسلام بر تمام جنبه های آن است. بدانگونه که والدین تشکیل آن را بر اثر فرمان خدا، ادامه آن را تحت دستورات خدا و فعالیت در آن را برای کسب رضای خدا بخواهند.

Sources

علی قائمی- خانواده و تربیت کودک– از صفحه 68 تا 72

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites