ریشه ها و علل کمرویی در کودکان

English 1334 Views |

در مورد اینکه ریشه و علت کمروئی چیست پاسخ ها متفاوت است. ما در این زمینه از علل بسیار و متنوعی می توانیم یاد کنیم که اهم آنها عبارتند از:

1- علل زیستی: کمروئی علت ارثی ندارد و اعتقاد ما این است که ریشه و اساس آن محیطی و از جمله محیط زیستی است. عدم تعادل در ترشح برخی از غدد، از جمله تیروئید زمینه را برای درونگرائی و انزواجوئی فراهم کرده که آن خود عامل و سببی است برای کمروئی. البته عامل نقص جسمانی، نارسائی ها، زشتی ها و عیوب بدنی، کوتولگی و یا دراز قدی بسیار، حتی جنسیت طرد شده (مثل خانواده ای که دختر را نمی پسندد) خود می تواند از سری عوامل زیستی به حساب آید. برخی از صاحبنظران اختلال عروقی، انقباض و انبساط رگهای بدن را در این زمینه موثر می دانند.

2- علل روانی: در این زمینه بسیاری قابل ذکرند که از جمله آنها عبارتند از:

- احساس کهتری یا حقارت که خود منشأهای بسیاری دارد چون تحقیرها و طردهای خانوادگی

- احساس ناامنی در زندگی بویژه زمانی که همراه با بی لیاقتی و بی کفایتی باشد.

- احساس ناتوانی در برابر نیکی های دیگران و یا عدم توان جبران که موجب بروز آشفتگی شده و تعادل را از او می رباید.

- ترس از آبرو که در سایه آن احساس از دست رفتن غرور و خودخواهی می شود. و هم ترس بی دلیل از مسخره ها و یا از بیماری.

-احساس این امر که همه دارند از او انتقاد می کنند و می خواهند او را آلت دست قرار دهند.

- بی اعتمادی نسبت به خود طوری که گمان دارند فردی ناتوان و بی کفایتند و وجودشان  کم بها و بی ارزش است.

- خیالات واهی درباره خود که مثلا  فردی فوق العاده مهم و یا فوق العاده پست است.

- میل به بالاتر دانستن خود که موجب بی اعتنائی و طرد دیگران می شود و هم کناره گیری و منفی بافی.

- حالت درونگرائی که خود اختلالی روانی عاطفی به حساب می آید.

- مهر طلبی و کمال جوئی که سبب می شود فرد در جمع حاضر نشود حتی کلمه تو را نشنود. و این امر در سنین بلوغ بیشتر می شود.

- همچنین ترس از شکست، صدمه خوردن، عیان شدن نقص، عدم موفقیت، رسوائی، برملا شدن اسرار، حسادت ها، گمان مورد توجه و احترام نبودن و دهها مساله از این قبیل.

3- علل خانوادگی: در این زمینه علل بسیاری قابل ذکرند که برخی از آنها به شرح زیر است:

- عقب نشینی عاطفی کودک بدین معنی که کودکی جدید در خانه بدنیا آمده و زمینه را برای محبت و پذیرش خود کافی نمی داند و احساس می کند که تکیه گاهش را از دست داده و باید منزوی شود.

- الگوی نادرست بدین معنی که خود والدین افرادی کمرو باشند و این حالت را به فرزندان منتقل کنند.

- مراقبت های شدید و افراطی از کودک که سعی دارند فرزند را دائما در کنار خود نگه داشته و از بیرون رفتن برحذر دارند و این امر بعدها در کودک راسخ شده و به صورت عادت  درمی آید.

- مقایسه ها و به رخ کشیدن ها به گونه ای که طفل خود را شرمنده و شکست خورده احساس کند,

- اشتغالات و غیبت بسیار والدین به گونه ای که به فرزند خود نمی رسند و طفل امکان عرضه وجود را ندارد و کم حرف و کمرو بار می آید.

- سرزنش و تحقیر و استهزا و ریشخند کودک که باعث می شود جنبه رک گوئی را از دست می دهد

- سرکوب کردن خودنمائی کودک به گونه ای که طفل چند بیتی را حفظ کرده و می خواهد در میان جمع بخواند و خود را نشان دهد آنها نمی گذارند. او می خواهد حرف بزند آنها می گویند، بس کن، حوصله ما را سر بردی و.....

- وجود حریم بسیار در خانه به حدی که زمینه را برای جدائی والدین از فرزندان فراهم آورده و آنها را در دنیای خود محبوس و تنها می گذارند.

- وجود اختناق در خانه به گونه ای که طفل خود را شدیدا محدود تصور کند. آنها به کوچکترین اقدام فرزند مخالفت می کنند، امرو نهی دارند.

- بازگو کردن عیب کودک در حضور جمع و مخصوصا نزد دوستان کودک.

- توقعات بسیار از کودک و عدم اعلام رضایت از کار و فعالیت کودک به گونه ای که طفل احساس کند نمی تواند آن را تحمل کند.

- بازداشتن شدید کودک از کارهای مورد علاقه اش، تعیین طرح و نقشه شخصی برای بازی و فعالیت کودک و اصرارها و سماجت ها.

- واداشتن به تواضع بسیار و یا معرفی کودک به دیگران به صورت غلام زاده، دستبوس شما و...

4- علل مدرسه ای: این امر هم گوشه ای از علل خانوادگی و تقریبا همانند آن است. کودکی که در مدرسه به طور مکرر تحقیر شده و حرمت و عزتی نیافته، طفلی که همه گاه مورد سرزنش و طرد معلم بوده و نتوانسته است در ذهن و فکر او جای مثبتی داشته باشد، کودکی که دچار شکستهای پی در پی در تحصیل شده و به هیچ صورتی نتوانسته است آن را جبران کند ممکن است سر از کمروئی و گاهی هم گستاخی درآورد. کمروئی های ناشی از تربیت مدرسه ای کم نیستند، عدم پذیذش طفل در مدرسه، عدم توجه معلم به کودک، خجالت دادن او در بین جمع، القاء به او که تو لایق محبت و احترام نیستی و نمی توانی در کار مدرسه ای پیشرفتی داشته باشی، خود در این امر موثر است. همچنین احساس تبعیض توسط کودک به گونه ای که دریابد معلم به عللی او را از دیگران پست تر می شناسد و به او القاء کند که عاقبت او آدم موفقی نخواهد شد ممکن است روحیه او را بشکند و او را کمرو بارآورد.

5- علل اقتصادی: گاهی کمروئی فرد ناشی از وضع اقتصادی در فرد است و البته این امر درباره کودکان خردسال کمتر صادق است و اغلب درباره کودکان مدرسه ای و در سنین مدرسه است. طفلی که در میان جمع همسالان لباس و سرو وضع خود را بسیار ناچیز می بیند، طفلی که عملا درمی یابد به علت سرو وضع نادرست او تحویلش نمی گیرند و یا کودکی که شاهد بی حرمتی نسبت به مستمندان و رعایت احترام نسبت به ثروتمندان است از خود و زندگی خود متنفر است و شرم دارد که در جمع متمکنان وارد شود. این امر به هنگامی تشدید می شود که دیگران وضع بد او را به رخش بکشند و یا در درگیریها و نزاعها به او تفهیم کنند که تو فقیری، کفش و جوراب نداری، کیف و دفتر نداری و..... این واقعه سبب می شود که برخی از کودکان به واقع در برابر گروه ها خود را ببازند. فاجعه به هنگامی شدیدتر است که طفل در محیط خانه هم از پدر مادر درباره فقر و ناداریشان آه و ناله بشنود و بر آنها باور آمده باشد که افرادی بی چیز و درمانده اند.

6- علل موقعیتی: برخی از کودکان به علت موقعیت های خاصی که دارند و تحت شرایط ویزه ای که پرورش یافته اند ممکن است سر از کمروئی درآورند، اگر چه در مواردی هم ضد این حالات در آنان به چشم می خورد، مثلا قرار گرفتن کودک در شرایطی که ناگزیر باید خود را گناهکار بداند و یا خویشتن را ذلیل و حقیر بحساب آورد. نمونه این امر در مورد کودکی است که یکدانه است، در خانه همبازی و همفکر ندارد، همدم و مصاحبی برای او نیست، والدین او برای اینکه بی دردسر زندگی کنند، و به اصطلاح از آسایش زندگی برخوردار باشند از داشتن فرزندی دیگر خودداری می کنند. در نتیجه کودک فردی می شود متروک، منزوی، غیرمعاشرتی، والدین در موارد عادی و جدی با خود به خود سرگرمند و کودک تنها و بی همزبان می ماند. و یا کودک بدون اینکه توجیهی برای او شده باشد چشم باز کرده و طفل دیگر را در کنار خود می یابد که محبت و علاقه والدین را به خود اختصاص داده است و شدت گرمی کودک جرات و شجاعت را از او می ستاند.

7- علل دیگر: موارد بسیاری هستند که در این مورد بحث قرار نگرفته اند مثل: منفی بافی درباره جمع و عدم اعتماد به کودک، بی اعتقادی نسبت به کار و فعالیت کودک، سختگیریها و بی مهری ها، تحویل نگرفتن ها، وجود تضادها و تعارض ها در زندگی، درگیری و نزاع بین زن و شوهر، جلوگیری از قدرت نمائی کودک، شکستهای اجتماعی پی در پی، آگاهی به عدم لیاقت و کاردانی او، تعریف زیاده از حد از کودک به گونه ای که خود را در برابر بن بست احساس کند، بردن آبروی کودک در مهمانی ها و..... همه وهمه از علل آن بحساب می آید.

عوامل تشدید کننده

عوامل بسیاری هستند که کمروئی را در افراد تشدید می کنند و این هشداری برای والدین و مربیان است که از بروز آنها جلوگیری نمایند، اما آن عوامل عبارتند از: پرتوقعی های والدین، عیبجوئی های آنان، وجود تضادها و کشمکش ها در محیط خانواده و کلا عوامل آزار دهنده آنان، کمی ظرفیت و تحمل  کودک در برابر عیبجوئی ها و انتقادات و حملات، عدم توان حل مسائل کمروئی خود والدین، ترس و اضطرابات والدین، شدت تحکم، واداشتن کودک به داشتن رفتاری عاجزانه و ملتمسانه و مجموعه اموری که تحت عنوان علتها ذکر شده اند در رابطه با دیگر امور و عللی در این رابطه قابل ذکرند، همچنین القا آت ناروان، تلقینات، عادت به تنفر داشتن از جمع و حیات جمعی در این زمینه قابل ذکرند.

Sources

دکتر علی قائمی- خانواده و مسائل عاطفی کودکان – از صفحه 302 تا 308

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information