آئین هندو، از حیث قدمت، کهن ترین مذهب زنده جهان است و اکنون بالغ بر پانصد میلیون تن پیرو دارد. این آیین شارع و پیامبر ویژه ای ندارد و اساسا دین بومی و ارثی است و تاریخ آن مانند پیروانش در طول زمان و اعصار، دستخوش انقلاب و دگرگونی شده است و در نتیجه (هندویی) با افسانه های گذشتگان و رسوم و عادات نیاکانی و قومی به گونه ای در آمیخته شده که اصول و فروع آن را به آسانی از یک دیگر نمی توان تشخیص داد. آیین هندو فرقه های بی شماری دارد که با یکدیگر در صلح و صفا به سر می برند. پیروان هر یک از این فرقه ها بر جنبه خاصی از دین تاکید می کنند.
فرقه های مختلف هندوئیسم
این آیین به سه فرقه اساسی و چندین فرقه فرعی تقسیم می شود که به ترتیب به آنها اشاره می شود:
الف: فرقه های اصلی:
1. شیوائیسم:
شیوائیسم یا دین شیوایی نامی است که به فرقه ای از دین هندو اطلاق می شود که پرستش شیوا را به عنوان وظیفه اصلی دینی خود محسوب کند. پرستش شیوا را شانکارا حکیم بزرگ ودانته برای مقابله با گسترش دین بودایی در هند رواج دارد. پس از آن کوماریلا این وظیفه را بر دوش گرفت. هر دوی آنان سعی داشتند پرستش شیوا را به گونه ای معرفی کنند که برای توده مردم جذاب باشد.
شیوا (SIVA) نام خدایی است که به خدای فانی کننده یاد می شود، مجسمه چهار دست و در حال رقص او فراوان است. رقص شیوا نقش او را در ایجاد و انهدام نشان می دهد. شیوا خدای مذکر است و در کنار آن (شاکتی) همسر شیوا، که دورگا و کالی نیز نامیده می شود، مظهر قدرت است. به نظر می رسد که شیوا به عنوان یک خدا صورت تکامل یافته خدای ودایی رودرا (خدای وحشت) است. شاید هم بدرستی بتوان او را خدای بسیار کهن ماقبل آریایی قلمداد کرد. عموما او را خدای باروری و نابودی می شناسند. برای شیوا پرستان او خدای متعال است که تمام صفات و قدرتهای عالی را داراست. او را معمولا به صورتی تصویر می کنند که ایجاد ترس و وحشت می کند و او خود را خدای مردم وحشی و تندخو معرفی می کند. او در حالی که پوست ببر به تن و گردنبندی از جمجمه های آدمیزادگان و مارهایی زنده بر گردن دارد تصویر می کنند. تمام بدنش با خاکستر پوشانده شده و موی بلند ژولیده ای دارد. این منظره واقعا ظاهر هولناکی به او می دهد که بسیار با خدای ویرانی و تباهی مناسبت دارد. اما کاملا متناقض با آن، او همچنین خدا بسیار مهربان و خیرخواهی است که با اندکی ایمان و پرستش راضی شده و به پرستندگان خود بهترین عطایا را ارزانی می کند. او همچنین به صورت خدای رقصنده با چهار بازو تصویر می شود و رقصش نمایانگر و نماد نیروی خلاقه است. شاید این بهترین تصویر شیوا به عنوان دارنده نیروهای زندگی و مرگ و بخشنده باروری جنسی باشد. همچنین اغلب شیوا با قطعه سنگ درازی به نام لینگا که نماد آلت تناسلی مرد است نشان داده می شود. پرستش شیوا در دین هندو معمولا به شکل پرستش لینگا رایج است. لینگاپرستان یعنی هندوهایی که به فرقه خاصی در درون دین شیوایی تعلق دارند نیز این لینگا را به عنوان وجه مشخصه فرقه خود، با خود حمل می کنند. شیوا که به صورت لینگا تصویر می شود بیانگر این امر است که او خدای باروری است. با وجود این، نماد لینگا، نمادی برای بی نبد و باوری جنسی شیواپرستان نیست، بلکه به عکس آنان افرادی بسیار پاک و نجیب و از لحاظ اخلاقی انسانهایی کاملند. عنصر شهوانی در رابطه با لینگا روپای شیوا بیشتر در اعمال مذهبی شاکتیها نمایان است، اما آنها هم در بیرون از محدوده مراسم دینی خود به رفتار اخلاقی پاک کاملا شهره اند. آیین شیوایی همچنین پیوند بسیار عمیقی با ریاضت دارد. شیوا پروردگار بزرگ اغلب به عنوان یوگی بزرگی نشان داده می شود که با بدن عریان و آغشته به خاکستر در حال مراقبه طولانی و مجاهده نفس نشسته است. او حکیم بزرگ یعنی مهایوگی است که پیوسته سرگرم سادهانا و تاپاسیا است. این تصویر شیوا نمادی است برای شیواپرستانی که می خواهند زندگی رضایت آمیز و مجاهده با نفس را پیشه کنند. گاهی اوقات آنان ریاضتهای بسیار سختی را در پیش می گیرند و طی آن روزها و شبها بر روی تختی از میخ خوابیده، بازوها را همیشه بالای سر نگاه داشته، در بدن خود قلاب فرو می کنند. فرو کردن قلاب، نماد خشنی از مبارزه با هواهای نفسانی برای نیل به تعالی روح است.
دو فرقه فرعی شیوائیسم
شیوا پرستان عورت شیوا را نیز می پرستند وآن را "لینگا" می نامند. مجسمه های لینگاه و معابد آن نیز فراوان است. از همین رو شیوائیسم به دو فرقه فرعی تقسیم می شود.
1. فرقه شکتی (SAKTI ) همسر شیوا را می پرستند.
2. فرقه لینگا که آلت تناسلی شیوا را مورد پرستش قرار می دهند و معتقد هستند که آلت تناسلی به عنوان نماد شکوفایی و حیات مورد احترام قرار می گیرد.
برای آیین شیوا فرقه های دیگری ذکر کرده اند که عبارتنداز کاپالیکا، کالاموکا، لاکویشاپاشوپاتا، پراتیا بیجنیا، شیوا سیدانتا، و ویرشیوا.
فرقه شاکتی ها
شاکتی ها یعنی هندوهایی که شاکتی (جزء مونث) خدایان را مورد پرستش قرار می دهند. همسران این خد ایان اشکال مشخص این شاکتی ها هستند. شاکتی همسر شیوا، غالبا به شکل دورگا یا کالی بویژه موضوع پرستش شاکتی هاست. با وجود این، شیوه ای که در آن شاکتی ها اعمال عبادی خود را انجام می دهند بسیار اسرارآمیز، مملو از شعائر و مناسک و به یک معنا بسیار زشت و نفرت انگیز است. آنها شراب می نوشند و به ستایش آلت تناسلی زنانه (یونی) در مراسم مختلفی که نفرت آور است می پردازند. این یونی پرستی شاکتی ها در معبد معروف کاماکیا در آسام بسیار مشهور است. در آنجا به نام الهه کاماکیا شکافی در دل یک صخره به عنوان یونی شاکتی ستایش می شود. اما اگرچه شاکتی ها به پرستش یونی می پردازند و گاهی مناسک مذهبی به مراسم عیاشی و میگساری و بی بند و باری جنسی کشیده می شود، بیرون از محدوده معابد خود، به سبب رفتار اخلاقی پاکی که دارند بسیار مشهور و مورد احترامند. فحشاء در میان آنان وجود ندارد و زنان از احترام زیادی برخوردارند. به نظر می آید که پرستش شاکتی بر پایه این تصور استوار است که شهوات یا خواهشهای نفسانی را با تخلیه کامل آنها در مراسم مذهبی بهتر می توان تحت فرمان درآورد. غریزه جنسی را نباید سرکوب کرد، بلکه باید به دقیقترین وجه به اظهار آن پرداخت و در ارضائش کوشید. علامت مشخصه فرقه شاکتی ها، تری پوندرا است که معنایی جنسی دارد. زنان و مردان تمام طبقات در آیین شاکتی پذیرفته می شوند و ازدواج با زنان بیوه نیز اجازه داده می شود.
شاکتی شاخه ای از دین شیوایی است. این شاکتی همسر شیواست که در آیین شاکتی پرستش می شود. شیوا در بدن خود هم آلت تناسلی جنس مؤنث و هم مذکر را به نمایش می گذارد. او هم پستان زنان و هم آلت تناسلی مردان را دارد. نماد او، آنگونه که در معابد وجود دارد، ترکیبی از آلت تناسلی مرد (لینگا) و زن (یونی) است. برای نشان دادن یگانگی اصل باروری و تولیدمثل، شیوا به عنوان خدایی نمیه زن و نیمه مرد تصویر می شود. بنابراین شاکتی پوجا به یک معنا به صورتی خاص پرستش خود شیواست. شاکتی او اشکال گوناگونی می یابد گاهی به صورت پرورتی و زمانی نیز به صورت اما و گاهی به شکل دورگا و کالی.
دو فرقه شاکتی
دو فرقه شاکتی با اندکی اختلاف در مناسک مربوط به آنها وجود دارد: شاکتی های داکشینا چاری و شاکتی های واماچاری. فرقه اول در اکثریت است و پیروان آن لینگا یا یونی را کم و بیش به صورت نمادین می پرستند. فرقه دوم آنچه را به نام چاکرا پوجا مشهور است برگزار می کنند. این نوع پوجا، پرستش گروهی است که در نیمه شب انجام می گیرد. شعائر و مناسک این پوجا مستلزم وجود پنج م است: شراب (مادیا)، گوشت (منسا)، ماهی (ماتسیا)، گندم برشته (مودرا) و جماع (میثونا). دختری زیبا و برهنه در حالی که با هیبنوتیزم به حالت خلسه فرو رفته در وسط قرار داده می شود و شعائر یونی پرست اجرا می گردد. این عمل در ظاهر ممکن است بسیار مبتذل به نظر آید، اما نماد پرستش اصل باروری و خلاقیت خدا (شیوا) است. پیروان شاکتی تمام این مراسم ظاهرا مستهجن را انجام می دهند، اما از لحاظ منش و شخصیت اخلاقی انسانهای بسیار پاک و والایی هستند.
2. ویشنوئیسم
آنان که وابستگی خود را به ویشنو نشان می دهند، آنها را فرقه ویشنوئیسم نام نهاده اند. این فرقه با ریاضت و یا عبادات آخرتی بسیار کمتر سر و کار دارد و بیشتر فرقه ای است متعلق به عامه مردم که به تفوق خدایی مهربان و دوست داشتنی معتقدند که گاهی اوقات خود را به صورت بشری روی زمین متجسد می کند تا مردم را از مصایبی که به سبب فعالیتهای دیوان بوجود آمده نجات بخشد. «رام» و «کریشنا» دو تجسد بسیار محبوب ویشنو هستند که در سراسر هند به اشکال متفاوت بسیار مورد احترامند. دو حماسه بزرگ رامایانا و مهابهاراتا مربوط به این دو شخصیت متجسد خداوندند. آیین ویشنویی اولین بار به کوشش رامانوجا و سپس جانشین وی مادهوا در میان هندوها عمومیت یافت. سپس شعرای گوناگونی مانند راماناندا و چایتانیا به ترویج دین ویشنویی بسیار کمک کرده اند. در دین ویشنویی، ویشنو به عنوان خدای متعال که غلب، حاکم و عالم بر همه چیز است تصویر می شود. همه خدایان دیگر تجلیل های او شناخته می شوند. در دوره ودایی، به نظر می رسد ویشنو صرفا خدایی در میان خدایان دیگر است، اما بعدها او به مقام خدای بزرگ می رسد و به خدایی غالب، قادر و ساری در همه چیز تبدیل می شود. علاوه بر اینها او مهربان، خیرخواه و رحیم است. گرچه در تریمورتی (تثلیت) هندوئی، ویشنو فقط یک رأس الوهیت است و دو خدای دیگر برهما و شیوا هستند، اما در حقیقت ویشنو خدایی بزرگ شناخته می شود که برهما و شیوا تنها تجلیهای او به حساب می آیند. بنابراین اگرچه در این تثلیت، ویشنو فقط جنبه حافظ بودن و نگهدارندگی خداوند متعادل است (یعنی جنبه ای که عالم را حفظ و نگاهداری می کند)، در واقع، خود نمایانگر سه جنبه خلاق، حافظ و نابود کننده هر سه جنبه با هم است. از این رو پروردگار متعال، خالق، حافظ و نابودکننده عالم است. او در حالی که همراه همسرش لاکشمی در تختش بر سطح اقیانوس آرمیده تصویر می شود. او تا زمانی که خدایان دیگر آرامش او را برای مداخله در امور عالم برهم نزده اند، از خواب بیدار نمی شود. برهما، وجه خلاق این تثلیث در حالی که از ناف ویشنو تولد می یابد، تصویر می شود. پیروان آیین ویشنویی عشق ایمان به ویشنو را وظیفه دینی اصلی خود می دانند و این عشق و ایمان را عمدتا با خواندن عباراتی از رامایانا و مهابهاراتا، بخصوص بخشی از کتاب اخیر که به بهگودگیتا مشهور است و یا با اجرای رام لیلاها و کریشنالیلاها و یا با انجام دادن کرتانها یا بهاجانا به نام راما و کریشنا بیان می کنند. همچنین ویشنوپرستان تصاویر راما و کریشنا را پرستش می کنند و معابد بسیاری در هند به پرستش آنها اختصاص دارد. کریشنا نشان داد که به عنوان اوتار ویشنو از راما محبوبتر است و کیشهای بهکتی ویشنویی بیشت به پرستش کریشنا می پردازند تا راما. پرستش مستقیم ویشنو به شکل اصلی او کمتر رایج است. معمولا ویشنو از طریق کیشهای تمفاوت که دو تجسم او، راما و کریشنا در مرکز آنها قرار دارند، پرستیده و تقدیس می شود. به هر حال ویشنو با اشخاص متعددی از خدایان موجود یکی انگاشته شد، و این درهم آمیختن از او خدایی با اوصاف نیک خواهی پدید آورد که در اندیشه سعادت جهان است و در هنگامه های افول اخلاق در قالب و شکل های گوناگون به جهان نزول می کنند تا عدالت را باز گردانند. معتقدند که ده تنزل از ویشنو وجود دارد. که عبارتند از: ماهی، لاک پشت، گراز، موجود نیمه آدم و نیمه شیر، کوتوله، رامای تبر به دست، کریشنا، راما، بودا، کلکی. پرستنده ویشنو را، در صور مختلف پرستش او. ویشنوه (VAISNAVISM)،(که ترکیبی وصفی از وشنوه است) می خوانند و کل مذهب ویشنوی را ویشنویزم می نامند. لاکشمی یا رادا، همسر ویشنو مورد پرستش قرار می گیرد و گاهی در آیین هندو پرستش همسران بر پرستش خود شوهران می چربد. برای مذهب ویشنو فرقه ای ذکر نشده است.
(ادامه دارد ...).