جهنم، هفت طبقه دارد و هر چه انسان شریر نیز بدکارتر باشد، به همان نسبت جان او در طبقه پایین تری خواهد بود. در جهنم هفت اسکوب برای ارواح شریران و بدکاران وجود دارد که عبارتند از: شئول، اودون، گهی نوم gehinnom، دوما dumah؛ به معنای زمین سکوت و خاموشی (مزامیر، 17:115)، صلماوت (سایه مرگ)، ارص تحتیت (زمین زیرین)، ارص نشیا eretz neshiah (سرزمین نسیان و فراموشی) (مزامیر، 13:88).
چگونگی عذاب شریران
آتش، با حرارت و حدتی خارق العاده، مهمترین عنصر جهنم برای تصفیه ارواح گناهکاران و شریران می باشد. (حرارت) آتش (معمولی) یک شصتم (حرارت آتش) جهنم است (براخوت،57 ب). سرچشمه نهر جاری آتش (دانیال، 10:7) از عرق حیوت hayyoth مقدس (دسته ای از فرشتگان) است که بر سر ارواح شریران و بدکاران فرو می ریزد. نظریه ای می گوید: آتش جهنم هرگز خاموش نخواهد شد. (توسیفتا براخوت، 7:6) پیروان مکتب هیلل می گویند: «جهنم تمام خواهد شد. ذات قدوس متبارک ارواح شریران و بدکاران را مدت 12 ماه در جهنم محاکمه و مجازات می کند: ابتدا با ابتلاء به جرب و خارش بعد دخول در آتش که فریاد بزنند و سپس فرو بردن در برف که با سرمای شدید عذابشان بدهد و آنها نعره بکشند.» (یروشلمی، سنهدرین، 13 ب) کسانی که به جهنم فرو می روند، با هیچ چیز دیگری به جز تاریکی محاکمه و مجازات نمی شوند.
راههای کاهش عذاب جهنم
با وسایل گوناگونی می توان رنجها و عذابهای جهنم را کاهش داد و حتی به طور کلی از آن رهایی یافت:
1. مختون بودن: ممکن است رنج مختون در جهنم کمتر شود، مگر آنکه شرارت و بدکاری او از حد گذشته باشد.
2. تلاش ابراهیم خلیل، جد اعلی و سرور قوم یهود: ابراهیم، ارواحی را که محکوم به عقوبت کشیدن در جهنم شده اند، از آن مکان بیرون می آورد و از ایشان پذیرایی می کند. البته غیر از یهودیانی که با زنان غیر یهودی همبستر شده و یا آنکه پوست ختنه گاه خود را کشیده اند تا نامختون به نظر آیند و شناخته نشوند که یهودی هستند. (عرووین، 19 الف)
3. خواندن بعضی دعاها: هرکه دعای «شمع اسرائیل» را صحیح تلفظ کند، جهنم را برای او سرد می کنند. (براخوت، 15 ب)
4. توبه: اگر توبه کند و به راه راست بازگردد آتشی که روی قربانگاه می سوزد، گناهان او را کفاره می کند و آتش جهنم را خنثی خواهد کرد. (تنحوما، صو tzav، فصل 14)
5. آموختن و مطالعه تورات، مهمترین وسیله رهایی از عقوبت دوزخ: آتش جهنم بر دانشمندان تورات اثری ندارد. درست مانند خون سمندر که چون خود از آتش پدید آمده است، با مالیدن آن روی بدن، آتش به وی آزار نمی رساند. خداوند می فرماید: مگر نه اینکه کلام من مثل آتش است (ارمیا، 29:23)، پس دانشمندان تورات که سراسر وجودشان آتش است، به طریق اولی که آتش جهنم بر آنها کارگر نیست. حتی گناهکاران اسرائیل که علیرغم گناهکاریشان هنوز به اندازۀ دانه های انار پر از نیکوکاری هستند، به طریق اولی که آتش جهنم بر ارواح آنها مسلط نمی شود (حگیگا، 127 الف) درست مانند قربانگاه زرین که روکشی از طلا به ضخامت یک دینار داشت و از آتشی که سالهای بسیار روی آن می سوخت، آسیبی نمی دید.
عظمت شب و روز شنبه: ارواح رنجور در دوزخ، شب و روز شنبه از آرامش و استراحت برخوردارند. (برشیت ربا، 5:11) در گذشته قربانگاه (مذبح) معبد بیت همیقداش باعث کفاره گناهان اسرائیل می شد. حروف مذبح (مزبح عبری)، نماد چهار نعمت است:
م: محیلا mehilah به معنای عفو آمرزش، چرا که قربانگاه سبب بخشوده شدن گناهان یهودیان می شود.
ز: زخوت zekhuth به معنای شایستگی؛ بدین معنا که قربانگاه آنان را شایسته بهره مند شدن از جهان آینده می کند.
ب: براخاه berakhah به معنای برکت؛ اشاره به آن است که ذات قدوس متبارک به عمل دستان یهودیان برکت می دهد.
ح: حییم hayyim به معنای زندگی؛ به این معنا که آنان نائل به زندگی کردن در جهان آینده خواهند شد.
کسی که به این چهار نعمت، یعنی آمرزش، شایستگی، برکت و زندگی پشت پا زده و مرتکب بت پرستی شود، در آتش عظیم سوخته خواهد شد، زیرا که خداوند خدای تو آتش سوزنده و خدای غیور است. (تثنیه، 24:4)
مکان مکافات عمل
به عقیده یکی از علمای یهود، احتیاجی به آن نیست که شریران و بدکاران در مکان مشخص و به خصوصی مکافات اعمال خود را تحمل نمایند، بلکه هر کجا باشند، به کیفر اعمال زشت خود خواهند رسید. ربی شمعون بن لقیش (قرن سوم م)، می گوید: «در جهان آینده (دوران ماشیح) جهنمی وجود نخواهد داشت (احتیاج به آن نخواهد بود) بلکه ذات قدوس متبارک، خورشید را از غلافش بیرون آورده و جهان را با اشعۀ نورانی آن سیاه خواهد کرد. شریران و بدکاران به وسیله اشعۀ خورشید مجازات خواهند شد و عادلان و نیکوکاران توسط آن از دردها و بیماریها شفا می یابند.» (عوودازارا، 3ب)
جایگاه لذت و شادمانی ابدی و کانون سعادت و خوشبختی جاویدان که برای نیکوکاران تعیین شده است، گن عدن gan eden یا باغ عدن نام دارد که همان بهشت معروف است. این بهشت، با بهشتی که آدم ابوالبشر و حوا در ابتدای زندگی در آن به سر می بردند، تفاوت دارد چرا که در (اشعیاء، 4:64) اشاره شده است که چشم هیچ مخلوقی تا کنون بر آن نیفتاده است. آدم، در باغی غیر از باغ بهشت می زیست (براخوت، 34 ب) چرا که در تورات داریم که نهری از عدن بیرون می آمد تا باغ را آبیاری کند. (پیدایش، 10:2)
طبقات بهشت
بهشت هم مانند جهنم دارای هفت طبقه است که هفت دسته از نیکوکاران و عادلان در آن سکنی دارند:
طبقۀ اول) حضور؛ «هر آینه عادلان و نیکوکاران نام تو را شکر خواهند گفت و درستکاران در حضور تو خواهند نشست.» (مزامیر، 13:140)
طبقۀ دوم) دربار؛ «خوشا به حال کسی که تو او را برگزینی و مکتوب خود سازی و در دربارهای تو ساکن شود.» (مزامیر، 5:65)
طبقۀ سوم) خانه؛ «خوشا به حال آنانی که در خانۀ تو ساکنند.» (مزامیر، 5:84)
طبقۀ چهارم) خیمه؛ «خداوندا! چه کسی در خیمۀ تو منزل خواهد کرد؟» (مزامیر، 1:15)
طبقۀ پنجم) کوه مقدس؛ «چه کسی در کوه مقدس تو ساکن خواهد شد؟» (مزامیر، 1:15)
طبقۀ ششم) کوه خداوند؛ «چه کسی به کوه خداوند برخواهد آمد؟» (مزامیر، 3:24)
طبقۀ هفتم) مقام قدس؛ «و چه کسی در مقام قدس او خواهد ایستاد؟» (مزامیر، 3:24)
هفت طبقه از مردم در جهان آینده به حضور ذات قدوس متبارک خواهند ایستاد:
طبقۀ اول) درستکاران؛ «درستکاران چهرۀ آنها (شخینا و ملتزمین او) را خواهند دید.» (مزامیر 7:11)
طبقۀ دوم) ساکنان خانه سلطان عالم ها؛ «خوشا به حال آنانی که در خانۀ تو ساکن هستند.»
طبقۀ سوم) از کوه بالا رفته؛ «سلطان عالم را ملاقات خواهند کرد چه کسی به کوه برخواهد آمد؟»
طبقۀ چهارم) ساکنان در جلو سلطان عالم ها؛ «خداوندا چه کسی در خیمۀ تو منزل خواهد کرد؟»
طبقۀ پنجم: ساکنان در خیمه سلطان عالم ها: «خداوندا چه کسی در خیمۀ تو منزل خواهد کرد؟»
طبقۀ ششم) ساکنان کوه مقدس سلطان عالم ها؛ «چه کسی در کوه مقدس تو ساکن خواهد شد؟»
طبقۀ هفتم) ایستادگان در مقام قدس سلطان عالم ها؛ «چه کسی در مقام قدس او خواهد ایستاد.» (میدراش تهیلیم 1 الف، مزمور 11: 7، 5)
ضیافت در بهشت
ارواح پذیرفته شدگان به گن عدن، پس از طبقه بندی به بخشی که شایسته مقام اوست، وارد می گردد. (جامعه، 5:4 و 6:4) صفت ممیزۀ اصلی این مسکن آسمانی آن است که ارواح متدینان و پرهیزگاران که در این جهان سختی و محرومیت کشیده اند، در آنجا به آسایش و خوشی می رسند. خوشی و سعادت و لذات روحانی که برای افراد شایستۀ ورود به گن عدن ذخیره شده است، معمولا به ضیافتی عالی و بی نظیر تشبیه می شود: گوشت نویاتان غذای اصلی ضیافتی را که در آینده برای عادلان و نیکوکاران ترتیب داده می شود، تشکیل خواهد داد. (مزامیر، 14:74 و 26:104 و اشعیاء، 1:27 و ایوب، 25:40)
سایبان آنها از پوست لویاتان (باواتبرا، 75 الف) و نوشابه آنها شرابی است از شش روز خلقت انگور (براخوت، 34 ب). عالی ترین لذتی که ارواح عادلان و نیکوکاران در گن عدن از آن بهره مند خواهند شد، بودن آنها در حضور خداوند است. او (خداوند) به گن عدن اجلال خواهد فرمود. (غزل غزلها 16:4 و 1:5 و بمهیدبا ربا، 2:13) در جهان آینده هم، او خداست و اسرائیل قوم او هستند: «من خدای شما خواهم بود و شما قوم من محسوب خواهید شد هر چند بگوید: من در میان شما خواهم خرامید.» (لاویان، 2:26)
تورات، راه بهشت عدن
آموزش تورات انسان را به سوی تقوی و نیکوکاری سوق می دهد. تورات راه بهشت عدن را به روی او می گشاید. ارواح کسانی که در طی زندگی در این جهان وقت و نیروی خود را صرف و وقف کسب دانش تورات کرده اند، در بهشت عدن مقام و منزلتی شامخ خواهند داشت. طبقه سوم از هفت طبقۀ بهشت ویژۀ دانشمندان بزرگ است. پاداش ممتاز بهشتیان، حل مشکلات علمی است که هنگام زندگیشان روی زمین، از آن عاجز بوده اند و خاطر آنها بدان جهت آزرده می شده است. (حگیگا، 14 الف)
در تلمود و میدراش های کهن بیش از موارد فوق شرحی راجع به وضع داخل بهشت عدن و بهشتیان نیست ولی در نوشته های متأخران مثل فصل 20 کتاب «یلقوط شمعونی» که گلچینی از میدراش های مختلف و آثار علمای یهود است و در حدود قرن 13 تدوین شده است، شرح بسیار جالبی دربارۀ بهشت عدن منسوب به «ربی یهوشوع بن لوی» از دانشمندان قرن سوم میلادی که تمایل شدیدی به عرفان و تصوف و کشف اسرار تورات داشته، وجود دارد که قسمتی از آن عبارت است از ارواح هفت طبقه از عادلان و نیکوکاران در گن عدن از نعیم جاودانه مستفیض می شوند:
طبقۀ اول: کسانی که در راه حفظ دین و ایمان خود شهید شده اند، مانند ربی عقیوا و همسلکانشان.
طبقۀ دوم: غرق شدگان دریا. (جوانان و دختران یهودی که برای حفظ عفت و ناموس، خود را در دریا غرق کرده اند)
طبقۀ سوم: ربان یوحانان بن زکای و شاگردانش. (دانشمندانی که عمر خود را صرف آموختن تورات و علم و دانش و تعلیم آن به دیگران کرده اند)
طبقۀ چهارم: کسانی که ابر جلال و عزت بر آنها فرود آمده و ایشان را پوشانید. (برجستگان و افراد عالی مقام و ممتاز در زندگی یا وقت مردن)
طبقۀ پنجم: توبه کاران که مقامشان از نیکوکارانی که هرگز خطا نکرده اند، عالی تر است. (توبه کاران طعم گناه را چشیده اند و با این حال با نفس اماره جنگیده و بر آن غالب شده و به راه راست بازگشته اند. در صورتی که نیکوکاران کامل چنین نبردی را در پیش نداشته اند.)
طبقۀ ششم: جوانان مجرد که هرگز طعم خطا و شهوترانی را نچشیده اند و پاک و معصوم چشم از جهان فرو بسته اند.
طبقۀ هفتم: افرادی که در دوران زندگی خود در این جهان فقیر و مستمند بوده اند و در عین حال از علم میشنا بهره ور شده اند و نیز دارای کسب و کاری بوده اند و از دسترنج خود امرار معاش می کرده اند.
همه کسانی که به تو توکل می کنند، شادی خواهند کرد و تا به ابد ترنم خواهند نمود. (مزامیر داوود، 12:5) ذات قدوس متبارک در میان آنها جلوس می نماید و مطالب تورات را برای ایشان شرح می دهد چشمان من برای امنای زمین است تا با من همنشین شوند. (مزامیر، 6:101)
در مجموع از تصویر کلی آخرت شناسی یهود می توان استنباط کرد که سرنوشت نهایی بشر این است که در بهشت سکونت گزیند که در آنجا تا ابد در شادی و سرور کامل با خداوند و فرشتگانش به سر خواهد برد. در این زندگانی نهایی که درستکاران به آن دست می یابند، نه جسم انسانی وجود دارد و نه هیچ کارکرد جسمانی. موجودات انسانی در آنجا به صورت های روحانی محض خود در صلح و آرامش و آسودگی کامل زندگی می کنند. خداوند، وجودی روحانی است و هر انسانی، بارقه ای الهی در کنه روح خود دارد و در زندگی اش در بهشت تا ابد به شکل روحانی محض زندگی می کند. بهشت تنها شامل جمعی از ارواح است. این ارواح در آنجا به صورت ابدی و مداوم در جوار خداوند به سر می برند.
ابن میمون در این باره می گوید: «در دنیای آینده هیچ چیزی که به ابدان مربوط باشد مانند نشستن، ایستادن، خوابیدن، مرگ، غم و شادی، و غیره اتفاق نمی افتد. از این روی حکیمان اولیه می گفتند: نه خوردن و نه آشامیدن در جهان آینده وجود دارد و نه آمیزش جنسی، اما انسانهای پرهیزگار با تاجهایی بر سر نشسته اند و از درخشندگی "شخینا" (نوری که از یهوه در بهشت تجلی می کند) لذت می برند. روشن است که در آنجا هیچ بدنی وجود ندارد، زیرا در آنجا نه خوردن وجود دارد و نه نوشیدن؛ و گفته حکیمان که "درستکاران در آنجا می نشینند" تمثیل است، درستکاران در آنجا نه کار می کنند و نه استراحت. این گفته که تاج هایشان بر سرشان است به این معنی است که دانشی را که آنان دارا بودند و به واسطه آن به دیدار جهان آخرت نایل شدند در آنجا با آنان همراه است و این دانش همان تاج آنها است.»
اما گناهکاران در زندگی زمینی خود مستوجب تحمل عذاب الهی می گردند، آنانی که احکام تورات و فرمانها را رعایت نکرده اند به دوزخ فرستاده می شوند. اما باز هم، همان طور که قبلا بیان شد، روشن نیست که آیا عذاب جهنم ابدی یا موقت؟ گاهی به نظر می رسد که مانند دین زرتشتی، دین یهود نیز به زندگی نهایی توأم با سعادت برای همه معتقد است؛ این نظر گاه در این باور یهود تأیید می شود که می گویند روزی مسیح به زمین خواهد آمد که عالم به عالم واحدی تبدیل خواهد شد که در آن فقط درستکاری و خیر وجود خواهد داشت. مسیحیان، عیسی را همان مسیحای نجات بخش می خوانند اما یهودیان چنین باوری ندارند و هنوز منتظر ظهور مسیحای نجات بخش هستند که قوم بنی اسرائیل را از تمام محدودیت ها و مشکلات و آلامش نجات می دهد.