امیرالمومنین (ع) فضایل بسیاری در عمر شریف داشته اند که از جمله آنها سلسله فضایل ایشان در نبرد خیبر است. این کرامات حقیقتا عقل را متحیر کرده و مقام فوق بشری علی (ع) را نشان می دهد.
در این نوشتار بر آنیم تا بخشی از این فضایل را مطرح نماییم:
1- روایات تصریح دارند که در نبرد خیبر صحابه من جمله ابوبکر و عمر ابن خطاب و.... از جنگ و مواجهه با دشمن گریختند اما علی (ع) چنین نکرد. او به فرموده نبی مکرم اسلام (ص) بسیار حمله کننده بر دشمن و فرار نکننده از نبرد و جنگ است. علی حتی وقتی سپاهی که به سر کردگی او به سوی خیبر می روند با دیدن پهلوانان یهودی عقب می نشینند و فرار را بر قرار ترجیح می دهند، فرار نکرده و نه تنها جنگاوران یهود را به قتل می رساند بلکه درب قلعه را با قدرتی معجزه گونه بر کنده و به تنهایی، بله به تنهایی وارد قلعه می شود.
2- دومین فضیلت او (ع) سرعت وی در اطاعت از اوامر پیامبر اکرم (ص) است.
آنگاه که پیامبر شخصی را نزد علی (ع) می فرستد تا بگوید به عنوان پرچمدار سپاه انتخاب شده است، با آنکه چشمش زخم و بیمار است اما به سرعت حاضر شده و زمانیکه به سوی دشمن حرکت می کند چنان سرعتی دارد که وقتی به درب قلعه رسیده و هروله می کند و آنرا باز می نماید هنوز نفرات آخر سپاه به او نرسیده بودند. به این مطلب اهل تسنن نیز تصریح کرده اند.
3- دیگر فضیلت علی (ع) جمله بلند و پر معنای پیامبر اکرم (ص) در وصف اوست که در ابتدای آن می فرماید: «لا یخزیه الله ابدا، یحب الله و رسوله و ....: خداوند هیچ گاه علی (ع) را خوار نمی کند، علی (ع) خدا و رسولش را دوست می دارد.» ای چه بسا بتوان از این سخن اینطور برداشت کرد که پرچمدارانی که روز های پیش توسط پیامبر (ص) به میدان فرستاده شده بودند در بحث ولایت مشکل داشتند و آنطور که باید تسلیم امر خدا و رسول نبودند. در ادامه پیامبر (ص) می فرماید: یحبه الله و رسوله کرار غیر فرار لا یرجع حتی یفتح الله علیه، یعنی نه تنها علی (ع) خداو رسولش را دوست دارد بلکه خدا و رسول نیز او (ع) را دوست می دارند. علی (ع) کرار بسیار حمله کننده به دشمن و فرار نکننده است مانند ابوبکر و عمر و ... فرار نمی کند. از جنگ باز نمی گردد تا خداوند برایش پیروزی نصیب گرداند.
4- دیگر فضیلت او (ع) آن است که موقع رفتن از پیامبر اکرم (ص) پرسید «تا کجا با آنها بجنگم؟ و پرسید: تا آنجا بجنگم که مثل ما شوند ؟پیامبر در پاسخ فرمود: به آنها بشناسان آنچه از حق خدا و حق رسولش بر آنها واجب است».
در همین گفتار اندک، نکات متعددی وجود دارد:
الف- ادب علی (ع) و مطیع محض بودن او: اگرچه پیامبر اختیار سپاه و پرچم آن را بدست علی (ع) داده است اما با این حال امیرالمومنین راجع به دایره جنگ از ایشان سئوال می کند آیا تا کجا باید بجنگم؟ اگر سپاهیان مانند سپاه دو پرچمدار قبل فرار کردند من نیز فرار کنم؟ اگر دیدم شرایط مساعد نیست من هم مانند برخی پرچمدارهای روز های گذشته پیش از لشکرم فرار کنم؟یا باید تا پای جان در این معرکه بمانم؟
ب- نکته دیگر اینکه پیامبر در جواب او نمی فرماید: تا وقتی مانند ما شوند با آنها بجنگ بلکه می فرماید: به آنها بشناسان آنچه از حق خدا و حق رسولش بر آنها واجب است». یعنی آنچه باعث می شود خون آنها حفظ شود همین است لازم نیست مانند ما شوند.
ج- نکته ی دیگر اینکه از پرسش علی (ع) معلوم می شود که به خاطر غنیمت و کنیزان و ....، نمی جنگ بلکه به قصد تقرب به حضرت حق قتال می کند و چقدر میان این دو تفاوت است.
5- پنجمین فضیلت امیرالمومنین (ع)، در جنگ خیبر اینکه او درب قلعه را کنده و به عنوان سپر استفاده کرد و بنا به روایاتی آن را پلی قرار داد تا مسلمانان از روی خندقی که یهود بر در قلعه حفر کرده بودند عبور کنند.
6- دیگر فضیلت او در این جنگ ورودش به تنهایی به قلعه قموص و مبارزه با افراد آنجا بود.
7- کشتن پهلوانان یهود بدست امیرالمومنین (ع):
در یکی از قلعه ها وقتی حارث ابو زینب برادر مرحب و یکی از پهلوانان یهود مقابل مسلمین آشکار شد همه مسلمین فرار کردند بجز علی (ع). ضرباتی بین آنها رد و بدل شد و سرانجام علی او را به درک فرستاد. یهودیانی که پشت حارث آمده بودند به قلعه بازگشتند و درب آن را بستند در این هنگام مسلمین بازگشتند. سپس مرحب خارج شد و به وصفی که در عنوان «جنگ خیبر» آمده توسط امیرالمومنین به قتل رسید. پس از او عامر آمد، عامر مردی قد بلند و تنومند بود گفته شده قد او حدود 5 ذراع معادل 2 و نیم متر بود. او را نیز علی (ع) به درک واصل کرد. پس از عامر، یاسر رجز خوانان به میدان آمد. یاسر را زبیر با اجازه علی (ع) به قتل رساند. البته نقلی وجود دارد که قتل او را نیز به علی (ع) نسبت می دهد.
8- حمل لوای پیامبر (ص) در این جنگ.
نکته: عده قابل توجهی از سیره نویسان و محدثین اهل تسنن اذعان دارند که در این جنگ لوای پیامبر (ص) را علی (ع) حمل نمود. آنگاه عده ای از ایشان گفته اند علی چشم درد داشت و به همین سبب در مدینه مانده و از همراهی پیامبر (ص) تخلف کرد. یعنی شروع درد چشم آن حضرت را به پیش از شروع جنگ خیبر و فتح قلعه ها نسبت می دهند در حالیکه این صحیح نیست زیرا طبق قول عده بسیاری از شیعه و اهل تسنن هم لوای پیامبر بدست علی (ع) بوده است و هم حضور آن حضرت در فتح اولین قلعه ها گزارش شده پس نتیجه می گیریم درد چشم در اثناء جنگ رخ داده است.
9- شفای چشم امیرالمومنین (ع) بدست پیامبر (ص)
10- دعای پیامبر (ص) در حق علی (ع) که هنگام شفای چشمش عرضه داشت: اللهم اذهب عنه الحر و البرد: خدایا گرما و سرما را از او دور بدار. در اثر همین دعا بود که آن علی (ع) می توانست در گرمای شدید قبای ضخیم و پشمین پوشیده و در زمستان به دو لباس باریک اکتفا نماید.
11- فضیلت یازدهم: طبق برخی نقل ها، در جنگ خیبر نیز ندای لاسیف الا ذوالفقار و لافتی الا علی به گوش رسیده است.
12- دیگر فضیلت او (ع) اینکه وقتی از جنگ بازگشت، پیامبر (ص) به او فرمود: رضی الله عنک و رضیت أنا منک ... یعنی، خدا راضی شد از تو و من پیامبر نیز از تو راضی شدم.
13- پس از آنکه علی (ع) از جنگ بازگشت پیامبر (ص) فرمود: خداوند با کرامت ترین فرشته خود جبرئیل را همراه علی قرار داد و با او شمشیری بود که اگر به کوه ها میزد آنها را قطع می کرد.
14- فضیلت دیگری که امیرالمومنین (ع) در این جنگ بدان نائل شد ملقب شدن آن حضرت به لقب «سید العرب» بود: پس از بر کندن درب قلعه و بازگشتن علی (ع) رسول خدا (ص) او (ع) را به این لقب ملقب فرمود.
15- بیان دیگری که پیامبر در وصف علی (ع) داشتند این بود که به او (ع) فرمودند: «برای تو همین بس است که تو از من و من از تو ام». و در ضمن بعلت عجایبی که از علی (ع) سر زده بود از غلو برخی مردم در حق علی (ع) و افراط در توصیف او مانند افراط مسیحیان در وصف عیسی ابراز ناراحتی کردند.