واقع این است که آفاق اطلاعات شیخ مفید به یک افق و دو افق محدود نمی گردد. دامنه ی موضوعات، و علوم، و مسائل فکری و تألیفی شیخ مفید، بسیار گسترده است:
فقه و تحقیقات فقهی
- اصول فقه
- فقه تطبیقی
- توحید و علوم الاهی
- مسائل مربوط به پیامبران و فرشتگان
- امامت و فلسفه ی سیاسی و رهبری در اسلام
- تحلیل دقایق پیچیده ی مسائل علم کلام
- شعر و انتخاب شعر و مسائل متعلق به آن
- تحقیقات لغوی –حدیثی- قرآنی
- تحقیقات تفسیری.
- مسائل مربوط به شناخت ابعاد قرآن و اعجاز آن.
- تحلیل و تاریخ تحلیلی حوادث صدر اسلام
- تاریخ سیاسی ائمه ی طاهرین «ع»
- نقد پاره ای از آراء محدثان
- نقد سرشار آراء متکلمان و سخنگویان ادیان
- مسائل غیبت و انتظار.
- مسائل گوناگون فلسفی
- رد تصوف و اباطیل صوفیه
- قیاس و مسائل مربوط به آن
- مسائل انسان شناسی.
- مسائل علم نجوم
و....
مفید در مسائل فلسفی و شناختهای عقلی نیز، تسلطی تا حد اجتهاد داشت. به هنگام بحث درباره ی یک مسئله ی فلسفی می نگریم که خود، به صورتی مستقل، به مسئله می نگرد و نظر خویش را (همچون یک فیلسوف صاحبنظر) ابراز می دارد، حتی در طبیعیات. و از اینجاست که به پاره ای از مسائل «علمی- فلسفی» نیز، به اصطلاح امروز، در آثار او بر می خوریم.
در میان متکلمان بزرگ و علمای عقاید اسلام کم نیستند کسانی که بحق باید آنان را در شمار فلاسفه آورد، مانند هشام بن حکم، ابواسحاق و ابوسهل و دیگر نوبختیان، سید مرتضی، علامه حلی، قاضی ابوبکر باقلانی. کسی که آراء اینگونه متکلمان را در مسائل مختلف، از جمله در طبیعیات، ملاحظه کند، زمینه ی فلسفی نیرومندی در آنان و آن آراء می بیند، تا جایی که آنان در مواردی تا حد یک فیلسوف صاحب دستگاه فلسفی نیز پیش می آیند. و چنین به ذهن می آید، که پاره ای از ایشان اگر به فکر عرضه ی یک «نظام فلسفی» می افتادند، به خوبی از عهده بر می آمدند.
از جمله ی این متکلمان، با اوصافی که یاد شد، یکی شیخ مفید است. بنابراین کار مؤلف فاضل لبنانی، شیخ عبدالله نعمه که عده ای از متکلمان از جمله مفید را در کتاب «فلاسفه الشیعه» خویش در شمار فلاسفه ی اسلام آورده است، بسیار بجاست.