در امالی صدوق آمده است: «إذَا أَرَادَ اللَهُ أَنْ یَبْعَثَ الْخَلْقَ أَمْطَرَ السَّمَآءُ عَلَی الاْرْضِ أَرْبَعِینَ صَبَاحًا، فَاجْتَمَعَتِ الاْوْصَالُ وَ نَبَتَتِ اللُحُومُ؛ چون خداوند اراده فرماید که مردم را برای قیامت محشور کند، چهل شبانه روز آسمان بر زمین باران ببارد؛ و در این صورت، اجزاء و اعضای بدن ها به هم می پیوندد و گوشت بر روی آنها می روید». بعضی از آیات قرآن اشعار دارد بر آنکه چون خداوند بخواهد مردگان را زنده کند، باران از آسمان می فرستد، و به واسطه آن، مردگان حیات نوینی می گیرند.
«وَ تَرَی الاْرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا´ أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَآءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنبَتَتْ مِن کُلِّ زَوْجِ بَهِیجٍ * ذَ ' لِکَ بِأَنَّ اللَهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ یُحْیِ الْمَوْتَی ' وَ أَنـَّهُ عَلَی ' کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ * وَ أَنَّ السَّاعَةَ ءَاتِیَةٌ لاَ رَیْبَ فِیهَا وَ أَنَّ اللَهَ یَبْعَثُ مَن فِی الْقُبُورِ؛ (ای رسول ما!) می بینی زمین را که فروکش کرده و خاموش و بی اثر شده است! پس چون ما از آسمان آب باران بر آن می فرستیم به حرکت و اهتزاز در می آید و نموّ و رشد می کند، و از هر جفتِ با بهجت و سرشار در روی آن می روید. و این دلیل بر آنست که فقط خداوند حقّ است و او مردگان را زنده می کند و او بر هر چیز قدرت دارد و تواناست؛ و دلیل بر آنست که ساعت قیامت فرا می رسد و شکّی در آن نیست و خداوند آنان را که در قبرها خوابیده اند بر می انگیزاند» (حج/ 5-7) البتّه معنای این آیه شریفه و دو حدیث گذشته این نیست که بارانی که از آسمان می بارد و به سبب آن مردگان حیات می گیرند مانند همین بارانی است که ما مشاهده می کنیم و به واسطه آن زمین سرسبز و خرّم می گردد.
باران حیات در روز قیامت
بلکه این از باب تمثیل است؛ یعنی همانطوری که این باران از آسمان که می آید، زمین را زنده میکند، زمینِ در حال افسردگی و جمود و سردی را، که اگر کسی از سابقه طراوت درخت ها و ریزش آبشارها و سرسبزی بستان هایش خبر نداشت، اصلاً گمان نمی کرد و باور نمی نمود که این زمین دوباره زنده شود و این درخت های کهن که به صورت کُنده های هیزم در آمده و در میان بیابان، لخت و عریان و بدون اثر و خاصیّت قرار گرفته اند دوباره سبز و خرّم گردند و یک دنیا از اثر و حرکت و خاصیّت و بهجت تقدیم افراد بشر نمایند، ولی می بینیم خداوند بارانی از آسمان می فرستد و موجب زندگی و حیات و دمیدن روح نوینی در شریان های زمین می گردد؛ همینطور یک بارانی داریم که موجب حیات مردگان می شود؛ این نسبت به خود، آن نسبت به خود.
در این باران پروردگار عظیم الشّأن این اثر را قرار داده است که زمین را زنده میکند و در آن باران خداوند رفیع الدّرجات، آن اثر را قرار داده است که به مردگان حیات می بخشد و چون بر استخوان ها و اعضاء و اجزاء در هم آنها برسد همه را زنده و در عالم زندگی نوین وارد میکند. در این باران آن اسمی از حضرت پروردگار که موجود است و به واسطه آن تأثیر در زندگی زمین مرده می نماید «مُحْیی الاْرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» است؛ و در آن باران اسم دیگری از خداوند موجود است که به واسطه آن، ابدان مردگان و اجساد متفرّقه و متشتّته آنان زندگی را از سر می گیرند و آن اسم «مُحْیی الاْمْواتِ بَعْدَ مَوْتِها وَ باعِثُ الْمَوْتَی بَعْدَ أنْ کانوا فی الْقُبور» می باشد. آن باران، یک نوع افاضه رحمتی است از جانب پروردگار و با اثر و خصوصیّتی است که نتیجه اش جمع کردن ذرّات اجساد مردم و پیوند زدن استخوان ها، و پوشانیدن گوشت بر روی آنها، و زنده شدن و در محشر حضور پیدا کردن است.