درباره قدر و منزلت امام علی (ع) چه خوب و عالی، مفخر شعرا در زبان عرب: شیخ کاظم ازری سروده است:
یابن عم النبی أنت یدالله *** التی عم کل شیء نداها (1)
أنت قرءانه القدیم و أوصا *** فک ءایاته التی أوحاها (2)
حسبک الله فی مـئاثر شتی *** هی مثل الاعداد لاتتناهی (3)
تا آنکه می فرماید:
یا علی المقدار حسبک لاهو *** تیة لایحاط فی علیاها (4)
أی قدس إلیه طبعک ینمی *** والمراقی المقدسات ارتقاها (5)
لک نفس من جوهر اللطف صیغت *** جعل الله کل نفس فداها (6)
هی قطب المکونات و لولا ها *** لما دارت الرحی لولاها (7)
لک کف من أبحر الله تجری *** أنهر الانبیآء من جدواها (8)
حزت ملکا من المعالی محیطا *** بأقالیم یستحیل انتهاها (9)
(دیوان ازری ص151)
1ـ ای پسر عموی مصطفی! تو آن دست خدا هستی که فیضان باران جود و بخشش آن، تمام چیزها را فرا گرفته است.
2ـ تو قرآن قدیم خدا هستی و اوصاف تو آیاتی است از آن، که خدا به پیامبرش وحی کرده است.
3ـ برای تو خدا کافیست و بس، در صفات حمیده و خصال پسندیده ای که چون اعداد دارای نهایت نیست.
4ـ ای علی! قدر و مقدار تو کافی است که از عالم لاهوت است و آن مقام و منزلت رفیع در احاطه فکر و اندیشه در نمی آید!
5ـ به کدام درجه از قدس و پاکی طبع تو میل می کند در حالی که از درجات مقدسه و مقامات مطهره بالا آمده است.
6ـ تو دارای نفس هستی که خمیره اش از اصل گوهر لطف و جوهر صفا ریخته شده است؛ خداوند هر نفسی را فدای نفس تو گرداند!
7ـ آن نفس قطب عالم امکان و عالم تکوین است و اگر آن نفس نبود آسیای عالم امکان به چرخش نمی افتاد و موجودی از کتم عدم به وجود نمی آمد.
8ـ تو صاحب دست جود و عنایت و رحمتی هستی که از دریاهای بیکران خداوند جاری می شود و نهرها و چشمه های پر فیضان پیامبران چون جوی کوچکی است که از این نهر منشعب شده و جدا گردیده است.
9ـ تو حیازت کردی از شرف ها و فضیلت ها و مقامات عالیه، ملک و سرزمینی را که محیط به اقلیم هائی از شرف و کمال است که به آخر رسیدن آن از محالات است.