جستجو

مقتدر عباسی

ابوالفضل جعفر با لقب "المقتدر بالله" هجدهمین خلیفه بنی عباس در سال 282 هـ ق به دنیا آمد. او با پادشاه احمد سامانی و پسرش اسماعیل معاصر بود و دانشمند بزرگ شیعه شیخ کلینی. پدرش معتضد از خلفای عباسی و برادرش مکتفی، خلیفه قبل از او بودند. مقتدر بعد از مرگ برادرش "مکتفی" در 13 سالگی به رأی درباریان و وصیت مکتفی به خلافت نشست که تا آن موقع، هیچکس به این سن به خلافت ننشسته بود. در آن زمان،‌ تسلط غلامان و خادمان ترک بر دستگاه خلافت شروع شده بود، لذا آشوب و نزاع در دستگاه حکومتی پیدا شد، و همان اوایل خلافتش "ابن معتز" شاعر معروف، مدعی خلافت شد و عده ای از امرا و بزرگان مثل "حسین بن حمدان" سال 296 ق دور او جمع شدند و به او لقب "امراضی بالله یا المرتضی" دادند و او را خلیفه خود کردند.
اگر چه این خلافت یک روز بود و غلامان ترک به رهبری مونس خادم، ابن معتز شاعر را دستگیر کردند و مونس،‌ خودش امیر و فرمانده بغداد شد و به دستور مقتدر، عبدالله بن معتز شاعر، به قتل رسید، مقتدر مجددا مسلط شد که بعد از مدتی، دشمنان دیگرش از هر طرفی به مخالفت با او برخاستند و بطور کلی چون مقتدر جوان و بی تجربه بود، در دوران خلافتش، دشمنان خلافت نیرو گرفتند و دوران او، بسیار تیره و اسفناک بود.
قرامطه در عراق قدرت پیدا کردند، "یوسف ابن ابی الساج" والی آذربایجان و "حمدانیان" در موصل، هیچکدام به دستور خلیفه و جایگاه خلافت، اهمیتی نمی دادند. دیلمان خروج کردند، خلیفه هارون بن غریب پسرخاله اش را به جنگ آنها فرستاد ولی او اسیر شد و آن سرزمین ها به دست دیلمان افتاد.
فاطمیان بر آفریقای شمالی چیره شدند و مصر را تهدید می کردند. وزرا و عمال دولتی خائن، به اموال دولت ظلم و خیانت و دزدی را به حد افراط رسانده بودند. مادرش که کنیزی بود، در مدت خلافت او دست اندر کار بود و در امور مملکت مداخله می کرد و اموال خزانه عظیم دولت را که هنگام مرگ مکتفی (15 میلیون دینار) بود به باد داد و خودش هم که بی خرد و مسرف بود، دست کمی از مادرش نداشت و چنانچه در تاریخ است در طی خلافتش 80 میلیون دینار تلف کرد و خلاصه در دستگاه خلافت آشوبی بود. گاهی وزیری عزل می شد و وزیر بعدی که دشمن او بود، به محض شروع وزارتش، انواع تحقیرها و شکنجه ها و توهین ها را به وزیر قبلی می کرد و عجیب بود که وزیر قبلی معزول و توهین دیده،‌ مجددا به وزارت می رسید. هم چنانکه "ابن فرات" 3 مرتبه به وزارت رسید و سرانجام او و پسرش محسن، بطرز فجیعی کشته شدند.

ویرانی کعبه
در آن زمان مقتدر سال 317 هـ ق، برای اولین بار در تاریخ اسلام، مراسم حج انجام نشد، زیرا قرمطیان بحرین و لحا، با سرکرده خود ابوسعید جنابی، در مکه قتل عام کردند، چاه زمزم پر از کشته شد، تمام نفائس و گنجینه های کعبه را غارت نموده و حجرالاسود را از جای خود کندند و با خود بردند،‌ شهر مکه بسیار ناامن و غارت زده شد،‌ ابوسعید جنابی از مکه به جنگ مقتدر در بغداد آمد، و شهر بغداد دچار ناامنی و شورش شده بود و موقعیت مقتدر بار دیگر به خطر افتاد. عده ای از سران، مقتدر را از خلافت خلع کرده و برادرش قاهر ابن معتضد را روی کار آوردند و به او لقب "القاهر بالله" دادند ولی بعد از چند روز پیادگان مصافیه که عده ای از سپاهیان بودند، بر «نازوک» که عامل اصلی خلع مقتدر بود، شوریدند و او را کشتند و مقتدر دوباره بر سرکار آمد.
سال 319 هـ ق یکی از سران بزرگ سپاه بنام "مونس" که در توطئه های درباری همیشه دست داشت، از مقتدر رنجیده و با یاران و اطرافیان خودش از بغداد بیرون رفت و موصل را از حمدانیان گرفت و چون خود را در حد کفایت و قوی دید، بطرف بغداد رفت. مقتدر شخصا با اطرافیان خود برای جنگ با مونس از بغداد بیرون آمد، در جنگی که در گرفت؛ سپاه مونس بر سپاه خلیفه پیروز شد و خلیفه بدست یکی از بربری ها کشته شد. او در همان مکان که «شماسیه» نام داشت مدفون شد. مدت خلافت او حدود 25 سال بود یعنی 24 سال و 11 ماه، او در 38 سالگی در سال 320 کشته شد.

منابع

  • حمدلله مستوفی- تاریخ گزیده- صفحه 338
  • غلامحسین مصاحب- دائرة‌ المعارف فارسی

کلید واژه ها

مقتدر عباسی بنی عباس زمامداران ایران زندگینامه

مطالب مرتبط

ابوابراهیم اسماعیل بن احمد سامانی امیر احمدبن اسد سامانی ابوالحسن سیمجور سلطان سنجر سلجوقی هلاکوخان مغول ابراهیم امام شاه طهماسب اول

اطلاعات بیشتر

ابزار ها