اعتقاد به معاد از اصول خدشه ناپذیر ادیان الهى است و اصولا مکاتبى که فاقد این اصل باشند، الهى نیستند. در جهان بینى اسلامى؛ معاد و سراى آخرت از اهداف نهایى آفرینش شمرده شده و قرآن مجید در این باره مى فرماید: «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم إلینا لا ترجعون؛ آیا گمان کرده اید شما را بیهوده آفریده ایم، و به سوى ما بازنمى گردید؟» (مؤمنون/ 115) از این آیه چنین برداشت مى شود که ناباوران به رستاخیز به هدف زندگى انسانى دست نیافته اند و در وادى پوچ گرایى غلتیده اند. چنان که نقش ارزنده اعتقاد به معاد نیز براى مؤمنان به آن آشکار مى شود.
اعتقاد به معاد در شکل عام آن یعنى باور داشتن حساب و کتاب، ورود به بهشت و دوزخ، بازگشت به محضر ربوبى و... با همه ابعاد زندگى مؤمن عجین گشته و کمتر عملى را مى یابیم که چنین پیوندى با معاد نداشته باشد. نقش سازنده معاد در ابعاد گوناگون زندگى سبب شده که ادیان و مذاهب آسمانى براى تربیت افراد و اصلاح جامعه، تلاشى گسترده جهت پرورش ایمان به معاد در دل مردم، به عمل آورند. به خصوص در قرآن کریم قسمت مهمى از مسائل تربیتى از همین راه تعقیب مى شود و شگفت آور نیست که در این کتاب آسمانى در حدود 1200 آیه به مساله معاد و خصوصیات آن پرداخته است.
ایمان و اعتقاد به معاد، آثار ارزنده اى در زندگى فردى و اجتماعى انسان دارد که به اختصار مورد برسى قرار مى گیرد.
در زندگى فردى
اعتقاد به معاد، منشاء گرایش انسان به خصلت هاى نیک و فضایل اخلاقى است. سخاوت، از خودگذشتگى، انفاق، راستگویى، مبارزه با ستمگران، حمایت از مستضعفان، صبر و پایدارى در سختى ها از آثار ایمان به معاد است؛ چرا که مؤمنان به حیات اخروى، براى رسیدن به پاداش بى مانند قیامت از هیچ تلاشى فروگذار نمى کنند. مولاى متقیان (ع) در توصیف پارسایان [و مؤمنان به سراى آخرت] چنین مى فرماید: پارسایان، در دنیا اهل فضیلتند: سخن آنان صواب، جامه آنان میانه روى و روش آنان فروتنى است، بر حرام هاى الهى چشم فرو مى بندند و به علم سودمند گوش مى سپارند، در سختى و بلا، چنان که گویى در آسایش و راحتى به سر مى برند، اگر مدت عمرى نبود که خدا برایشان مقرر داشته، به سبب شوقى که به ثواب و بیمى که از عذاب دارند چشم برهم زدنى جان هایشان در بدن هایشان قرار نمى گرفت. تنها آفریدگار در نظرشان بزرگ و جز او در دیدگانشان خرد مى نماید. با بهشت چنانند که گویى آن را مى بینند و غرق نعمت هاى آن مى باشند و با دوزخ چنانند که گویى آن را مى بینند و به عذاب آن گرفتارند.
حضرت على (ع) و فرزندان و همسرش، سه روز پیاپى روزه نذرى گرفتند و هنگام افطار، غذاى خود را به یتیم، فقیر و اسیر داده، با آب افطار کردند. درباره دلیل این فداکارى در سوره انسان چنین مى خوانیم: «إنا نخاف من ربنا یوما عبوسا قمطریرا؛ ما از پروردگارمان خائفیم در آن روزى که عبوس (گرفته) و سخت است.» (انسان/ 10) کسى که معاد را باور دارد، همواره از خویشتن مراقبت مى کند، گرد معصیت نمى گردد و از آلودگى ها اجتناب مى کند تا از عواقب شوم آن ها ایمن باشد، چرا که او مى داند: «فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره* و من یعمل مثقال ذرة شرا یره؛ پس هر کس هم وزن ذره اى نیکى کند، آن را خواهد دید. و هر که هم وزن ذره اى بدى روا دارد آن را خواهد دید.» (زلزله/ 7- 8)
در زندگى اجتماعى
جامعه از مجموعه افرادى تشکیل شده که با یکدیگر در ارتباط و تعامل هستند. اگر بر روابط افراد جامعه، ایمان به مبداء و معاد حاکم باشد، پیشرفت، سرافرازى و سربلندى جامعه را در بر مى گیرد و آثار سازنده اى در پى خواهد داشت. برخى از آثار سازنده ایمان به معاد از این قرارند:
1- تامین امنیت اجتماعى
در کشورهاى پیشرفته جهان، براى پیشگیرى از دزدى، آدم کشى، جرم و جنایت از دستگاه هاى پلیسى بسیار قوى و مجهز به مدرن ترین وسائل استفاده مى شود. ولى با این حال، شاهد شنیع ترین جنایت ها و مرگ بارترین فجایع و قتل و غارت هاى دهشتناک هستیم. سبب ظاهرى این است که نمى توان براى هر فرد ناظر و مراقبى گماشت و بر فرض امکان، خود مراقب و پلیس هم بشر است و نیاز به مراقب دیگرى دارد. در سال، 1357، در نیویورک شبى به طور ناگهانى خاموشى وسیعى پیش آمد، بسیارى از آمریکایى ها از فرصت استفاده کرده، به چپاول و غارت مغازه ها پرداختند، به طورى که تعداد دستگیرشدگان توسط پلیس به سه هزار نفر رسید!
آرى، تنها ایمان به خدا و ترس از مجازات دادگاه عدل الهى است که امنیت و آسایش را در جامعه برقرار مى کند؛ چرا که این ایمان، نگهبانى از درون انسان است که همواره او را از بدى ها بازمى دارد و به خوبى ها رهنمون مى کند. باور به حیات اخروى و ثواب و عقاب آن از (فضیل بن عیاض) که سرکرده راهزنان بود و مسافران از شنیدن نام او بر خود مى لرزیدند انسانى متواضع، خدوم و الهى ساخت که عبادت و خدمتگزارى او به خلق خدا، زبانزد همگان بود.
2- ساماندهى به مسائل اقتصادى
ایمان به سراى آخرت، در ساماندهى مسائل اقتصادى، اعم از تولید مفید، توزیع عادلانه، مصرف متعادل، فقرزدایى و کمک به محرومان و نیز برچیدن مفاسد اقتصادى مانند: اسراف، احتکار، کم فروشى، اجحاف، زراندوزى و... نقش مهمى دارد؛ چرا که تاجر و کاسبى که ایمان به روز قیامت و حساب و میزان دارد و مى داند که؛ «روز قیامت همان سکه هاى اندوخته شده را در آتش جهنم، گرم و سوزان کرده و با آن صورت ها، پهلوها و پشت هایشان را داغ مى کنند و به آن ها مى گویند: این همان چیزى است که براى خود اندوختید.» و نیز باور دارد که: «روز قیامت حرام خواران به شکل خوک و رباخواران به صورت واژگونه محشور مى شوند»، دیگر به دنبال کم فروشى، غش در معامله، اجحاف، زراندوزى و مانند آنها نمى رود و اگر این باور فراگیر شود جامعه اى سالم و نمونه از لحاظ اقتصادى خواهیم داشت.
3- تقویت روحیه نظامى
عقیده به مبداء و معاد، مهم ترین عامل جهاد و فداکارى در راه خداست و بدون آن، هیچ جهادگرى در صحنه دفاع قدم نمى گذارد و خود را برنده جنگى که به شهادت منتهى مى شود، نمى داند. بدون باور حیات اخروى، با چه انگیزه اى مى توان از جهاد و جانبازى استقبال کرد؟
اعتقاد به سراى دیگر، در روز عاشورا، در کلمات امام حسین (ع) و در اشعار و رجزهاى او و یارانش به چشم مى خورد و به شکل برجسته اى خود را نشان مى دهد، به گونه اى که هر قدر دایره محاصره او و لشکریانش تنگ تر مى شد و مشکلات میدان جنگ شدیدتر مى گشت، چهره آن حضرت برافروخته تر مى شد و حالتى آرام تر داشت و در این حال بعضى از یارانش به بعضى دیگر اشاره کرده، مى گفتند: «به او بنگرید که از مرگ هراسى ندارد.» امام حسین (ع) این سخن را شنید و خطاب به یاران خود فرمود: «صبرا بنى الکرام فما الموت الا قنطرة تعبر بکم عن البؤس والضراء الى الجنان الواسعة والنعیم الدائمة فایکم یکره ان ینتقل من سجن الى قصر؛ استقامت کنید اى بزرگ زادگان! چرا که مرگ (و شهادت) تنها پلى است که شما را از ناراحتى ها و رنج ها به سوى باغ هاى وسیع و نعمت هاى جاویدان بهشت عبور مى دهد، کدامیک از شما دوست نمى دارد از زندان به سوى کاخ برود؟» نیز همین اعتقاد راسخ به حیات اخروى بود که سبب مى شد رزمندگان اسلام، در شب هاى عملیات براى باز کردن معبرهاى مین و پاک سازى آن ها، داوطلبانه بر یکدیگر سبقت گیرند.
نتیجه آنکه، برخوردارى از روحیه مبارزاتى و شهادت طلبى به نوع جهان بینى، باورها و اعتقادات انسان بستگى دارد؛ رزمنده اى که آینده خود را زندگى ابدى در بهشت و معاشرت با رسول خدا (ص) مى داند با سربازى که قتل خود را نابودى و پوچى مى داند قابل مقایسه نیست. تاریخ جنگ و جهاد گواه این حقیقت است، چنان که نقل شده است: پس از جنگ بدر که کفار قریش شکستى سخت از مسلمانان خوردند، کسى از آنان پرسید: شما با این همه تجربه جنگى، ابزار و ادوات و نفرات، چرا از مسلمانان شکست خوردید؟ یکى از افراد حاضر در صحنه جنگ در پاسخ گفت: براى اینکه همه ما مى خواستیم اول دوستمان بجنگد و کشته شود، ولى آن ها (سپاه اسلام) براى کشته شدن بر یکدیگر پیشى مى گرفتند و از مرگ هراسى نداشتند.
4- امانت در حکومتدارى
ایمان و باور به حیات اخروى، نقش به سزایى در نحوه حکومت حاکمان جامعه دارد. اگر مدیران و کارگزاران جامعه، اعتقادى راسخ به معاد، حساب و میزان داشته باشند، دیگر پى خودخواهى، خودکامگى، خود بزرگ بینى، ظلم و تجاوز، بى عدالتى، پارتى بازى، رشوه خوارى و امثال آن ها نمى روند و جامعه صبغه اى الهى به خود مى گیرد. در زمان زمامدارى مولاى متقیان، على (ع)، برادر نابینایش، عقیل، خدمت ایشان مى رسد و مقدارى از گندم بیت المال را تقاضا مى کند. امام (ع) در پاسخ، آهنى را داغ کرده، نزدیک بدن او مى برد، عقیل از حرارت آهن تفدیده و نوع برخورد امام، فریاد مى کشد. امام پس از آن مى فرماید: آیا از آهن پاره اى که آدمى آن را براى بازى خود سرخ کرده، ناله مى کنى و مرا به سوى آتشى که خداوند قهار آن را براى خشم افروخته مى کشانى؟ آیا تو از این رنج اندک مى نالى و من از آتش دوزخ ننالم؟
در مقابل، زمامداران و کارگزارانى که به سراى اخروى ایمان و باور ندارند و رفاه، قدرت و مکنت خود را منحصر در این دنیا مى دانند، براى حفظ قدرت و موقعیت خود از هیچ جنایتى فروگذار نمى کنند؛ تا آن جا که گاه برادرکشى را براى حفظ قدرت خود، مجاز مى شمارند و براى کشتن مخالفان خود، هر روز وسیله جدیدى را به کار مى گیرند. آن ها در وحشى گرى و درنده خویى روى حیوانات را سپید کرده اند.
یاد معاد
ایمان و اعتقاد به معاد، لازم است ولى کافى نیست، بلکه باید همواره به یاد حساب و قیامت باشیم و لحظه، لحظه زندگى خود را با یاد معاد سپرى کنیم؛ کسى که براى ریز و درشت کارهایش به یاد حساب و کتاب روز قیامت است، هرگز بى گدار به آب نمى زند؛ زیرا یاد معاد اثر سازنده اى در زندگى او دارد، و حالت مراقبتى به او نسبت به حرکات و سکناتش مى دهد. به همین دلیل است که سفارش شده به زیارت اهل قبور بروید، به یاد مردن و نیز رفتگان خود باشید.
امام صادق (ع) مى فرماید: «ذکر الموت یمیت الشهوات ویقلع منابت الغفلة ویقوى القلب بمواعد الله ویرق الطبع ویکسر اعلام الهوى و یطفىء نار الحرص و یحقر الدنیا؛ یاد مرگ، شهوت ها [ى غیر مجاز و غیر شرعى] را از بین مى برد. ریشه هاى غفلت را برمى کند، دل انسان را با وعده هاى الهى محکم مى کند، روحیه انسان را از قساوت به لطافت سوق مى دهد، یاد مرگ، نشانه ها و انگیزه هاى هوس را مى شکند و آتش حرص را خاموش و دنیا را پیش چشمان انسان، کوچک جلوه مى دهد.»