چگونگی جدال رسول خدا
فارسی 3553 نمایش |روزی در محضر امام ششم (ع) سخن از جدال به میان آمد که آیا رسول خدا و أئمه اطهار (ع) اهل جدال بودند یا از آن نهی می کردند؟ امام (ع) فرمود: «رسول خدا (ص) از جدال به طور مطلق نهی نکرد بلکه طبق دعوت خدای سبحان به جدال احسن، سیره آموزنده آن حضرت، حفظ جدال احسن و ترک جدال غیر احسن بود و پیروانش را هم از جدال غیر احسن بازمی داشت.» «ولاتجادلوا أهل الکتاب إلا بالتی هی أحسن؛ تو و پیروانت با اهل کتاب جز با جدال احسن جدال نکنید.» (عنکبوت/ 46)
قرآن کریم گاهی به صورت اثبات، امر به جدال احسن دارد: «ادع إلی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة؛ با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن.» (نحل/ 125) و چون جدال در ردیف حکمت و موعظه نیست، سیاق آیه عوض شده می فرماید: «وجادلهم بالتی هی أحسن؛ با آنان به [شيوه اى] كه نيكوتر است مجادله نماى.» (نحل/ 125) این تغییر لحن، که نفرموده «والجدال»، نشانه آن است که دعوت به سبک جدال در حد ضرورت و دعوت با حکمت و موعظه سودمندتر و مقدم تر خواهد بود و گاهی به صورت سلب امر به جدال احسن دارد، مانند آیه قبلی که فرمود: در مقام بحث با صاحبان مذاهب بیگانه هرگز به خود اجازه جدال باطل ندهید. با لسان نهی، از هرگونه جدالی غیر از جدال احسن پرهیز می دهد، زیرا هدف، وسیله را تعدیل می کند نه توجیه، چون برای نیل به هدف مقدس، طی صراط مستقیم و منزه لازم است.
معیار جدال احسن
از امام ششم (ع) سئوال کردند، جدال غیر احسن چیست؟ فرمود: «جدال غیر احسن نازیبا و ناپسند آن است که در اثر ضعف فکری خود، حقی را انکار کنید و یا باطلی را بپذیرید یا در اثر سوء استفاده از ضعف فکری رقیب چنین کاری را انجام دهید. وقتی کسی اهل تفکر عقلی و استدلال نبود ناچار، جاهلانه سخن می گوید، گاهی حق رقیب را انکار می کند و گاهی باطلی را که رقیب ارائه می دهد می پذیرد. این جدال غیر احسن است و کاری محرم و باطل، زیرا همان طور که دشمن حق را انکار کرده باطل را پذیرفته، جدال غیر احسن انسان را گرفتار همان تباهی و انحراف خواهد کرد که باطلی را می پذیرد و حقی را انکار می کند، اما جدال احسن آن است که مجادل، جز حق نگوید و جز حق نپذیرد، با سستی سخن نگفته و از ضعف رقیب هم سوء استفاده نکند، متقن و مستحکم سخن بگوید.» «یا أیها الذین امنوا اتقوا الله وقولوا قولا سدیدا؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا پروا داريد و سخنى استوار گوييد.» (احزاب/ 70) با سداد و استحکام، مستدل و مبرهن سخن بگویید، کلام شما مانند سد محکم و نفوذ ناپذیر باشد. این مطلب پیام رسمی قرآن کریم است و این منطق را گاهی به زبان نفی و گاهی به زبان اثبات بیان می فرماید.
خداوند، رسول خود را آشنا کرد که احتجاج باید بر محور برهان باشد هم پیامبر را به اصل احتجاج تشویق نمود و هم به استماع سخن مستدل دیگران وادار کرد و فرمود: «نه باطل بگو و نه باطل بپذیر.» پس جدال احسن آن است که مقدماتش حق و مبرهن بوده و مورد پذیرش و تسلم طرف مقابل باشد و فرق برهان و جدال احسن همان طوری که گذشت آن است که اگر مقدمات استدلال حق، ضروری، ذاتی، کلی و دایمی است چنین استدلالی، برهانی و اگر مقدمات آن، حق و مورد پذیرش و تسلم رقیب یا توده مردم بود، آن را جدال احسن می نامند، به عبارت دیگر: حق معقول، برهان، و حق مقبول، جدال احسن است.
مردی از امام یازدهم (ع) پرسید: «آیا رسول خدا جدال کرد یا نه؟»
امام یازدهم از امام ششم (ع) نقل می کند که؛ «اگر درباره هر چیزی تردید دارید در این جهت تردید نداشته باشید که رسول خدا تابع امر خدای سبحان است، وقتی خدای سبحان او را به جدال احسن امر کرد، یقینا پیامبر فرمان خدا را امتثال نموده و جدال احسن کرده است.»
آنگاه آیات پایانی سوره مبارکه «یس» را به عنوان نمونه ذکر کرده و سپس می فرماید: امام صادق (ع) فرمود: «پدرم امام باقر پس از امام سجاد از حضرت سیدالشهدا از امیرالمؤمنین (ع) نقل کرد که روزی عده ای از صاحبان مذاهب گوناگون، نزد رسول خدا (ص) بار یافتند و هر کدام سخنی گفتند. قرآن کریم سخنانشان را نقل کرد و فرمود: «تلک أمانیهم؛ اين آرزوهاى [واهى] ايشان است.» (بقره/ 111) یعنی اینها با آرزو سخن می گویند، نه با برهان و منطق، مطلب مستدل ندارند، تو از آنان برهان طلب کن: «قل هاتوا برهانکم إن کنتم صادقین؛ بگو اگر راست مى گوييد دليل خود را بياوريد.» منظور از برهان اعم از حکمت و جدال احسن است، نه خصوص برهان مصطلح در منطق، اگر دعوت و دعوی در کنار دلیل قرار نگرفت، آن دعوت باطل و آن دعوی دروغین است.
منـابـع
عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 8 صفحه 83
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها