وظیفه مسلمانان درباره همسران پیامبر
فارسی 2610 نمایش |در میان اعراب و بسیارى مردم دیگر معمول بوده و هست که به هنگام نیاز به بعضى از وسائل زندگى موقتا از همسایه به عاریت مى گیرند، خانه پیامبر (ص) نیز از این قانون مستثنا نبوده، و گاه و بیگاه مى آمدند و چیزى از همسران پیامبر (ص) به عاریت مى خواستند، روشن است قرار گرفتن همسران پیامبر در معرض دید مردم (هر چند با حجاب اسلامى باشد) کار خوبى نبود لذا دستور داده شده که از پشت پرده یا پشت در بگیرند: «و إذا سألتموهن متاعا فسئلوهن من وراء حجاب؛ هنگامى که چیزى از متاع و وسائل زندگى از همسران پیامبر (ص) بخواهید از پشت حجاب (پرده) بخواهید.» (احزاب/ 53)
نکته اى که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد این است که منظور از "حجاب" در این آیه پوشش زنان نیست، بلکه حکمى اضافه بر آن است که مخصوص همسران پیامبر (ص) بوده و آن اینکه مردم موظف بودند به خاطر شرائط خاص همسران پیامبر (ص) هر گاه مى خواهند چیزى از آنان بگیرند از پشت پرده باشد، و آنها حتى با پوشش اسلامى در برابر مردم در اینگونه موارد ظاهر نشوند، البته این حکم درباره زنان دیگر وارد نشده، و در آنها تنها رعایت پوشش کافى است. "حجاب" در لغت به معنى چیزى است که در میان دو شى ء حائل مى شود به همین جهت پرده اى که در میان امعاء و قلب و ریه کشیده شده "حجاب حاجز" نامیده شده.
در قرآن مجید نیز این کلمه همه جا به معنى پرده یا حائل به کار رفته است، مانند آیه 45 سوره اسراء «جعلنا بینک و بین الذین لا یؤمنون بالآخرة حجابا مستورا؛ ما در میان تو و کسانى که ایمان به آخرت نمى آورند پرده پوشیده اى قرار دادیم.» گواه دیگر اینکه در حدیثى از "انس بن مالک" خادم مخصوص پیامبر (ص) مى خوانیم که مى گوید: من از همه آگاهتر به این آیه حجابم، هنگامى که زینب با پیامبر (ص) ازدواج کرد و با او در خانه بود غذایى درست فرمود و مردم را دعوت به میهمانى نمود، اما جمعى پس از صرف غذا هم چنان نشسته بودند و سخن مى گفتند، در این هنگام آیه «یا أیها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی» تا «من وراء حجاب» نازل شد، در این هنگام پرده اى افکنده شد و جمعیت برخاستند.
در روایت دیگرى مى خوانیم که "انس" مى گوید: «ارخى الستر بینى و بینه؛ پیامبر (ص) پرده را میان من و خود افکند و جمعیت هنگامى که چنین دیدند برخاستند و متفرق شدند.»
بنابراین اسلام به زنان مسلمان دستور پرده نشینى نداده، و تعبیر "پردگیان" در مورد زنان و تعبیراتى شبیه به این جنبه اسلامى ندارد، آنچه درباره زن مسلمان لازم است داشتن همان پوشش اسلامى است، ولى زنان پیامبر (ص) به خاطر وجود دشمنان فراوان و عیب جویان مغرض چون ممکن بود در معرض تهمتها قرار گیرند و دستاویزى به دست سیاه دلان بیفتد این دستور خاص به آنها داده شد و یا به تعبیر دیگر به مردم داده شده که به هنگام تقاضاى چیزى از آنها با آنها از پشت پرده تقاضاى خود را مطرح کنند.
لذا قرآن بعد از این دستور فلسفه آن را چنین بیان مى فرماید: این براى پاکى دلهاى شما و آنان بهتر است. (ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهن). دستور بعدی را به این صورت بیان مى فرماید: شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید (و ما کان لکم أن تؤذوا رسول الله). گر چه عمل ایذایى در خود این آیه منعکس است و آن بی موقع به خانه پیامبر رفتن و پس از صرف غذا نشستن و مزاحم شدن، و در روایات شأن نزول نیز آمده که بعضى از کوردلان سوگند یاد کرده بودند که بعد از پیامبر (ص) با همسران او ازدواج کنند، این سخن نیز ایذاء دیگرى بود، ولى به هر حال مفهوم آیه عام است و هرگونه اذیت و آزار را شامل مى شود.
سرانجام دستور و حکم آخر را در زمینه حرمت ازدواج با همسران پیامبر بعد از او چنین بیان مى کند: شما هرگز حق ندارید که همسران او را بعد از او به همسرى خویش در آورید که این کار در نزد خدا عظیم است (و لا أن تنکحوا أزواجه من بعده أبدا إن ذلکم کان عند الله عظیما). در اینجا سؤالى پیش مى آید که چگونه خداوند همسران پیامبر (ص) را که بعضى به هنگام وفات او نسبتا جوان بودند از حق انتخاب همسر محروم ساخته است؟ پاسخ این سؤال با توجه به فلسفه این تحریم روشن است. زیرا اولا، بعضى به عنوان انتقام جویى و توهین به ساحت مقدس پیامبر (ص) چنین تصمیمى را گرفته بودند و از این راه مى خواستند ضربه اى بر حیثیت آن حضرت وارد کنند. ثانیا اگر این مساله مجاز بود جمعى به عنوان اینکه همسر پیامبر (ص) را بعد از او در اختیار خود گرفته اند ممکن بود این کار را وسیله سوء استفاده قرار دهند، و به این بهانه موقعیت اجتماعى براى خویش دست و پا کنند، و یا به عنوان اینکه آگاهى خاص از درون خانه پیامبر (ص) و تعلیمات و مکتب او دارند به تحریف اسلام پردازند، و یا منافقین مطالبى را از این طریق در میان مردم نشر دهند که مخالف مقام پیامبر باشد (دقت کنید).
این خطر هنگامى ملموس تر مى شود که بدانیم گروهى خود را براى این کار آماده ساخته بودند بعضى آن را به زبان آورده و بعضى شاید تنها در دل داشتند. از جمله کسانى را که بعضى از مفسران اهل سنت در اینجا نام برده اند «طلحه» است. خداوندى که بر اسرار نهان و آشکار آگاه است براى بر هم زدن این توطئه زشت یک حکم قاطع صادر فرمود و جلوی این امور را به کلى گرفت، و براى تحکیم پایه هاى آن به همسران پیامبر (ص) لقب ام المؤمنین داد تا بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادر خویش است! با توجه به آنچه گفته شد روشن مى شود که چرا همسران پیامبر (ص) لازم بود از این محرومیت استقبال کنند؟
در طول زندگى انسان گاه مسائل مهمى مطرح مى شود که به خاطر آنها باید فداکارى و از خودگذشتگى نشان داد، و از بعضى از حقوق حقه خود چشم پوشید، به خصوص اینکه همیشه افتخارات بزرگ مسئولیتهاى سنگینى نیز همراه دارد، بدون شک همسران پیامبر (ص) افتخار عظیمى از طریق ازدواجشان با پیامبر (ص) کسب کردند، داشتن چنین افتخارى نیاز به چنین فداکارى هم دارد. به همین دلیل زنان پیامبر (ص) بعد از او در میان امت اسلامى بسیار محترم مى زیستند، و از وضع خود بسیار راضى و خشنود بودند، و آن محرومیت را در برابر این افتخارات ناچیز مى شمردند.
منـابـع
جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 7 صفحه 404
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 17 صفحه 402
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها