دیدگاهها و اقوال مختلف در مورد صابئین
فارسی 6271 نمایش |صابئین از واژه های قرآنی است و سه بار در قرآن ذکر شده است و نام پیروان یکی از ادیان آسمانی می باشد و پیروان این آیین در استان خوزستان و اطراف بصره به صورت اقلیت زندگی می کنند و (صبی) نامیده می شوند. و اما در این که آنان پیرو چه دینی بوده اند، بین مفسران و لغت شناسان و نویسندگان مقالات ملل و نحل و تاریخ نویسان اقوال گوناگونی است؛ با آن که صائبان قبل از نزول قرآن کریم پیش اقوام و طوایف ساکن شبه جزیره عربستان معروف و مشهور بوده و قرآن مجید هم به تعریف و توصیف آنها مبادرت ورزیده است و این قوم از صدر اول اسلام تا به امروز با مسلمانان در یک محیط زندگی کرده و با آنان در ارتباط بوده اند، عجیب است که آئین صائبان هم چنان مجهول و ناشناخته مانده است، و همین ناشناختگی وضعیت آنان و مجهول بودن حقیقت آیین و باورها و عقاید آنان باعث تردید در حکم فقهی ایشان شده است و چون موضوع مسأله برای آنان چندان روشن نبوده، با شک و تردید مسأله را دنبال کرده اند، برای رفع این تردید راهی غیر از این وجود ندارد که به خود صابئان و کتابهایشان مراجعه گردد. وقتی انسان به عوام های آنها مراجعه می کند، جز افسانه چیزی از دینشان نمی دانند و انسان نمی تواند از آنها به دین واقعی صابئان پی ببرد. کتابهایشان به زبان و خط ارامی است و چاپ نشده است و مخطوط می باشند تا این اواخر کتابهای ترجمه شده از آنها در دست نیست، اگر چه بعضی از آن در این اواخر ترجمه شده، ظاهرا مهمترین کتاب آنها «کنز اربا» است.
اقوال محققان در مورد صابئین
محققان بر این عقیده اند که: صابئین پیروان اولیه یحیاى تعمید دهنده مى باشند. در یکى از مهم ترین آثار مذهبى آنان به این واقعیت تصریح شده است: یحیى پیش از عیسى بیابد و از او تعمید بگیرد... مسیح مذهب یحیى را فاسد نمود و تعمید در اردن را تغییر داد... دجال در جهان پدیدار شد و بر مسیح اقامه دعوى کرد و او را به دست یهودیان سپرد. مسیح را بر صلیب میخکوب کردند، اما او توانست خود را از صلیب برهاند و در کوه موران پنهان شود... صابئین یحیى بن زکریا را پیامبر خود نمى دانند، بلکه وى را یکى از مؤمنان و کاهنان آئین خود مى شمارند که روح و جسم مردم را شفا مى داد. عیسى نیز یکى از مؤمنان این آئین بوده؛ ولى به اسرار دین خیانت ورزید...
محققان معتقدند که مندائیان همان صابئین هستند و عقایدشان توحیدى است. لغت شناسان واژه صابى را در لغت عربى جستجو مى کنند و در معناى صابى مى گویند: صابى از دین برگشته و در دین دیگرى داخل شده را گویند.
مفسران اسلامى واژه صابى را عربى مى دانند.
ابوالفتوح رازى مى گوید: صابى کسى است که از کیش جمهور و اکثریت جامعه به دین دیگرى رود اصل این کلمه از صبا به معناى میل باشد.
شاعر مى گوید: صبا قلبى و مال الیک میلا...
زمخشرى مى گوید: صبا: اذا خرج من دین الى دین آخر...
راغب مى گوید:... و قیل لکل خارج من الدین الى دین آخر...
لغویان صبا را صبئى و صبو دانسته اند و هر دو ریشه را به همان معناى فوق گرفته اند.
برخى مورخان این قوم را به صاب بن مارى یا صاب بن شیث بن ادریس نسبت داده اند.
مورخان اروپایى واژه صبا را از سباء (نام یکى از شهرهاى قدیم یمن) مى دانند و با مقایسه عقاید این قوم مدعى اند که مردم سباء اجرام آسمانى و ستارگان را مى پرستیده اند. در عقاید صابئین چنین عقایدى یافت مى شود. لذا به صابى ها، یمنى ها اطلاق کرده اند و مکان اولیه آنان را در جزیرة العرب مى دانند. البته این ادعا مورخان یهودى است که انگیزه خاصى دارد و مى خواهد اقدامات یهودیان علیه این قوم را محو کنند. در مقابل برخى محققان مدعى اند که کلمه صابى عبرى است و به معناى فرو رفتن در آب براى تعمید مى باشد.
در دایرة المعارف فرانسه و برخى منابع لغت فارسى از جمله فرهنگ دهخدا آمده است که: صابئین جمع عربى و مشتق از ریشه عبرى ص. ب. ع به معناى فرو رفتن در آب است، یعنى: تعمید کنندگان، که به هنگام تعریب، عین آن ساقط شده است. مغتسله که محل کهن پیروان آئین صابى در خوزستان بوده و هست، ترجمه صحیح کلمه صابى است
یک محقق آلمانى بر ریشه عبرى این واژه تصریح کرده است. او ریشه عبرى صابى را از صاووت به معناى ستاره مى داند.
مورخان، مفسران و لغویان اسلامى پیرامون ریشه و معناى لغوى کلمه صابى تا حدودى اتفاق نظر دارند.
مورخان و محققان اروپائى بر عبرى بودن ریشه این واژه متفق هستند. یک مستشرق آلمانى صابئین را یهودیانى معرفى کرده که در کنار دجله زندگى مى کنند و مى افزاید که این یهودیان از مذهب خود دست برداشته و پیرو یحیاى تعمید دهنده شدند.
صابئین از دیدگاه قرآن
این اسم سه بار در قرآن کریم ذکر شده:
1. در آیه 62 از سوره بقره چنین آمده است: «ان الذین آمنوا و الذین هادوا و النصاری و الصابئین من امن بالله و الیوم الاخر وعمل صالحا فیهم اجرهم عندربهم و لاخوف علیهم و لا هم یحزنون؛ کسانی که ایمان آورده اند، کسانی که به آیین یهود گرویدند و ترسایان و صابئین هر کس که به خدا و روز رستاخیز ایمان داشته باشد و کار نیکی انجام دهد، پاداش آنها نزد پروردگارشان است و بر آنها ترس و اندوهی نیست». در این آیه صابئین بعد از یهود و نصاری ذکر شده است، هر کدام از پیروان ادیان الهی که در عصر و زمان خود بر طبق وظایف فرمان دین عمل کرده اند و رستگارند.
2. در آیه 69 سوره مائده: «ان الذین امنوا و الذین هادوا و الصائبون و النصاری من امن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحا فلا خوف علیهم و لایحزنون؛ آنها که ایمان آورده اند و یهود و صائبان و ترسایان، هر گاه به خداوند یگانه و روز جزا ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند؛ نه ترسی بر آنها هست و نه غمگین خواهد شد.» در هر دو آیه صائبان از اهل کتاب و دین و در ردیف یهود و نصاری معرفی شده اند، لحن هر دو آیه بیانگر این است که آیین صابئین همانند آیین یهود و نصاری یک آیین توحیدی و آسمانی است و مشمول صفت مؤمن و استحقاق پاداش معنوی و رهائی از بیم و اندوه قرار گرفته اند.
3. در آیه 17 از سوره حج نام صابئین در ضمن اسامی ادیان دیگر با افزودن نام مجوس چنین ذکر شده است: «ان الذین امنوا و الذین هادوا و الصابئین و النصاری و المجوس و الذین اشرکوا ان الله یفصل منهم یوم القیامه ان الله علی کل شیء شهید؛ کسانی که ایمان آورده اند و کسانی که یهود شده اند و صائبان و ترسایان و مجوس و کسانی که برای خدا شریک قرار داده اند، خداوند روز قیامت میان آنان داوری می کند.»
در این آیات می بینیم که از صائبیها در ردیف «اهل کتاب» نام برده شده و از آنها نیز همچون یهود و نصاری دعوت به عمل آمده تا معتقدات و اعمال ناخالص خود را با پذیرش اسلام و تعالیم آسمانی آن، مهذب و استوار سازند. بنابراین یهود و نصاری و صائبان سه دینی بوده اند که مشمول خطاب و عنوان اهل کتاب می شده اند.
نتیجه: این که پس می توان گفت از نظر قرآن صابئین مانند یهود و نصاری اهل کتاب و دین بوده و دینشان یک دین الهی و آسمانی است و آنها هم همانند پیروان سایر ادیان آسمانی، پیامبر و شریعتی داشته اند و پس از پیامبرشان به تدریج دچار انحرافاتی مانند تقدیش و پرستش ستارگان شده اند و نظیر همان انحرافاتی که در دین یهود و نصاری هم وجود دارد. به این معنی دین صابئین در اصل مانند دین یهود و نصاری دین توحید بوده و اعتقاد به مبدأ و معاد از ارکان دین آنها نیز می باشد.
صابئین از دیدگاه مفسران
از آیات فوق اجمالا استفاده شد که صابئین پیرو بعضی از ادیان آسمانی بوده اند، اما در این که آنان پیروان چه دینی بوده اند، بین مفسران اتفاق نظر وجود ندارد و اقوال گوناگونی است و در تفسیر کلمه صابئین در قرآن دچار اختلاط و تضاد و تناقض گویی شده اند که به مرور زمان بر وسعت و غلظت این تناقضات افزوده شده است.
1- فخر رازی بعد از یک مقدمه چنین می نویسد: مفسران را در تعریف روش دینی صابئین گفته هایی است. نخستین قول، از مجاهد و حسن است که گفته اند ایشان طایفه از مجوس و یهودند که گوشت ذبیحه ایشان خورده نمی شود و زنان ایشان به زنی گرفته نمی شوند. دوم قتاده گفته است ایشان قومی هستند که فرشتگان را می پرستند و به سوی خورشید نماز می گزارند، در هر روز پنج نماز... سوم آن قولها که نزدیک ترین آنها باشد این است که قومی ستاره پرست می باشند و ایشان را دو گفتار است، یکی آن که آفریننده جهان، خدای تعالی است که دستور بزرگداشت این ستارگان را داده... و گفتار دیگر آن است که خدای سبحان آسمانها و ستارگان را آفریده، پس این ستارگان، هر چه را در این جهان روی دهد از بدی و خوبی و خوشی و ناخوشی تدبر می کنند و آنها را می آفریند، پس بزرگداشتن آنها بر بشر واجب است...
2- علامه طباطبایی در جلد اول ترجمه تفسیر المیزان پس از نقل سخن بیرونی درباره تاریخ صابئین و ذکر برخی از عقاید آنان یادآور شده است آن چه را که بیرونی درباره تاریخ صائبان و ذکر برخی از عقاید آنان یادآور شده است، آن چه را که بیرونی به برخی نسبت داده که مذهب صائبی آیینی آمیخته از مجوس و یهودی و رگه هایی از آئین حرانی است با ظاهر آیه سازگارتر است، زیرا ظاهر آیه این است که آن هم مذاهبی در عداد مذاهب سایر اهل کتاب است.
3- در تفسیر نور الثقلین به نقل از تفسیر علی بن ابراهیم چنین آمده است: «الصائبون قوم لا مجوس...؛ صائبون گروهی هستند که نه مجوسی و نه یهودی و نه نصرانی و نه مسلمانند و آنها ستاره پرست هستند.»
4- قرطبی پس از نقل اقوال می گوید: اما آنچه از مذهب آنها به دست آمد، چنان که بعضی از علمای ما ذکر کرده است، آنها موحد هستند، منتهی به تأثیر ستارگان هم معتقدند و لذا هنگامی که القاء ربا الله از حکم آنها پرسید، ابوسعید اصطخری به کفر آنها فتوا داد.
5- بیضاوی می گوید: صائبان قومی میان نصاری و مجوس هستند، و بعضیها گفته اند: اصل دین آنها دین حضرت نوح است و گفته شده که آنها ملائکه و ستارگان را می پرستیدند.
این بود برخی از اقوال مفسران و مراجعین می توانند با مراجعه به تفاسیر دیگر به آراء دیگری نیز دست یابند.
صابئین از دیدگاه فقها
در میان فقها سخن در این است که آیا صابئین اهل کتاب هستند و احکام و احکام ذمیان درباره آنها جاری است یا نه، آیا به عنوان یک اقلیت مذهبی می توانند در پناه حکومت اسلامی زندگی کنند و مانند یهود و نصاری و مجوس جزیه بپردازند یا نه؟ مسأله در میان فقهای شیعه و سنی مورد اختلاف است.
فقهای شیعه اغلب فقهای شیعه به خصوص قدمای آنها صابئین را از جمله اهل کتاب ندانسته و تنها یهود و نصاری و مجوس را اهل کتاب می دانند و در مقابل اینها بعضی از فقها، هم به اهل کتاب بودن صابئین قایل اند و احکام ذمه را درباره آنها هم جاری می دانند، ولی این گرو در اقلیت هستند.
سخنان برخی از فقها:
شیخ مفید می نویسد: فقهای اهل سنت در کفر صابئین و همنوعان آنها به غیر از سه گروه یهود و نصاری و مجوس اختلاف دارند، مالک بن انس و اوزاعی گفته اند هر دین بعد از دین اسلام غیر از یهود و نصاری مجوسی هستند و پیروان آنها در حکم مجوسی هستند. از عمر بن عبدالعزیز روایت شده که گفت: صائبان مجوسی هستند، شافعی و جمع اهل عراق گفته اند صابئی در حکم مجوس اند و بعضی از اهل عراق گفته اند صابئین در حکم نصاری هستند... شیخ مفید پس از اشاره به اختلاف فقهای اهل سنت در یک بررسی علاوه به بیان بر حکم صابئین مانند یک متکلم، عقاید و باورهای آنان را نیز از نظر کلامی مورد دقت قرار داده و عقایدی را به آنها نسبت داده که آن عقاید ظاهرا اختصاص به آنها دارد و در ادیان دیگر چنین عقایدی یافت نمی شود. بنابراین به نظر شیخ مفید آیین صابئین هیچ شباهتی با مذاهب دیگر حتی مجوس هم ندارد.
شیخ طوسی در النهایه و المبسوط تصریح دارد به این که جز یهود و نصاری و مجوس از سایر ادیان مانند بت پرستان از صابئین و غیر آنها جزیه گرفته نمی شود.
صاحب جواهر پس از دقت و کنجکاوی زیادی از قول مشهور هم نمی تواند تجاوز کند، سرانجام حکم می کند که جز یهودی و نصاری و مجوس اهل کتاب وجود ندارد. در مقابل این گروه از فقهای شیعه کسانی هستند که صابئین را اهل کتاب می دانند و به اخذ جزیه از آنها فتوا می دهند و از قدما می توان ابن جنید را نام برد و از معاصرین هم مرحوم آیت الله خویی است که فرموده: ظاهر این است که صابئین از اهل کتاب هستند. و همین اختلاف نظر در بین فقهای اهل سنت نیز وجود دارد.
علت اختلاف نظر فقها در مورد صابئین
با توجه به متون فقهی و مطالعه آرای فقهای فریقین معلوم می شود که اکثریت فقهای اهل سنت معتقدند که صابئان اهل کتاب هستند و از آنها جزیه پذیرفته است و عده کمی از آنان با این نظر مخالفت کرده اند که از جمله آنها ابوسعید اصطخری است. برعکس اکثریت فقهای شیعه، صابئین را اهل کتاب و اهل ذمه نمی دانند و در میان آنها اقلیتی هم هستند که به اهل کتاب بودن صابئین نظر داده اند. با مراجعه به لغت روشن می شود که لغت شناسان در وجه تسمیه و ریشه کلمه صابی، دچار تشتت آراء هستند و وجوه متناقضی را ذکر کرده اند، متأسفانه مفسران و متکلمان و در باب ملل و نحل نیز درباره صابئین چندان کاوش نکرده و هر کس به تناسب مفهوم لغوی آن تعریف ادامه داده و لذا کلمات علما و اندیشمندان در این باره سخت مضطرب و پریشان است و به خاطر همین اضطراب و سردرگمی در معرفی صائبان، کلام فقها نیز دست کمی از مفسران و متکلمان ندارد و همین ناشناختگی وضعیت آنان و مجهول بودن حقیقت آیین و باورهایشان باعث تردید در حکم فقهی ایشان شده است.
منـابـع
عبدالله مبلغی آبادانی- تاریخ ادیان و مذاهب جهان- ج 2 صفحه 835- 837
داوود الهامی- تحقيقی درباره صابئان- صفحه 14
سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه تفسیر الميزان- ج 1 صفحه 261
4- داوود الهامى- مجله تخصصی كلام، مقاله صابئان در گذر تاريخ، ش 26
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها