جعفربن حرب
فارسی 4603 نمایش |نسب و تحصیلات
جعفر بن حرب همدانى بغدادى، از جمله پیشوایان معتزله است، که در سال 177 هجرى دیده به جهان گشود و در سال 236 هجرى در 59 سالگى از دنیا رفت. صاحب مروج الذهب گزارش مى دهد که پدر جعفر از مقربان دربار عباسیان بوده و «باب حرب» در سمت غربى شهر بغداد به وى انتساب داشته است. به گفته خطیب بغدادى، وى نیز به رغم آنچه از زهد و ترک دنیا درباره او نقل کرده اند، با خلیفه عباسى معاصرش واثق بالله ارتباط داشته است. او علم کلام را در بصره نزد ابوهذیل علاف از بزرگان معتزله فرا گرفت و کتاب هایى در این زمینه تألیف کرد که به گفته مؤلف تاریخ بغداد، نزد دانشمندان علم کلام شناخته شده است. وى نزد ابوموسى مردار در بغداد تلمذ کرد.
آثار
از کتاب هاى او بنابر آنچه قاضى عبدالجبار در فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة آورده است، مى توان الإیضاح، الأصول الخمسة، المسترشد، نصیحة العامة، کتاب الدیانة و کتاب التعلیم را نام برد. در کتاب سیر أعلام النبلاء از تألیفات او کتاب هاى الاستقصاء، الرد على أصحاب الطبایع، الأصول، و متشابه القرآن را برشمرده است. بنابراین در کتاب هاى منتسب به حبز ابن حرب نامى از کتابى در باب مذاهب یا ملل و نحل ذکر نشده است، و نمى دانیم چرا مادلونگ این کتاب را به جعفربن حرب نسبت داده است. جعفر بن حرب از عابدان زمان خویش بوده و شخصیت هایى از معتزله همانند ابوجعفر اسکافى صاحب کتاب المعیار و الموازنة، و عباد بن سلیمان و ~عیسى بن هیثم صوفى و یوسف شحام بصرى را از شاگردان وى برشمرده اند.
زهد و بى اعتنایى به دنیا
قاضى عبدالجبار معتزلى وى را از شخصیت هاى معتزلى طبقه هفتم دانسته و به نقل کتاب المصابیح اثر ابن یزداد، او را در علم و دانش، زهد و پاکدامنى، دعا و عبادت، خیرخواهى و صدق نیت، یگانه دوران خویش دانسته است. گویند در اواخر عمر خویش از شدت زهد به جایى رسید که یک روز از تمامى دارایى و اموال خود دست شست. این بدان جهت بود که پدرش از حواشى حکومت وقت بود و او خوش نداشت که از اموال آلوده سلطان بهره گیرد.
همچنین از بى اعتنایى او به دنیا و جرئت و جسارتش چنین نقل کرده اند که روزى براى مناظره در مجلس خلیفه عباسى حاضر شد و هنگام نماز به واثق بالله اقتدا نکرده، به تنهایى نماز گزارد. یحیى بن کامل که از بیم جان وى سخت مى گریست به جعفر توصیه کرد که دوباره به مجلس واثق حاضر نشود، چه اینکه خلیفه از خطاى وى درنخواهد گذشت. در جلسه بعد، هنگامى که خلیفه سراغ از او گرفت ابن ابى دؤاد گفت که او مسلول و نیازمند استراحت است و واثق پذیرفت.
عقاید
گردآورندگان دائرة المعارف اسلام انگلیسى بر این باورند که جعفر بن حرب پس از آنکه مدتى در بصره نزد ابوهذیل علاف شاگردى کرد، به بغداد آمده و از درس ابوموسى مردار (عیسى بن صبیح معروف به راهب معتزله)، بهره جسته و چون تلاش داشت خود را در زهد و پارسایى همانند استاد خود شود ثروت کلانى را که از پدر ارث برده بود به فقرا بخشید. این شرق شناسان، شمه اى از عقاید وى را چنین گزارش کرده اند:
1. خداوند داراى علم ازلى و ذاتى است.
2. علم الهى با ذات متعالیش عینیت دارد.
3. بارى تعالى هرگز به کسى ستم نکرده و دروغ نمى گوید.
4. کافرى که به تلاش فکرى خود از عقیده کفر آمیزش باز گردد خیلى بهتر از کافرى است که به واسطه رحمت الهى هدایت شود.
5. قرآن کلام خدا مخلوق و حادث است.
6. روح و جسم با یکدیگر اختلاف ذاتى دارند هرچند بالعرض با هم متحد مى شوند.
7. ما هر کارى را بر اساس آخرین تصمیمى که اتخاذ کرده ایم انجام مى دهیم به شرط آنکه قرار دیگرى عزم سابق و تصمیم پیشین ما را متوقف نسازد. در پایان این گزارش، مستشرقان جعفر بن حرب را در مسئله امامت، زیدى مسلک معرفى کرده اند که امیرالمؤمنین (ع) را براى خلافت در میان تمامى اصحاب پیامبر(ص) شایسته تر و سزاوارتر مى دانسته است، که نمى تواند این انتساب صحیح باشد.
منـابـع
مجلات هفت آسمان
www. adyan. org
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها