نامهای قیامت (روز فتح)
فارسی 3201 نمایش |خداوند در قرآن از روز رستاخیز به نام «یوم الفتح» یاد می کند و می فرماید: «قل یوم الفتح لاینفع الذین کفروا إیمانهم و لاهم ینظرون؛ بگو روز فتح، ایمان آنان که کافر بودند سود نبخشد و به آنان با نظر لطف و رحمت ننگرند.» (سجده/ 29) اگر منظورتان این است که صدق وعده هاى الهى را که از زبان پیامبر شنیده اید ببینید و ایمان بیاورید، آن روز دیگر دیر شده است، و ایمان براى شما هیچ فایده اى ندارد. راغب گفته: «کلمه "فتح" به معناى برداشتن قفل و حل اشکال است، (تا آنجا که مى گوید) و وقتى گفته مى شود "فتح القضیة فتحا" معنایش این است که فلانى فلان کار را حل کرد، و گره از آن برداشت، هم چنان که در آیه ی "ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق و أنت خیر الفاتحین؛ بار الها! میان ما و قوممان به حق راهى بگشاى و داورى کن و تو بهترین داورانى." (اعراف/ 89) به همین معنا است.»
آیات دیگری نیز وجود دارد که فتح به معناى فصل و حل بر آنها صادق است، یکى فصل بین مردم در روز قیامت است، که درباره آن فرمود: «إن ربک هو یفصل بینهم یوم القیامة فیما کانوا فیه یختلفون؛ البته پروردگار تو خودش روز قیامت در آنچه اختلاف مى کردند، میانشان داورى خواهد نمود.» (سجده/ 25) و دوم، چشاندن عذاب نزدیک تر، و یا انتقام از مجرمین در دنیا است، که معناى فتح بر آن نیز صادق است، و لذا بعضى از مفسرین فتح را به روز قیامت تفسیر کرده اند. و بنابراین، معناى کلام کفار که گفته اند: این فتح چه وقت است اگر راست مى گویید؟ همان مطلبى است که مکرر در قرآن از ایشان حکایت شده، که گفته اند: «متى هذا الوعد إن کنتم صادقین؛ این وعده چه وقت است اگر راست مى گویید؟» (ملک/ 25؛ یونس/ 48؛ أنبیاء/ 38؛ نمل/ 71؛ سبأ/ 29) بعضى از مفسرین آیه را به فتح در جنگ بدر تفسیر کرده اند، چون در آن روز مشرکین که کشته شدند، از ایمان، بعد از کشته شدن خود بهره مند نگشتند. و بعضى از مفسرین آیه را به فتح مکه تفسیر کرده اند.
اما باید گفت که با توجه به آیات قبل که مسائل مربوط به اقوام پیشین و عذابهای وارده بر آنها را بیان می کند و آیه 25 همین سوره سجده که می فرماید: «إن ربک هو یفصل بینهم یوم القیمة فیما کانوا فیه یختلفون؛ البته پروردگار تو خودش روز قیامت در آنچه اختلاف مى کردند، میانشان داورى خواهد نمود.» روشن مى شود که منظور از "یوم الفتح" روز نزول "عذاب استیصال" است، یعنى عذابى که کفار را ریشه کن مى سازد و مجال ایمان به آنها نمى دهد، و به تعبیر دیگر عذاب استیصال نوعى از عذاب دنیوى است نه عذاب آخرت و نه عذابهاى معمولى دنیا که بعد از اتمام حجت کامل به زندگى اقوام گنهکار خاتمه مى دهد.
شاهد بر این سخن چند امر است:
الف: اگر منظور عذاب هاى معمولى دنیا و یا پیروزیهایى همچون پیروزى مسلمانان در جنگ بدر و روز فتح مکه بود (همانگونه که بعضى از مفسران گفته اند) جمله "لا ینفع الذین کفروا إیمانهم" (در آن روز ایمان کافران سودى نمى بخشد) درست نخواهد بود، زیرا هم در روز فتح بدر، و هم در روز فتح مکه ایمان آوردن مفید بود و درهاى توبه باز بود.
ب: اگر منظور از "یوم الفتح" روز قیامت بوده باشد آن چنان که بعضى از مفسران پذیرفته اند، با جمله "و لا هم ینظرون" (به آنها مهلت داده نمى شود) سازگار نیست، زیرا مهلت دادن یا ندادن مربوط به زندگى این دنیا است، از این گذشته در هیچ موردى از قرآن "یوم الفتح" به معنى قیامت به کار نرفته است.
ج: تعبیر به "فتح" در مورد "عذاب استیصال" در قرآن مجید کرارا دیده مى شود، مانند آیه 118 سوره شعراء آنجا که نوح مى گوید: «فافتح بینی و بینهم فتحا و نجنی و من معی من المؤمنین؛ پروردگارا! میان من و آنها داورى کن و این قوم ستمگر را ریشه کن فرما و من و تمام مؤمنانى را که با من هستند نجات ده.» که اشاره به مجازات طوفان است.
نظیر همین معنى در آیه 77 سوره مؤمنون نیز آمده است. ولى اگر منظور، عذاب استیصال در دنیا بوده باشد، با آنچه در بالا گفتیم مى سازد و با تمام قرائن فوق، هماهنگ است، و در واقع تهدیدى است براى کافران و ظالمان که اینقدر در خواست وعده پیروزى مؤمنان و عذاب استیصال براى کفار نکنید که اگر این درخواست شما عملى شود، دیگر نه مجالى به شما داده مى شود، و نه اگر مجال پیدا کنید و ایمان آورید پذیرفته خواهد شد. این معنى مخصوصا تناسب بسیار زیادى با آیات گذشته در مورد هلاک اقوام سرکشى که در قرون پیشین زندگى مى کردند و گرفتار مجازات الهى شدند و نابود گشتند دارد. زیرا کفار مکه با شنیدن این سخن که در دو آیه قبل آمده طبعا از روى لجاجت، تقاضاى چنین موضوعى را در باره خود مى کردند، اما قرآن به آنها هشدار مى دهد که هرگز تقاضاى چنین مطلبى را نکنند که اگر عذاب نازل شود چیزى براى شما باقى نمى ماند. خداى تعالى معارضات کفار و معاندان را هر وقت که آنها بخواهند اجابت نمى کند، بلکه زمانى اجابت مى کند که خود بخواهد و مقتضى حکمت او باشد.
«و یقولون متى هذا الفتح إن کنتم صادقین؛ و مى گویند: این پیروزى [شما] کى خواهد بود اگر راست مى گویید.» (سجده/ 28) این یک معارضه با مؤمنان و تکذیب رسالت رسول الله است. مؤمنان بر خط خود ثابتند و شک و تردید به دل راه نمى دهند. حتى اگر زمانى هم به تأخیر افتد. در حالى که طرف مقابل شتاب مى ورزد و تأخیر او را به شک مى اندازد و بر سر راه فکر او مانع ایجاد مى نماید. اینان نمى دانند که به تأخیر افتادن به معنى فراموش کردن نیست. بلکه به دو معنى است:
اول: خداى تعالى برایشان فرصتى قرار داده، که به حق بازگردند.
ثانیا: اگر از این فرصت استفاده نکنند، تأخیر و مهلت وبال گردن آنها خواهد شد، زیرا در این مدت عذابشان بیشتر خواهد شد زیرا زیستنشان در عصیان افزونتر گردد. «کافران پندارند که در مهلتى که به ایشان مى دهیم خیر آنهاست به آنها مهلت مى دهیم تا بیشتر به گناهانشان بیفزایند. براى آنهاست عذابى خوار کننده.»
خداى تعالى این دو معنى را تأکید مى کند، آن گاه که رسول خود را مخاطب مى سازد: «قل یوم الفتح لا ینفع الذین کفروا إیمانهم؛ بگو در روز پیروزى ایمان آوردن کافران سودشان ندهد.» زیرا ایمانى که به صاحبش سود مى رساند، ایمانى است که از آگاهى به ضرورت آن سرچشمه گیرد نه از شمشیر یا شکنجه یا مصلحت طلبى. ایمانى که به سبب عوامل موقت حاصل شده باشد با باد مى رود یعنى به مجرد زوال آن اندیشه زایل مى گردد. مثلا کسى که از دزدى یا بزهکارى، از ترس نگاه مردم خوددارى مى کند، چنین کسى هنگامى ناظرى بر عمل او نباشد مرتکب آن خواهد شد و بر خلاف کسى که به فرمان دین یا عقل از بزهکاریها پرهیز مى کند. بنابراین خداى تعالى ایمان کسانى را که پس از نزول عذاب ایمان مى آورند نمى پذیرد.
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 2 ص 486، جلد 17 ص 176، جلد 18 ص 423، جلد 21 ص 199، جلد 23 ص 234
محمدتقی مدرسی- تفسیر هدایت- جلد 1 ص 503، جلد 10، جلد 13 ص 45، جلد 14 ص 440، جلد 17 ص 230
سيد محمدحسين حسينى همدانى- انوار درخشان- جلد 15 ص 184، جلد 16 ص 123
عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 4 صفحه 375
محمد بن علی اشکوری- تفسیر شریف لاهیجی- جلد 4 صفحه 359
سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد 16 صفحه 401
سیدمحمود طالقانی- پرتوى از قرآن- جلد 5 صفحه 68
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها