ازدواج پیامبر (ص) با ام سلمه

ام سلمه که نامش «هند» دختر «امیه مخزومی» است گذشته از سابقه ای که در اسلام داشت (ام سلمه از جمله زنانی بود که در هجرت به حبشه، به همراه همسرش بدانجا مهاجرت کرد این خود نشان دهنده سابقه او در اسلام است این بانوی بزرگوار در راه اسلام بسیار مرارت کشیده و شکنجه ها از دست مشرکین دیده است)، از نظر فهم و تعقل نیز از یگانه بانوان زمان خود محسوب می شد. او پس از وفات «ابوسلمه» به عقد رسول الله (ص) درآمده و پس از رحلت پیامبر (ص) تا سالیان دراز به حیات طیبه خود ادامه داد.

تاریخ ازدواج ام سلمه با رسول الله (ص)
در تاریخ ازدواج رسول الله (ص) با ام سلمه اختلاف نظر وجود دارد. برخی ازدواج ایشان را در سال دوم هجری دانسته و در توجیه گفته خود این چنین استدلال می کنند که: چون به هنگام ازدواج فاطمه (س) و امام علی (ع) طبق نقل مورخین ام سلمه امور مربوط به ازدواج فاطمه (س) را عهده دار بوده پس ازدواج او با رسول اکرم (ص) پیش از تزویج فاطمه (س) به علی (ع) و در سال دوم هجری بوده است. در مقابل این قول گروهی قرار دارند که سال ازدواج ام سلمه با رسول الله (ص) را سال چهارم هجری نقل می کنند. ایشان در توجیه نظر خود می گویند، چون وفات ابی سلمه در سال چهارم هجری رخ داده فلذا تزویج ام سلمه به پیامبر (ص) می بایست پس از این حادثه و در سال چهارم هجری باشد. از طرف دیگر در کتب سیره و تاریخ آمده است که رسول الله (ص)، ام سلمه را به اتاق «زینب دختر خزیمه» که در آن تاریخ فوت شده بود برده و او را در آنجا جای داده است. طبق این گفته نیز می بایست ازدواج پیامبر (ص) با ام سلمه در سال چهارم هجری بوده باشد. در هر صورت این بانوی گرامی در هر تاریخی که همسر رسول خدا (ص) شده باشد، همسری نیکوکار و مکرمه بوده است. در ذیل به برخی فضایل او اشاره می شود:

1- آیه تطهیر در خانه او نازل شد.
2- چندین سال افتخار خدمتگزاری و حمایت از برگ بانوی اسلام فاطمه زهرا (س) را داشته و خطراتی که در این راه به جان خریده است در کتب تاریخ نقل شده، من جمله، در ماجرای فدک با تمام خطراتی که او را تهدید می کرد نزد ابوبکر رفته و به نفع دختر پیغمبر (ص) شهادت داد. گفته شده است که به همین خاطر ام سلمه یکسال تمام از حقوق مسلم خود از بیت المال محروم شد.
3- او امین خاندان رسالت بوده و چندین بار ودایع امامت به او سپرده شده تا به امامان بعدی یا همان امامی که ودایع را نزد او نهاده بازگرداند.
4- هیچ گاه ام سلمه عملی را که منافی با شأن او یا رسول خدا (ص) بوده باشد انجام نداده و هرگاه یکی از همسران پیغمبر (ص) تصمیم به چنین کاری می گرفت ام سلمه او را نصیحت می کرد، به عنوان نمونه، آنگاه که عایشه بر شتر سوار شده و عزم جنگ جمل نمود، ام سلمه او را پند داده و از این کار نهی اش کرد اما او نپذیرفت.

نزول آیاتی پیرامون سرقت
از دیگر حوادث سال چهارم هجری، داستان سرقت توسط سه برادر از قبیله بنی ابیرق است. در آمده است که سه برادر به نام های بشیر و بشر و مبشر در سال چهارم هجری دیوار خانه عمومی «قتادة ابن نعمان» را سوراخ کرده و مقداری طعام و... از آن دزدیدند. این سه برادر از منافقان مدینه بوده و در ظاهر از طایفه انصار به حساب می آمدند. پس از این سرقت «قتاده نزد رسول الله (ص) رفته و عرض کرد: «ای رسول خدا (ص) چند نفر به خانه عموی من دستبرد زده اند...» از سوی دیگر بنی ابیرق که مردمی شرور بودند این سرقت را به گردن لبید ابن سهل انداختند لبید نیزاز بنی ابیرق بود اما چون شخص مومنی و پاک سرشتی به حساب می آمد لذا بنی ابیرق، با او لج کرده بودند با شنیدن این سخن سخت ناراحت شده و به گروه بنی ابیرق گفت: «... یا این مسئله و این سارق معلوم می شود یا شمشیرم را از خون شما سیراب می کنم...» بنی ابیرق، از در مدارا درآمده و به لبید گفتند: «خدا رحمت کند تو را. تو بر گرد که از این گناه مبرائی» و سپس نزد شخص زبان بازی از میان خود رفته و از او خواستند کمکشان کند. او نیز نزد رسول الله (ص) رفته و ماجرا را طوری وانمود کرد که در ظاهر تمام تقصیرات برگردن قتاده آمد. رسول الله (ص) از شنیدن این خبر بسیار اندوهگین شده و قتاده را مورد عتاب قرار داد. قتاده نیز که این سخنان را از رسول خدا (ص) می شنید بسیار اندوهگین شده و نزد عمویش رفته و گفت: «ای کاش مرده بودم و ماجرای تو را نزد رسول خدا (ص) مطرح نمی کردم»، عمویش نیز در جواب گفت: «الله المستعان» (تنها خداوند است که باید از او یاری جست)، در پی این حادثه این آیات نازل شد: «إنا أنزلنا إلیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس بما أراک الله ولا تکن للخائنین خصیما»؛ «و از کسانی مباش که از خائنان حمایت می کنند...»، (نساء/ 105).

منـابـع

کلیــد واژه هــا