رابطه فطرت و تکامل جامعه بشری در انسانیت
فارسی 3528 نمایش | باید بدانیم که تنها در صورتی که ما قائل به فطرت انسانی باشیم؛ یعنی معیارهای انسانیت را یک معیارهای ثابت که ریشه اش فطرت انسانی است بدانیم، انسانیت معنی و مفهوم پیدا می کند و تنها با قبول چنین مطلبی است که نه تنها انسانیت؛ بلکه تکامل انسانیت نیز معنی و مفهوم خواهد داشت. به همین دلیل امروز این تردید میان علما هست و در فلسفه تاریخ این بحث به شدت مطرح است که آیا انسان در آنچه که به نام "انسانیت" و "معنویت" نامیده می شود تکامل پیدا کرده یا نکرده است؟
ویل دورانت در کتاب "درسهای تاریخ" تیتری که برای این بحث قرار داده به این صورت است:
"آیا پیشرفت واقعیت دارد؟"، البته شک ندارد که پیشرفت انسان در صنعت واقعیت دارد، ولی آیا پیشرفت انسان در انسانیت واقعیت دارد؟
پس این مسأله اکنون مطرح است که بدون شک بشر از نظر فن و تکنیک و رابطه اش با طبیعت تکامل پیدا کرده و بدون شک بشر از نظر نظامهای ساختمان جامعه تکامل پیدا کرده، ولی آنچه که مورد تردید است تکامل در انسانیت است.
بعضی گفتند اصلا باید در این زمینه لغت progress (پیشرفت)، را برداشت چون چنین چیزی وجود ندارد.
نویسنده کتاب "تاریخ چیست ؟" خودش با این نظریه مخالف است و می گوید نه؛ در جنبه های انسانی هم پیشرفت بوده ولی آهنگش با آهنگ تکامل های دیگر یکی نبوده است؛ با آنها هماهنگ نبوده و خیلی کند بوده است. سپس نظریاتی را در این زمینه نقل می کند و بعد می گوید نه، اصلا بشر در این جهت هیچ پیشرفتی نکرده است.
منـابـع
مرتضی مطهری- فطرت- ص 145-144
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها